مشکل اصلی اقتصاد و بازار سهام کجاست؟

در حالی‌که بسیاری در بازار سهام دولت را مسبب اصلی افت بازار سهام یا شرایط رکودی شکل گرفته در اقتصاد می‌دانند، اما یک سوال همچنان بی‌پاسخ است که به‌راستی دلیل اصلی این همه افت یا کسادی در فضای کسب و کار یا نزول بورس تهران چیست و راهکار کدام است؟ آیا واقعا سیاست‌های دولت سرمنشأ فضای کنونی است یا سیاست‌های غلط دولت قبل؟ آیا سیاست‌های انبساطی تنها راهکار خروج از رکود است یا شیوه دیگری برای اصلاح ‌باید مدنظر قرار گیرد؟

عصر بانک؛نگارنده به یاد دارد که در جلسه‌ای در بیمه ایران در بهمن 1392 که در باب فضای نزولی بازار تشکیل شد، تمامی‌ بزرگان به استمرار فضای روند مثبت بازار اذعان کردند و هیچ یک اشاره‌ای به تغییر روند و پذیرش شکست بازار و ایجاد مشکل نکردند. در واقع باید در نظر داشت که پذیرش هر شکستی مقدمه‌ای است بر یافتن راهکار‌های خروج، این در شرایطی است که تاکنون هیچ نهاد یا سازمان اقتصادی یا حتی دولتی اشاره‌ای به شکست سیاست‌های قبلی و لزوم تغییر سیاست‌ها به‌صورت عیان و آشکار نکرده است. برای مثال ساختار بانک‌ها به شدت دچار مشکل است، اما ادامه سیاست‌های غلط و پرهیز از شکست سیاست‌ها و پذیرش زیان‌ در بانک‌ها و عدم فروش دارایی‌های آنان ادامه دارد. نمونه دیگر در صنعت خودرو است. در این صنعت، خریدار وجود ندارد، در حالی‌که متولیان صنعت اصرار به اعمال رویه‌های پیشین دارند و اذعان به تغییر و پذیرش شکست را مد نظر قرار نمی‌دهند.

نمونه دیگر ریزش مکرر بورس و استمرار سیاست‌های پیشینی مربوط به 12 سال قبل مانند حجم مبنا، درصد نوسان، بوروکراسی پیچیده پذیرش ‌شرکت‌ها، چالش‌های زمانی افزایش سرمایه‌ها، دوره طولانی انتشار اوراق صکوک، فرآیند نفس‌گیر صندوق‌ها، رتبه‌بندی کارگزاران و بخشنامه‌های جدید است.

این در شرایطی است که پذیرش شکست، می‌تواند مقدمه‌ای بر آغاز تغییرات باشد. در تمام ‌دنیا پذیرش اصلاح امری ضروری است، این در شرایطی است که در کشور ما زیان و شکست نوعی تابو است. ورشکستگی بانک‌ها، پذیرش سیاست‌های غلط و حتی اشتباه در سرمایه‌گذاری و پذیرش زیان، مقدمه‌ای بر اصلاح و آغاز روند بهبود است. برای ادامه بحث به بخشی از مقاله روزنامه «دنیای اقتصاد» روز 18 مرداد 1393 توجه کنید. 

در دیگر کشورها پذیرش شکست برای صاحبان کسب وکارها آسان شده است. امروزه درباره موضوع شکست کتاب‌های زیادی به چاپ می‌رسد. موضوع شکست برای وبلاگ نویسان نیز جذاب است. همچنین کنفرانس‌های بی شماری هر روز در سراسر جهان درباره این موضوع در حال برگزار شدن است و اغلب متضمن این عبارت است که اشتباهات خود را بپذیرید. امروز پذیرش خطا جزو لاینفکی از روح زمانه است. همان‌طور که جی کی چسترون می‌گوید: «خطا کردن کار انسان است؛ مرگبارترین خطا در میان همه اشتباهاتمان این است که قبول نکنیم اشتباه کرده‌ایم. 

من فکر می‌کنم تمایل برای صحبت درباره شکست از میل جامعه به پذیرا بودن و داشتن صداقت درباره موضوعات حساس نشات می‌گیرد، مثلا یک فاجعه تجاری. همه ما مستحق داشتن شانس دوباره در زندگی خود هستیم. بخشش و رستگاری در نهاد هر انسان والایی وجود دارد. همه اشتباه می‌کنند، چه کوچک و چه بزرگ و من آنها را تحسین می‌کنم همان‌طور که تئودور روزولت می‌گوید: «آنها شرافتمندانه خطر می‌کنند و همه قلب و توان خود را پیشکش می‌کنند.» حتی اگر نتیجه، ناکامی‌کامل باشد. شکست درس‌های ارزشمندی به ما می‌دهد و کارآفرین جان سختی را به بار می‌آورد که احتمال موفقیتش دفعه بعد بیشتر است. اما گاهی اوقات افراد به شکست‌های خود در کسب وکارشان رنگ و لعاب می‌دهند و حقیقت را قبول نمی‌کنند.

 اغلب شکست در کسب وکار می‌تواند به شکست یک ازدواج و حتی شکست ذهنی منجر شود. متاسفانه عده کمی ‌از ما از نعمت «زیاد شکست خوردن» برخوردار هستیم. وقتی شکست می‌خوریم پولمان و شاید از آن مهم تر، اعتماد به نفسمان از بین می‌رود. من به این نتیجه رسیده‌ام که بیشترین آسیب ناشی از شکست، روانی است و نه مالی. این به آن معنا است که افراد اغلب به سختی می‌توانند خود را دوباره پیدا کنند، اگر در گذشته رویاهایتان بر باد رفته باشد. شکست به ما می‌گوید چه کارهایی نتیجه نمی‌دهند و اینکه منابع را چگونه برنامه‌ریزی کنیم که با بهره‌وری بیشتری بتوان از آنها استفاده کرد. به‌طور عام، بخش خصوصی سریع‌تر از بخش عمومی ‌نسبت به موضوعات انطباق یا تغییر ایجاد می‌کند. 

شکست، نه یک حرکت هوشمندانه در راه موفقیت است و نه پایان همه چیز. بلکه یک اصلاح ضروری است و دلیل مسلم برای اینکه ‌شرکت‌ها همواره در جهت ارتقای استانداردهای زندگی گام بردارند. بر این پایه شاید مشکل اصلی در نوع نگاه در اقتصاد و بازار سرمایه باشد که پذیرش شکست یا اشتباه در تمامی ‌سطوح آن دچار اشکال است، زیرا اگر ما بدانیم که شکست خورده‌ایم، مسیر دیگری را آغاز می‌کنیم. اما در فضای کنونی، استمرار سیاست‌های پیشین در تمامی‌ ابعاد و عدم تغییر سریع آنان، نشان می‌دهد که همچنان عدم باور به شکست یا بن بست تصمیمات وجود دارد. از این رو برای بهبود وضعیت شاید بهترین راه این باشد، به شکست سلام کنیم، زیرا پذیرش اشتباهات مقدمه تغییر، بهبود و پیروزی است.

   پیش‌بینی بازار:
ارزش معاملات سهام در روزهای اخیر به سطح بسیار پایین و نگران‌کننده‌ای رسیده است. به گونه‌ای که ارزش معاملات روزانه بورس، با کسر معاملات بلوکی و حمایتی به سختی به 50 میلیارد تومان می‌رسد. 
 

 

شرکت مشاور سرمایه‌گذاری معیار

/دنیای اقتصاد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.