خلاقانه ترین شرکت قرن بیستم چگونه کار می کند؟

نگاهی به شیوه مدیریت شرکتی که شهید چمران زمانی در آن مشغول به کار بود.

عصر بانک؛شرکت هایی مانند اپل و گوگل اکنون به نمادهای به کار گرفتن خلاقیت در تکنولوژی های مدرن تبدیل شده اند اما شرکتی را تصور کنید که در فهرست اختراعات آن محصولاتی مانند ترانزیستور، لیرز، سلول های خورشیدی، سیستم عامل یونیکس و زبان های برنامه نویسی کامپیوتری سی (C) و سی پلاس پلاس (++ C) به چشم می خورند و هشت جایزه نوبل نیز تاکنون به نتیجه تحقیقاتی اختصاص یافته باشد که در این شرکت انجام شده است. بی دلیل نیست که شرکت بل لبز (Bell Labs) را کارخانه ایده لقب داده اند، شرکتی که البته برای ایرانی از یک جهت دیگر هم جالب توجه است و آن اینکه شهید مصطفی چمران چند سالی را به عنوان محقق در آنجا سپری کرد.

 

اما چگونه چنین شرکتی به حدی از خلاقیت دست می یابد که می تواند بوسیله آن بارها مرز دانش بشر را جابجا کند؟ لازلو باک (Laszlo Bock) مدیر بخش منابع انسانی شرکت گوگل در کتاب قوانین کار (Work Rules) دوره ای از عملکرد شرکت بل لبز را مورد بررسی قرار می دهد و می نویسد: «مروین کلی از سال 1925 به بل لبز پیوست و از سال 1951 تا 1959 ریاست شرکت را بر عهده داشت. طی دوران مدیریت او، شرکت بل لبز لیزر و سلول های خورشیدی را اختراع کرد، نخستین کابل تلفن که از اقیانوس آتلانتیک می گذشت را به کار انداخت، تکنولوژی های مورد نیاز مایکروچیپ ها را توسعه داد و نظریه اطلاعات را بنا نهاد که بعدها به سیستم های با کدهای باینری ختم شد».

 

آقای باک می نویسد که مدیر بل لبز در آن دوران شیوه نامتعارفی از مدیریت را به کار گرفت چرا که او نخست طراحی داخلی دفتر شرکت در نیوجرسی را تغییر داد. در طرح سابق، هر طبقه به بخشی اختصاص یافته بود که در مورد موضوع خاصی تحقیق می کرد اما مدیر جدید اصرار داشت که محققان بخش های مختلف باید هر طور که شده تعامل بیشتری با یکدیگر داشته باشند و به همین خاطر ساختار فیزیکی تازه شرکت به گونه ای طراحی شد تا در آن محققان مجبور باشند برای رسیدن به بخش های خود از جلوی بخش های دیگر نیز عبور کنند تا حتی به طور ناخواسته، در جریان تحقیقات دیگر گروه ها قرار بگیرند. تجربه بعدی شرکت نشان داد محققانی که به ظاهر تخصص و علاقه ای به تحقیقات گروه های دیگر نشان نمی دادند پس از مدتی چگونه توانستد با همکاری یکدیگر جهش هایی علمی را پدید بیاورند.

 

اقدام دیگر رییس تازه شرکت، ایجاد تیم هایی بود که ترکیبی بودند از افرادی که خوب می اندیشند و افرادی که به انجام رساندن امور تبحر داشتند و در نتیجه این تیم ها به طور همزمان ایده پردازی و عملی ساختن ایده ها تخصص داشتند. سومین اقدام آقای کلی، رییس شرکت، آزادی عمل بخشیدن به کارکنان بود چرا که او اعتقاد داشت آزادی، امری حیاتی در تحقیق است. برخی از دانشمندان شرکت تحت ریاست او به حدی از خودمختاری برخوردار بودند که رییس حتی تا سال ها از میزان پیشرفت پروژه های آن ها بی اطلاع بود. برای مثال دو سال زمان برد تا تلاش های گروهی که برای اختراع ترانزیستور ایجاد شده بود به نتیجه برسد. هرچند زمانی که قرار شد این اختراع توسط تیم دیگری به تولید انبوه برسد، آقای کلی به مهندسان گفت که باید برنامه زمانبندی مشخصی را برای پیشرفت پروژه ارایه کنند، احتمالا به این خاطر که اینجا دیگر هدف پروژه کاملا مشخص بود.

 

ایده هایی که آقای کلی در شرکت بل لبز به کار برد شاید در ابتدا کمی غیر کاربردی و نامتعارف به نظر برسند اما گذشت زمان نشان داد که حتی در شرکتی با عملکردی قابل توجه هم می توان با چندین تغییر ساده به نتایجی خیره کننده دست یافت.

 

 

/صدای اقتصاد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.