اصول پذیرفته شده برای ایجاد یک محیط کاری هماهنگ
عصر بانک؛بر هیچکس پنهان نیست که اختلاف بین افراد، بخشی از زندگی و قطعا بخشی از کسبوکار روزمره است. وقتی هر روز زمان زیادی از وقتمان را با افراد خاصی میگذرانیم، بروز اختلاف اجتنابناپذیر خواهد بود.
اما بهعنوان یک رهبر سازمانی، احتمالا شما بیشتر وقتتان را به مسائلی همچون افزایش بهرهوری و رعایت زمانبندیها اختصاص میدهید تا اینکه بخواهید به حل اختلاف بین کارکنانتان بپردازید. وقتی بین کارکنان درگیری و برخورد رخ میدهد، احتمالا راهی که برای رفع سریع این مشکل به ذهنتان میرسد این است که فرد مشکلساز را از بقیه اعضای تیم جدا کنید. بهرغم نیت خوب شما، یافتن فرد مشکلساز، متهم کردن او و اخراج کردنش از تیم پاسخ مناسبی به این مساله نیست. اینکه پس از بروز هر اختلاف یکی از اعضای تیمتان را متهم کنید یا به آنها اجازه بدهید با الفاظ نامناسب همدیگر را مورد اتهام قرار دهند، صرفا باعث خواهد شد که ارتباط سالم و موثر بین اعضا از بین برود.
در صورتی که به مساله اختلاف بین کارکنان در محیط کار به درستی پرداخته نشود، این امر موجب از خودبیگانگی و انزوای افراد شده و سد راه خلاقیت و بهرهوری آنها میشود. راه موثرتری وجود دارد که به کمک آن میتوانید اعضای تیمتان را در کنار یکدیگر حفظ کنید و آنها را در مسیر موفقیت رهبری کنید. البته این امر اجتنابناپذیر است که گاهی متوجه میشوید بهرغم اینکه بسیار تلاش کردهاید تا ترکیب اعضای تیم را حفظ کنید، برخی از اعضا با فرهنگ سازمانی شما همخوانی ندارند و شاید الان زمان خوبی باشد که در مورد جدا شدن آنها از تیم تصمیم بگیرید. برای آن دسته از اعضای تیم و رهبرانی که بهطور عمومی با یکدیگر سازگاری خوبی دارند اما در مواقعی اختلافاتی بین آنها ایجاد میشود، توصیههایی را در این مقاله ارائه کردهایم که مطالعه آنها برای ایجاد یک محیط کاری هماهنگتر سودمند خواهد بود. چه اعضای تیمتان در حال حاضر درگیر اختلاف با یکدیگر شده باشند و چه نشده باشند، اکنون زمان خوبی است که آنها را گرد هم بیاورید و قوانینی که در ادامه به شرح آنها پرداختهایم را بهعنوان اصول پذیرفته شده برای حل اختلاف در محیط کاری برای آنها بازگو کنید.
1) اختلاف بخشی از زندگی روزمره است و باید به صورت حرفهای و اثربخش مدیریت شود.
با توجه به تعاریفی که در فرهنگ لغتهای تخصصی کسبوکار آمده است: «اختلاف به معنای اصطکاک یا مخالفت ناشی از تفاوتها یا عدم تطابقهای واقعی یا مفروض است». به لغت «مفروض» دقت کنید. بهعنوان مربیان رهبری سازمان، ما میدانیم که مفروضات افراد همان چیزی است که آن را واقعی میپندارند. اگر مفروضات ذهنی اعضای تیم شما راجعبه فرد یا موقعیتی منفی باشد، نگرش آنها نیز منفی خواهد بود و بالطبع تواناییشان برای یافتن راهحلی برای رفع اختلاف کاهش خواهد یافت. واقعیت آن است که اختلاف از تصادم ارزشهای فردی با یکدیگر ناشی میشود. به بیان دیگر، افراد احساس میکنند چیزی که برای آنها بیشترین اهمیت را دارد از طرف دیگران مورد بیحرمتی قرار گرفته است. به اعضای تیمتان این نکات را بیاموزید، سپس کمکشان کنید تا با استفاده از تمرینات تیمسازی که در ادامه ذکر میشوند، دیدگاههای خودشان را اصلاح کنند. از هرکسی که درگیر مساله است، بخواهید تا دیدگاهش را نسبت به موقعیت پیشآمده با دیگران در میان بگذارد، سپس از آنها بخواهید از ماجرا کمی فاصله بگیرند و به توصیف این بپردازند که دیدگاه دیگران نسبت به این موقعیت چطور خواهد بود. این تمرین به آنها کمک میکند که کمی از قالب ذهنی خود خارج شوند و بتوانند از موضع همدلی، خودشان را جای یکدیگر بگذارند. وقتی همه افراد دیدگاههایشان را راجعبه موقعیت پیشآمده مطرح کردند آنها را ترغیب کنید که دیدگاههای یکدیگر را محترم و معتبر بشمرند و در صورتی که دیدگاه برخی افراد با دیدگاههای آنها یکسان نیست آن را بهعنوان یک حمله شخصی تلقی نکنند.
2) یک فرهنگ سازمانی ایجاد کنید که در آن ارزشهای هر فرد محترم شمرده شود.
هنگامی که بین اعضای تیمتان اختلاف بروز میکند ممکن است افراد در خصوص جایگاهشان در سازمان و ارزشی که سازمان برای آنها قائل است، دچار احساس شک و ناامنی شوند. شما بهعنوان رهبر برای آنها همچون پایه ستون هستید و آنها از شما انتظار دارند، مجددا آنها را به سوی پایداری و استحکام رهبری کنید. به آنها یادآوری کنید که همه آنها عضو مهمی از سازمان شما هستند و مطمئن شوید که همه افراد به این باور برسند که هرکدام از اعضا، چیزی یکتا و ارزشمند را برای سازمان فراهم میکنند. بگذارید اعضای تیمتان بدانند که قدردان کارهای آنها هستید و به آنها فرصت بدهید تا هرگونه دغدغه و نگرانی را مستقیم به شما منتقل کنند و از آنها نیز بخواهید که هنگام بروز اختلاف با دیگران به شیوهای حرفهای و مولد، دغدغهها و نگرانیهای خود را بیان کنند، سپس از هر شخصی که درگیر اختلاف شده است بخواهید چند دقیقهای وقت بگذارد و نظرش را راجعبه احترام و قدرشناسی که شما برای آنها قائل هستید بیان کند، آنها را درونی سازد و سپس با همان احترام و قدرشناسی با افراد دیگر برخورد کند.
3) زمینه مشترک را بیابید و روابط را بر آن مبنا بازسازی کنید.
به غیر از حالتی که سازمان شما افراد نامناسبی را استخدام کرده است، همه اعضای تیم شما یک ویژگی مشترک دارند که همان شور و اشتیاق برای مأموریتها و ارزشهای سازمان شماست. گاهی اوقات وقتی افراد از کوره درمیروند و احساسات یکدیگر را جریحهدار میکنند، به راهنمایی برای برونرفت از فضای متشنج نیاز است. به آنها نشان بدهید چگونه میتوانند با تبدیل منازعات به جلسات توفان فکری که در آنها از هر فرد دعوت میشود تا راه حل پیشنهادی خود را مطرح کند، بهترین بهره را از اختلافات ببرند. از اعضای تیمتان سوالات پیشبرنده بپرسید؛ مثلا: «در این موقعیت بر سر چه چیزی میتوانی توافق کنی؟» یا «ادامه این بحث چه فوایدی دارد؟» یا «انتظار داری که از این مباحثه چه چیزی حاصل شود؟» پرسیدن این سوالات به افراد یادآوری میکند که آنها در این موقعیت با یکدیگر شریکند و در نتیجه ترغیبشان خواهد کرد که با یکدیگر همراهی کنند و برای به انجام رساندن مأموریتی که به آنها محول شده روی حرکت رو به جلو متمرکز شوند.
وقتی اینگونه به اختلافات بین اعضای تیمتان میپردازید، هرگونه جدایی یا ستیزهجویی جای خود را به فرصتهایی خواهد داد که اعضای تیم میتوانند بهتر یکدیگر را درک کنند و ارتباط و اعتماد بین خود را بهبود ببخشند.
مترجم: سید ساجد متولیان
منبع: Entrepreneur
individuation.ir
/دنیای اقتصاد