تئوریسین فقر چگونه ٩٥٠ هزار دلار برنده شد؟
عصر بانک؛در حالی که برنده جایزه نوبل اقتصادی سال ٢٠١٥ در ایران فردی نام آشنا به نظر نمیرسد و تاکنون هیچ کتابی از او به فارسی برگردانده نشده، اما کارشناسان اقتصادی آشنا به مباحث او، اعتقاد دارند که قبل از هر چیز اهمیت دیتون در تکامل و ارتقایی است که به شاخه اقتصادسنجی داده و نه گرایش او به چپ یا راست. هر چند که با تمام تفاسیر، کارشناسان او را نئولیبرال نمیدانند اما از اینکه او را سوسیالیست یا نهادگرا هم خطاب کنند نیز ابا دارند.
این موضوع به خودی خود البته اتفاق جدیدی نیست و در سال گذشته هم مخالفان نولیبرالیسم و مکتب شیکاگو توانستند در رقابت برای کسب جایزه نوبل اقتصاد، رقبای جریان اصلی خود را شکست دهند؛ اتفاقی که نمیتواند به بحران اقتصادی سالهای اخیر جهان بیربط باشد.
جایزه نوبل اقتصادی امسال به انگس دیتون، اقتصاددان اسکاتلندی- امریکایی داده شد. این اقتصاددان در آستانه ٧٠ سالگی، پس از آن برنده نوبل اقتصاد شد که در سالهای گذشته بارها نام او به عنوان یکی از گزینههای اصلی کسب این جایزه شنیده میشد اما هر سال از رسیدن به این موفقیت باز میماند تا آنکه در سال ٢٠١٥ بالاخره توانست موفق شود. هر چند که وی در واکنش به دریافت جایزه نوبل، به خبرنگار گاردین گفت: میخواهم بخوابم! ولی به هر حال بعید است کسی از دستیابی به چنین توفیقی خوشحال نشود. بهویژه آنکه جایزه نوبل اقتصاد در هر سال بیشتر به دو اقتصاددان تعلق میگرفت اما وی توانست به تنهایی این جایزه را به دست آورد.
جایزه نوبل اقتصادی برای نخستین بار در سال ١٩٦٨ و در سیصدمین سالگرد تاسیس بانک مرکزی سوئد بنیانگذاری شد و نخستین جایزه خود را سال بعد به دو اقتصاددان آلمانی و نروژی داد. ارزش جایزه نوبل اقتصاد هشت میلیون کرون سوئد، معادل ٩٥٠ هزار دلار است که از طرف بانک مرکزی سوئد پرداخت میشود.
دیتون متولد اسکاتلند است و در سالهای گذشته در دانشگاه بریستون، کمبریج و بریستول به تدریس اقتصاد پرداخته است. بر اساس اعلام کمیته علوم اقتصادی نوبل دستاوردهایی که این استاد بریتانیایی را سزاوار دریافت این جایزه کرده، حول محور سه سوال اساسی مطرح شده است:
مصرفکنندگان چگونه هزینههایشان را میان کالاهای مختلف تقسیم میکنند؟
از درآمدافراد جامعه چقدر خرج و تا چه میزان پسانداز میشود؟
بهترین معیارها برای سنجش و تحلیل رفاه و فقر چیست؟
به گفته این کمیته تحقیقات آقای دیتون «اهمیت مشکلات غیرمنتظرهای را گوشزد میکند که در مقایسه میزان فقر در بازه زمان و مکان ممکن است پیش بیاید.»
با تمام اینها از آنجایی که این اقتصاددان اسکاتلندی- امریکایی، عمده تحقیقات خود را بر سلامت، رفاه و توسعه اقتصادی متمرکز کرده، بسیاری تصور میکردند که او یک سوسیالیست یا نهادگرا است، در حالی که چنین نیست و وی بیش از آنکه در حوزه مکاتب اقتصادی فعال باشد، بیشتر تلاش کرده تا بتواند در حوزه اقتصادسنجی فعالیت کند. به همین خاطر نمیتوان بهراحتی ادعا کرد که او به طیف چپ اقتصاددانان گرایش دارد، یا طیف راست آن. در این باره خود دیتون هم همواره جانب احتیاط را رعایت کرده و از اظهارنظر رسمی در این باره سرباز میزند. هر چند در یکی از آخرین اظهارنظرهای خود درباره اینکه آیا معضل فقر روزی به پایان خواهد رسید، گفت: بله، اما نمیتوانم کورکورانه خوشبین باشم. هماکنون شمار قابلتوجهی از مردم در فقر به سر میبرند و مشکلاتی جدی، سلامت بزرگسالان و کودکان جهان را تهدید میکند.
تاکید دیتون این است که فقر مساله جدی است
در همین باره حسین راغفر، اقتصاددان و استاد دانشگاه، گفت: فعالیتهای انگس دیتون بیشتر در بخش اقتصاد خرد و مصرف خانوار است. وی تلاش کرده تا در حوزه اندازهگیری شفافیت در حوزه اقتصادی گامهایی بردارد.
راغفر افزود: دیتون در دهه ٧٠ میلادی کارهای جدی خود را با موئل بائر آغاز کرد و در دهه ٨٠ میلادی هم کتابی با عنوان «اقتصاد و رفتار مصرفکننده» به بازار عرضه کرد. وی همچنین در ادامه سالهای عمر خود هم به مطالعات اقتصادی روی خانوارها دست زد و درنتیجه تلاشهای این اقتصاددان ابزارهای اندازهگیری اقتصادی رشد کرد و دقیقتر شد.
استاد دانشگاه الزهرا با اشاره به تحقیقات متعدد برنده جایزه نوبل سال ٢٠١٥ تصریح کرد: او تلاش کرد مساله فقر را از طریق ابزارهای دیگری نجات دهد. در مجموع میتوان دیتون را اقتصاددانی فنی دانست که در سالهای اخیر زاویه بیشتری با نولیبرالیسم و اقتصاد جریان غالب پیدا کرده چرا که مباحثی را مطرح کرده که مستقیما ناشی از سیاستهای سرمایهداری جهانی است. وی بارها بر این مساله تاکید کرده که مساله فقر، مسالهای جدی است. ابزارهایی که او به اقتصاددانان داده برای اندازهگیری روشها اندازهگیری مهم است و درمقابل هم جهان تکقطبی سرمایهداری چیزی جز مصیبت برای بشر به ارمغان نیاورده است.
وی ادامه داد: در شرایط کنونی که جهان در آن قرار دارد نمیتوان نسبت به جریان اصلی اقتصاد یا همان نولیبرالیسم بیتفاوت بود. متاسفانه در سالهای گذشته با سیطره تبلیغاتی سرمایهداری و فروپاشی شوروی و بلوک شرق، در ایران هم جریانات نولیبرالی پیدا شدند که بهدنبال راهی میروند که سالها قبل کشورهای دیگر رفتند و سراب بودن آن عیان است. در کنار این افراد، هر گاه بعد از دوران جنگ سیاستهای تعدیل ساختاری که توسط دولتها به اجرا در میآمدند با مقاومتهای مردمی روبهرو میشد شاهد دفاع صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی از اقدامات دولت بودیم و یکی از شنیعترین موضعگیریها را چند سال قبل و در دوره دولت دهم رییس صندوق بینالمللی پول انجام داد. او درباره برنامه هدفمندی یارانهها در ایران گفته بود که این برنامه یکی از موفقترین برنامههای اقتصادیای بوده که اجرا شد و کشورهای دیگر هم باید در این زمینه از ایران الگو بگیرند.
این اقتصاددان با انتقاد به برخی اساتید دانشگاه و کارشناسان اقتصادی، رفتار این افراد را غیر قابل قبول و به ضرر مردم خواند. وی با اشاره به برخی نشریات و رسانهها گفت: دهها نشریه، ماهنامه، شبکه ماهوارهای و رسانههای دیگر بهراه افتادند که یکسره به تبلیغات دروغین به نفع نولیبرالیسم دست میزنند.
نقطه قوت دیتون ارتباط رفتار مصرفی با مسائل فقر و رفاه است
علی اکبر خسروی نژاد، استاد دانشگاه، درباره فعالیتهای فکری دیتون گفت: او سالها است در حوزه رفتار مصرفکننده کار میکند. یعنی از دهه ٦٠ میلادی تاکنون چندین کار برجسته در این حوزه انجام داده است. بحث آقای دیتون در عمده تالیفاتش اینطور است که برای تحلیل رفتار مصرفکننده در سطح کلی باید به سطح رفتار خانوار و رفتار فردی توجه کرد. یعنی درواقع تحلیل در سطح کلان به تنهایی کافی نیست و باید از طریق اقتصاد خرد بسیاری از مسائل را خرد و حل کرد. ارتباط سطح خرد و کلان اقتصاد از اضافات علمی این اقتصاددان است که ماحصل سالها کار وی در این حوزه است.
استاد دانشگاه آزاد ادامه داد: علاوه بر این از لحاظ کارکرد او نه تنها نظریهپرداز است بلکه عملگرا هم بودند. به این معنا که وی نه تنها رفتارهای مصرفکننده را در سطح خرد مورد بررسی قرار میداد بلکه به سطح کلان هم میآمد. او به همین هم کفایت نکرد و در برخی موارد در سطح سیاستگذاری هم حضور داشت که به همین خاطر مدتی در بانک جهانی فعالیت میکرد. همچنین با پروفسور مولبر در اوایل دهه ٨٠ مقالهای نوشتند که به معرفی سیستم تقاضایی نسبتا ایدهآل رسیده بود. این مقاله بسیار مورد استقبال قرار گرفت بهطوریکه بعد از آن، اقتصاددانان دیگر مدل فوق را مورد استفاده قرار دادند.
این اقتصاددان گفت: در سال ١٩٩٢ کتاب «درک مصرف» توسط این برنده نوبل اقتصادی منتشر شد که در آن بررسی رابطه مصرف جمعی و رفتار فردی را تحلیل میکند. مباحثی مانند سبد دارایی در این کتاب بهشدت مورد توجه بود. در سال ١٩٩٨ هم کتاب «بررسی تحلیلی رفتار خانوار» به رشته تحریر درآمد که در آن هم نظام آماری بودجه خانوار مورد بحث قرار میگیرد. این کتاب توسط بانک جهانی انتشار یافت.
خسروینژاد اشاره کرد که پژوهشهای دیتون که عمدتا در کشورهای جهان سوم مورد بررسی قرار گرفته کمک کرد تا نظامهای آماری ارتقا پیدا کنند.
وی افزود: نکته متمایز کارهای ایشان ارتباط رفتار مصرفی با مسائل فقر و رفاه است.
استاد دانشگاه آزاد تهران مرکز در پاسخ به این سوال که برنده نوبل اقتصادی سال ٢٠١٥ به کدام مکتب فکری اقتصاد گرایش دارد، گفت: من گرایش خاصی در آثار او به مکاتب مختلف نمیبینم و نه میتوانم او را سوسیالیست و نه میتوانم لیبرال بنامم. درواقع من دریافتی از گرایش او به جریانات مرسوم اقتصادی ندیدم، در حالی که از سال ١٣٦٧ که دانشجوی کارشناس ارشد بودم با او آشنا شدم و به همین خاطر اساسا گرایش به مکتب خاصی از طرف این اقتصاددان بریتانیایی- امریکایی نمیبینم.
وی افزود: البته من در مطالعات خود عموما افراد را دستهبندی نمیکنم و برایم اهمیتی ندارد که یک اندیشمند چه جهت فکری دارد، به همین خاطر خیلی در این مورد نمیتوانم صحبت کنم. هر چند که برخی اقتصاددانان هم هستند که مشخصا یک گرایش مشخص فکری دارند و به همین خاطر ترجیح میدهم در این حوزه اظهارنظر نکنم. آنچه در کارهای او مشخص است، مسیر توسعه در آرای او عمیقتر از کارهای دیگران است، زیرا وقتی از سطح کل به سطح جز میآید و مسائلی مانند فقر و رفاه را بررسی میکند و به یک بررسی تطبیقی دست میزند، بسیار این حوزه را پیش برده است. یکی از دلایلی که او مستحق این جایزه بوده، تکامل بحثهای توسعهای در حوزهای مانند فقر بوده است.
/اعتماد