چیزی را بگویید که جذب رزومهتان شوند
عصر بانک؛برای اینکه گواهینامه رانندگیام را تمدید کنم به اداره راهنمایی و رانندگی رفته بودم؛ خانمی که جلوی من بود در پرکردن فرمها دچار مشکل شده بود. او برگشت و از من پرسید: «میتوانید در پر کردن این فرمها کمکم کنید؟» گفتم: «البته!»، «چه مشکلی دارید؟»
گفت: «هر وقت مجبور میشوم فرمی را پر کنم، وحشت زده میشوم»، بعد خندید و ادامه داد: «انگار دوباره 6 ساله شدهام.»
خیلی از ما، وقتی که مجبور میشویم اطلاعات «رسمی» را ارائه کنیم، در وضعیت یک بچه 6 ساله قرار میگیریم. وقتی فرمی را میبینیم، فکرمان معطوف همه فرمهایی میشود که پر کردهایم. درست پر کردن فرمها، به ما استرس میدهد. وقتی که در جستوجوی شغل هستیم، همان دورنمای ترسناک دوباره اتفاق میافتد. اکثر مردم، بهترین افتخارات کاریشان را در رزومه شان ذکر نمیکنند. آنها فکر میکنند که اجازه این کار را ندارند- البته که حق دارند موفقیتهایشان را ذکر کنند! وقتی شما به چیزی دست مییابید، برای همیشه آن امر متعلق به شماست.
شما اجازه دارید موفقیتهایتان را در رزومهتان ذکر کنید، هیچ دلیلی هم وجود ندارد که این کار را نکنید.
به خاطر همین وقتی ما با مشتریان مان روی رزومهشان کار میکنیم، به آنها میگوییم «این یک سند قانونی نیست بلکه سند معرفی و برند شماست. شما اجازه دارید اطلاعاتی را که میخواهید به اطلاع دیگران برسانید را در این سند ارائه کنید. رئیس قبلی شما اینجا نیست. او کار شما را زیر نظر ندارد. اگر کاری انجام دادهاید، در این سند ذکر کنید!»
بیشتر مردم دستاوردهایشان را دست کم میگیرند. آنها ماجراهای زندگی کاریشان را کماهمیت میکنند تا در رزومه شان بیشتر «حرفه ای» به نظر برسد. نتیجهاش این میشود که رزومه شان شبیه رزومه هر متقاضی کار دیگری میشود. آنها بهترین بخشهای داستان زندگی شگفتانگیزشان را نادیده میگیرند و رزومهشان را با اصطلاحات کسل کننده فنی کسبوکار پر میکنند.
با آوردن داستان فوقالعاده زندگی کاریتان، به نحوی که خواننده شما را حس کند، میتوانید رزومهتان را هیجانانگیزتر و بسیار قویتر کنید. این باعث میشود که رزومه شما برای مدیر استخدامی که آن را میخواند بسیار جذاب به نظر برسد. به نظر او، شما دیگر یک متقاضی شغل بینام و نشان مثل بقیه متقاضیان نیستید.
در ادامه این مطلب، 10 نکتهای را که شما احتمالا در رزومهتان ذکر نمیکنید- اما میتوانید ذکر کنید و بهتر است که این کار را بکنید!- آمده است:
1- موفقیتهای مخفی من
شاید رئیس پیشین شما در مورد بزرگترین دستاوردتان در کار قبلی چیزی نمیدانست، به خاطر اینکه هیچوقت از شما نپرسید روی چه چیزی کار میکنید و وقتی هم که تلاش کردید برایش توضیح دهید، به صحبت شما گوش نکرد. مشکلی نیست! موفقیتتان را به هرحال در رزومهتان بیاورید.
شما انجامش دادهاید، خب ذکرش کنید. اینکه کسی در شرکتی که قبلا کار میکردید، شما را به خاطر کاری که موفق به انجامش شدهاید، بشناسد؛ اصلا اهمیتی ندارد. تا زمانی که قادر به پاسخگویی سوالات در مورد موفقیتهای شغلیتان هستید، پیش بروید و آنها را در رزومهتان ذکر کنید. شمایید که آن امتیازات را کسب کردهاید.
2- آن کار جزو وظایف من نبود.
خیلی از مردم دستاوردهای کاری بزرگی دارند که در رزومهشان آنها را قید نمیکنند، به خاطر اینکه کاری که آنها انجام دادهاند جزو شرح وظایفشان نبوده است. شاید آن کار جزو شرح وظایف شخص دیگری بوده است- شاید حتی جزو شرح وظایف رئیسشان بوده باشد- ممکن است به شما گفته نشده باشد که روی پروژهای کار کنید، اما شما برای اینکه کارمندی مفید برای شرکت باشید، آن کار را انجام دادید. انجامش دادید؟ اگر انجامش دادید، خب در رزومهتان قید کنید.
3- من به خاطر آن کار حقوق نگرفتم.
ذکر کردن ماموریتهای داوطلبانهای که انجام دادهاید در رزومه باعث میشود که داستان زندگی شما بسیار تاثیرگذار شود؛ اما خیلیها کارهای داوطلبانهای را که انجام دادهاند در رزومهشان قید نمیکنند. انجام آن کارها، حالا دیگر بخشی از وجود شماست، خوب داستانش را بگویید. مدیران کارگزینی دنبال آدمهای زنده و فعالی مثل شما میگردند. به مدیر کارگزینی، چیزی را بگویید که جذب رزومهتان شود.
4- فقط همان یکبار بود.
بعضی از بهترین ماجراهای شغلی فقط یکبار اتفاق افتادهاند، اما ما میگوییم: «من فقط یکبار آن کار را انجام دادم، واقعا در آن، ماهر نیستم» و آن کار را در روزمه ذکر نمیکنیم، این کاملا غیرمنطقی است. نیل، یکی از مشتریان ما، گروهی آنلاین از همکاران سابقش درست کرده بود و نزدیک به چهلهزار عضو جذب کرده بود، با این حال به ما گفت که «من دنبال چنین کاری نیستم» و ماجرای درست کردن گروه آنلاین را در رزومهاش حذف کرد.
تشویقش کردیم که آن را به روزمهاش برگردانَد، هرچند که نیل نمیخواست بهزودی یک گروه اینترنتی دیگر درست کند. اینکه نمیخواست آن کار را دوباره انجام دهد مساله مهمی نیست، نیل با رزومهاش خود را برای کارهایی که میخواست معرفی میکرد ولی تجربه درست کردن یک گروه آنلاین یک موضوع مهم است؛ چه نیل بخواهد پروژهای مشابه را انجام بدهد یا نه.
دور روز بعد اینکه نیل، رزومهاش را به روز کرد، معاون بازاریابی یک شرکت با نیل تماس گرفت و به او گفت: «داشتیم در مورد ساختن چند گروه آنلاین در سال 2016 حرف میزدیم. خیلی خوب میشه که همدیگر را همین الان ببینیم. وقتشناسی خیلی مهمه، قبول دارید؟»
5- نمیخواهم اعتبار آن کار را به خودم نسبت دهم.
متقاضیان شغل میگویند: «آن پروژه یک کار گروهی بود. نمیخواهم اعتبار آن را مال خودم کنم.» آنها نقش خود را در تصمیمگیریهای بزرگ، کوچک میکنند. اگر تلفنی با آنها صحبت کنیم و بخواهیم در مورد موارد مشخصی از آنها اطلاعات بگیریم، آنها به ما در مورد بانکهای اطلاعاتی که ساختهاند و طرحهای ارتباط با مشتریان که طراحی کردهاند، میگویند اما بعد اضافه میکنند که: «ولی نمیخواهم همه اعتبار آن کار را به خودم نسبت بدهم!»
مدیر بعدی شما هنوز شما را نمیشناسد. رزومه شما -که زنده و انسانی1 به نظر برسد- است که برداشت مقدماتی رئیس آینده تان از شما را ایجاد خواهد کرد. چرا بزرگترین موفقیت کاریتان را در رزومهتان قید نمیکنید که باعث شروع یک گفتوگو شود؟
وقتی که به مصاحبه شغلی میروید، میتوانید با اطمینان بگویید: «البته، آن پروژه یک کار تیمی بود.» همه این را میدانند، اما بهتر است، یک بار دیگر هم شما بگویید.
6- آن کار را دیگر انجام نمیدهم.
حتی اگر دیگر در حوزه کاریای که بزرگترین موفقیتهای شغلیتان را در آن داشتهاید، کار نمیکنید، جلوههای آن موفقیتها میتواند مدیران کارگزینی را به شدت تحت تاثیر قرار دهد. جنبههای خلاقانه و شهودی دستاوردهای شغلی تان را در معرض دید مدیران جدیدی که برای کار در شرکتشان درخواست دادهاید، قرار دهید.
هرچند ممکن است زمینههای کاری متفاوت باشد اما موضوعات اساسی مشترک – نگه داشتن انبوه مشتریان؛ با وجود موانع اداری، ایدهای را به بهرهبرداری رساندن و القای انجام کاری به مردم، کاری که پیش از آن هرگز انجام ندادهاند- هر مدیری را که درگیر این مسائل است، تحتتاثیر قرار خواهد داد.
داستانهای فوقالعاده جذاب و پرافتخار شغلی شما در مشاغلی که مدتها پیش مشغول بهکار بودید اکنون نیز شاخصههای قدرتمند توانمندیهای شما هستند. آنها را در رزومهتان عیان کنید.
7- آن کار را خیلی وقت پیش انجام دادم.
آیا میتوانید یک داستان فوقالعاده جذاب شغلی را در رزومهتان بیاورید که مربوط به کاری قدیمی است که دیگر آن را در رزومهتان قید نمیکنید؟ البته که میتوانید! آن داستان فوقالعاده جذاب را در بخش خلاصه رزومه در قسمت بالای رزومه زنده و انسانیتان بیاورید. خلاصه رزومه زنده و انسانی یک متقاضی کار، پاتریشیا، را در ادامه آوردهام تا ببینید که آوردن آن داستان چگونه به نظر میرسد:
من مدیر توسعه محصول هستم و عاشق این هستم که راهحلهای مالی موثر ساده برای مسائل بازار طراحی و آنها را مدیریت کنم که در حوزههایشان به خوبی کار کنند. نخستین اقدام بزرگ من اجرای پروژه کارت اعتباری فروشگاه زنجیرهای سیرز بود که به استانداردی طلایی برای کارتهای اعتباری خردهفروشی تبدیل شد. در حال حاضر به دنبال این هستم که به یک بنگاه مالی ترقی خواه که قصد فعالیت در حوزه تجارت آنلاین را دارد، بپیوندم.
کارت اعتباری سیرز (Sears) مربوط به مدتها پیش است، اما فعالان این حوزه هنوز آن را به خاطر میآورند. یک اشاره کوتاه به آن در خلاصه رزومه زنده و انسانی شما، شروع کننده یک گفتوگو خواهد بود. فعالان حوزه کاری پاتریشیا که پستهای ارشد شغلی دارند، آنقدر مسن هستند که ویزا کارت سیرز را به یاد بیاورند و تمایل خواهند داشت که با پاتریشیا در مورد آن صحبت کنند.
نظیر داشتن یک علاقه مشترک خارج از کار یا داشتن یک همکار سابق مشترک با یک نفر؛ تعریف ماجراهای کاری پرآوازه، راههای خیلی خوبی هستند تا با فعالانی که شما را هنوز نمیشناسند، رابطه ایجاد کنید.
8- حالا تاثیرش روشن است.
در حرفهمان سالهای زیادی را صرف انجام کارهایی میکنیم که به ما گفتهاند و غرایز قدرتمندمان، در انجامشان ما را راهنمایی میکنند. گاهی تاثیر فعالیتهایمان در همان زمان مشخص نمیشود. حال که سنمان بالاتر رفته و از گذشتهمان فاصله گرفتهایم قادر هستیم به گونه متفاوتی تجارب گذشتهمان را بیان کنیم و قدرت درونمان را نشان دهیم؛ اگرچه زمانی که آن کارها را انجام میدادیم برایمان آشکار نبود.
9- واجد شرایط نبودم.
«من واجد شرایط لازم برای انجام کاری که میکردم، نبودم»، یک دلیل وحشتناک برای ذکر نکردن یک افتخار کاری در رزومه است. شما واجد شرایط نبودید اما انجامش دادید!
10- رئیسم آن را موفقیت خودش به حساب آورد.
آخرین مورد در لیست ما، موردی است که اکثر متقاضیان شغل روی آن درنگ میکنند. حتی اگر آنها کاری فوقالعاده نظیر رفع مشکلات تعداد زیادی از مشتریان، طرح ایدهای فوقالعاده یا ابداع روشی تازه که باعث صرفهجویی در وقت و هزینهها میشود؛ انجام داده باشند، در قید کردن آن موفقیت کاری در رزومهشان، غالب اوقات مرددند برای اینکه تصور میکنند رئیسشان نیز میتواند ادعای انجام آن کار را داشته باشد.
رئیس پیشینتان را فراموش کن. این رزومه شما است. امروز هم یک روز تازه است، اگر میتوانید داستان خودتان را بگویید که چگونه آمدید، دیدید و فتح کردید2 را بگویید، بگویید! رئیس پیشین شما میتواند داستان خودش را بگوید. الان نوبت شما است!
پاورقی:
1- Human-Voiced Resume
2- how you came, saw and conquered: اشاره نویسنده به نقل قول مشهور ژولیوس سزار پس از پیروزی در نبرد زلا است، به لاتین:
“Veni, vidi, vici”
مترجم: علی آذرپناه
منبع: forbes
/دنیای اقتصاد