پرداخت بدهی‌ دولت‌ قبل 20 سال طول می‌کشد

نایب رییس اتاق بازرگانی ایران می‌گوید: حقیقت این است که واقعیت اقتصاد به این سادگی که در شعارها بیان می‌شود، نیست. وضعیت چه دولت فعلی و هر دولتی که بعد از آن بیاید از حیث بودجه و امکانات مالی بسیار ضعیف است. بدهی بسیار کلانی از دولت قبلی به دولت منتقل شده و روند افزایشی به خود گرفته است.

عصر بانک؛خبرآنلاین نوشت:‌ «با نزدیک شدن به روز انتخابات، پافشاری کاندیداها بر وعده انتخاباتی‌شان بیشتر شده است. این در حالی است که از هفته‌های گذشته هشدارهای کارشناسان و اقتصاددان‌ها درباره خطر برخی وعده‌های اقتصادی از جمله افزایش یارانه و محقق نشدن برخی طرح‌های اشتغال‌زایی بیشتر شده و همسو با آن انتقادها نیز افزایش یافته است. طیف وسیعی از اقتصاددان‌ها فارغ از مکتب فکری اقتصادی‌شان هم اخیرا جمع شدند و هشدارهایی در خصوص اجرایی شدن برخی وعده‌ها طی بیانیه‌هایی منتشر کردند. اعضای بخش خصوصی نیز به عنوان کارآفرین معتقد به معجزه اعداد و آمارهای ارایه شده از سوی برخی کاندیداها نیستند و به این شعارها واکنش نشان دادند.

 

پدرام سلطانی، نایب رییس اتاق بازرگانی ایران به تحلیل وعده‌های انتخاباتی کاندیداها پرداخت.

 

گزیده گفت‌وگوی او را با خبرآنلاین در ادامه می‌خوانید:

 

– نگاه نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری 96  این است که طبقه فرودست شرایط خوبی ندارد و گوشش برای شعار‌های معیشتی باز است. آنها با این شعارها در تلاش‌اند که بتوانند حرکت و انگیزه ایجاد کنند تا به ایشان رای بدهند.

 

– حقیقت این است که واقعیت اقتصاد به این سادگی که در شعارها بیان می‌شود، نیست. وضعیت چه دولت فعلی و هر دولتی که بعد از آن بیاید از حیث بودجه و امکانات مالی بسیار ضعیف است. بدهی بسیار کلانی از دولت قبلی به دولت منتقل شده و روند افزایشی به خود گرفته است.

 

– دولت جدید نهایتاٌ بتواند ترازی بین منابع و مصارفش به وجود آورد ولی منبع جدید قابل ملاحظه‌ای طبیعتا نمی‌تواند خلق کند تا بتواند وعده جدیدی بدهد.

 

– دولت مستقر با واقعیت‌ها آشناست و طبیعتا به جهت این که برنامه ریخته شده و بودجه‌ای که داده، دسترنج خود دولت است، باید از آن دفاع کند و نمی‌تواند خودش کار خودش را زیر سوال ببرد. مثلا دولت نمی‌تواند بگوید یارانه‌ای که تخصیص داده شده، کم است و باید افزایش دهیم.

 

– تنها منبعی که در آینده به صورت تدریجی  می‌تواند افزیش پیدا کند و آثار منفی نداشته باشد، مالیات است.

 

– وضعیت فعلی اقتصاد ما امکان این که بتواند درآمدهای مالیاتی خود را در کوتاه‌مدت افزایش چشم‌گیری دهد، ندارد.

 

– بخش بزرگی از اقتصاد کماکان معاف از مالیات است. یعنی حتی با استقرار نظام جامع مالیاتی مالیات نمی‌دهند و البته در مجلس و دولت تلاش‌هایی انجام شد که این میزان را کمتر کنند ولی این تلاش‌ها ناکام ماند. متاسفانه امروزه می‌بینیم که صحبت از فرار مالیاتی می‌شود، در حالی که آن بخشی که معاف مالیاتی‌اند خیلی بزرگ‌تر از حتی بخشی است که مالیات‌گریز است.

 

– دولت به دلیل سوء عملکرد یک دوره 8 ساله حداقل 20 الی 25 سال در این باتلاق گیر کرده است. واقع‌بینانه منبع دیگری برای اصلاحات جدی و اساسی وجود ندارد و آن چه باید اتفاق بیافتد، این است که با بهبود روابط با دنیا و برداشته شدن تحریم‌ها، منابع خارجی یا سرمایه‌گذاری خارجی را برای اقتصاد فراهم کنیم.

 

– دیر یا زود در معرض رقابت‌های بی‌رحمانه قرار می‌گیریم. طبیعی است که اگر بخواهیم درهای کشور را بسته نگه داریم، مسیر کره شمالی را طی خواهیم کرد.

 

– صاحب‌نظران، اقتصاددان‌ها و بخش خصوصی از این اتفاق بزرگ در این چند سال گذشته در کشور رخ داد یعنی تعامل با دنیا و انعقاد برجام خوشحال هستند؛ اگر چه در ادامه شاید آن انتظاراتی که بود محقق نشد، ولی روند رو به جلو است.

 

– ما خودمان بهانه به دست دیگران دادیم برای این که آنها روند برجام را کند کنند.

 

– بخش عمومی دولتی، بنگاه‌های بزرگ و سرمایه‌بر را در اختیار دارد و اشتغال‌زا نیستند. اتفاقا مازاد اشتغال دارند. در دولت نهم و دهم به این بنگاه‌ها اشتغال اضافه تحمیل شد. فولاد مبارکه، ذوب آهن اصفهان، مس و پتروشیمی‌های ما نمونه‌هایی هستند که به صورت دستوری استخدام انجام دادند. در حال حاضر فولاد مبارکه حدود 5 هزار نفر اشغال مازاد دارد.

 

– بنابراین در دولت و بخش عمومی غیر دولتی تورم نیروی کار داریم که خود این موضوع در سال‌های بعد مخاطره‌ای است چون این تورم نیروی انسانی‌ به شدت آنها را از بهره‌وری انداخته است.

 

– موتور اشتغال، بخش خصوصی است. در سال‌های آینده سهم بخش خصوصی از ایجاد اشتغال جدید شاید بالای 95 درصد باشد اما واقع‌بینانه به شرایط نگاه کنیم این میزان اشتغال‌هایی که برخی نامزدها می‌گویند، در یک دوره چهار ساله قابل تحقق نیست. ظرفیت رشد اقتصادی کشور و ترکیب اقتصاد کشور اصلا این فرصت را نمی‌دهد که ما بتوانیم 5 میلیون اشتغال بین 4 الی 5 سال ایجاد کنیم. منظور ایجاد شغل به صورت خالص است. شاید 4 میلیون اشتغال ایجاد کنیم و از آن طرف 2 میلیون اشتغال از بین برود.

 

– اقتصاد کشور در حال حاضر به مرحله‌ای از رشد و تحول خود رسیده است و یک سری از کسب  و کارها و فعالیت‌ها به پایان عمر خود رسیدند. دیگر این بنگاه‌های فعلی و محصولات فعلی در بازار تقاضا ندارد و باید از چرخه اقتصادی خارج شوند.

 

– موسسه مک‌کنزی سال گذشته گزارشی را از اقتصاد ایران منتشر کرده بود که در آن برآورد موسسه این است که اقتصاد ایران تا سال 2035 یعنی 18 سال دیگر 9 میلیون و 200 هزار شغل ایجاد می‌‌کند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.