مسوولیت اجتماعی شرکتها؛ چالشها و راهکارها
عصر بانک؛قبل از سالهای حدود 1800، هنجارها و نگرشهای اجتماعی، اثر بسیار کمی بر اعمال مدیریت داشته است. در دهه آخر قرن نوزدهم، در زمانی که شرکتهای بزرگ و عظیم درحال شکلگیری بودند و صنایـع بزرگ، روز به روز قویتر میشدند، توجه جامعه به ضرورت مسوولیت اجتماعی سازمانها بیشتر معطوف شد. در ابتدای قرن حاضر، بسیاری از صاحبنظران، نیاز به مسوولیت اجتماعی سازمانها را مورد تاکید قرار دادند و بالاخره در سال 1919 محققان رشته بازرگانی برای اولین بار هشدار دادند که اگر بنگاههای اقتصادی درخصوص انجام مسوولیت اجتماعی خود اهمال کاری کنند، جامعه باید به هر نحو ممکن اختیارات آنها را درخصوص فعالیتهای اقتصادیشان سلب کند و کنترل آنها را در دست گیرد. از اوایل دهه 1920 سایر محققان مدیریت در نوشتههای خود به مسوولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی تاکید کردهاند.
مسوولیت اجتماعی شرکتها
مسوولیت اجتماعی شرکتها (CORPORATE SOCIALL RESPONSIBILITY)، به روشهایی گفته میشود که مبتنی بر ارزشهای اخلاقی و احترام به کارکنان، جامعه و محیطزیست باشد. مسوولیت اجتماعی شرکتها به این منظور برنامهریزی میشود که برای جامعه به طورکلی و برای سهامداران بهطور خاص، حامل ارزش پایدار باشد. حوزه مربوط به روش یا رویه کسبوکار دربرگیرنده یکی از پویاترین و چالشپذیرترین موضوعهایی است که امروز رهبران شرکتها با آن روبهرو هستند. شرایط امروز جهان و فضاهای جدید کسبوکار ایجاب میکند تا رهبران و مدیران سازمانها و شرکتهای بزرگ که در بازارهای جهانـی یا بازارهای درحال جهانی شدن نقش فعال و موثر دارند، تمام تلاش خود را متوجه ایجاد ارزش برای تمامی ذینفعان خود کنند و نوعی تعادل میان بخشهای اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی کسبوکارشان ایجاد کنند.
مسوولیت اجتماعی سازمان، فراتر رفتن از چارچوب حداقل الزامات قانونی است که سازمان در آن فعالیت دارد. درواقع مسوولیت اجتماعی شرکتها رویکردی متعالی به کسبوکار است که تاثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه چه داخلی و چه خارجی را مدنظر قرار میدهد و هدف اصلی آن گردهم آوردن تمام بخشها اعم از دولتی، خصوصی و داوطلبان برای همکاری با یکدیگر است. تا از یکسو موجب همسویی منافع اقتصادی با محیطزیست و از سوی دیگر سبب توفیق، رشد و پایداری کسبوکار شود. البته باید توجه داشت که وابستگی کسبوکار به مسوولیت اجتماعی متناسب با نوع کار و اندازه واحد اقتصادی است، لیکن به لحاظ منافع و ارزشی که مسوولیتپذیری اجتماعی برای هر کسبوکار سازمـان ایجاد میکند، بهرهگیری از آن را در اندازههای مختلف واحد اقتصادی ضروری میسازد. بنابراین مسوولیت اجتماعی شرکتها مختص به کسبوکارهای بزرگ و سودآورتر شدن آنها نیست، بلکه رفتار سازمانی تمامی شرکتها و سازمانها را دربرمیگیرد. در این راستا هر چه شرکتهای بزرگ نسبت به اصول اخلاقی و زیست محیطی خود حساستر و آگاهتر شوند. شرکتهای کوچک نیز در مراوده و تبعیت از آنها مصرتر خواهند شد که از این طریق موجبات جلب اعتماد مشتریان و جامعه را فراهم سازند مسوولیت اجتماعی در مفهوم نوین را میتوان به اشکال زیر تعریف کرد:
– برنامه و ابزاری است برای گفتمان دربخش اقتصاد، سیاست و جامعه با هدف ایجاد ارتقای اعتماد عمومی به سرمایهگذاران و بنگاههای اقتصادی آنان.
– مسوولیت اجتماعی روشی است در مدیریت اقتصادی برای توانمندکردن بنگاه و ایجاد رشد و توسعه پایدار در سه بعد اقتصاد، محیطزیست و اجتماع.
– مسوولیت اجتماعی ایجاد فرصت برای بنگاههای اقتصادی است که مطالبی را که برای آنها از درجه اهمیت زیادی برخوردار است در جامعه مطرح کنند.
– مسوولیت اجتماعی باعث ایجاد باور در بنگاهها میشود که خود را عضوی مسوول در جامعه بدانند.
– مسوولیت اجتماعی جا انداختن این مبحث در اقتصاد سیاسی برای ایجاد یک بازار جهانی است.
– مسوولیت اجتماعی به مفهوم ارتباطی پویا و پایدار بین بخشهای اقتصادی و سیاسی جامعه است.
امروز بنگاههای اقتصادی و صاحبان سرمایه و سهام هرچه بیشتر به اهمیت مسوولیت اجتماعی خود پی بردهاند. اما باید درنظر داشت این امر به مفهوم این نیست که مسوولیتهای نهادهای مدنی، تشکلها، سیاستمداران و دولت باید به بنگاههای اقتصادی منتقل شود، بلکه سازمانهای جهانی، سه قوه، نهادهای مدنی و نظارت مردمی، همه و همه باید درجهت ارتقای مردم سالاری با رعایت حقوق انسانی، برای توسعه و رشد استانداردهای زندگی و رفاه عمومی کوشا باشند.
عوامل کاهشدهنده مسوولیت اجتماعی
در یک بررسی کلی میتوان گفت که عواملی نظیر – بزرگ بودن ابعاد و اندازه سازمانها و موسسات و تبعیت از قوانین و مقررات ناکارآ در دستیابی به اهداف زیست محیطی و اجتماعی و همچنین عدم امکان جایگزینی روشهای نوین غیراجباری با قوانین و مقررات دست و پاگیر – افشانشدن اطلاعات و عدم شفافسازی شرکتها در راستای تامین منافع مشتریان، کارکنان، اجتماعات، سرمایهگذاران و فعالان سازمانی – حاکمیت نداشتن مشتری در بازار و بیتاثیر بودن تصمیمات آنها در رفتار شرکتها – در نظر نگرفتن ملاحظات زیستمحیطی و مسوولیتپذیری اجتماعی در ارزیابی سرمایهگذاران – رقابتی نبودن شرایط بازار و عدم انجام اقداماتی توسط شرکتها برای مسوولیتپذیری شرکا و سهامداران – در کاهش مسوولیتپذیری اجتماعی سازمانها موثر است.
راهکارهای ارتقای مسوولیت اجتماعی شرکتها
برخی راهکارهایی که میتواند در تحقق و تقویت مسوولیت اجتماعی شرکتها منشا اثر باشد به شرح زیر میتوان بیان کرد:
– تدوین بیانیه اصول اخلاقی و دستورالعملها برای سازمانها.
– برقراری سیستمهایی برای شفافیت و تعهد سهامداران.
– تدارک شیوههای بسیج کارکنان یا پشتیبانی از آنان در اقدامات ابتکاری مربوط به جامعه.
– تعریف و اندازهگیری معیارهای اصلی که ازطــریق این معیارهای عملکرد اجتماعی و زیستمحیطی اندازه گیری و گزارش میشود.
– برقراری خطمشی و سیستم نظارت برای زنجیره عرضه مفاهیم مسوولیت اجتماعی شرکتها.
رسول رحمتی نودهی، مریم حاجی قربانی
مدیرگروه بیمه و مدرس دانشگاه – مدرس دانشگاه
/دنیای اقتصاد