مزایای ترکیب مدیریت خوشبینانه و بدبینانه
عصر بانک؛خوشبینی و بدبینی، هر دو رویکردهایی قدرتمند و ثابت هستند که منعکسکننده استراتژیهای رفتاری ما به حساب میآیند.
ما در جهانی آکنده از ابهام و پیچیدگی زندگی میکنیم و برای مقابله با این ابهامات، بعضی از افراد فرض را بر این میگذارند که همه چیز ختم به خیر خواهد شد (خوشبینها) و برخی دیگر نیز بر این اعتقادند که اوضاع خرابتر خواهد شد (بدبینها). حال سوال اینجاست که برای مدیریت سازمان باید رویکردی خوشبینانه را پیش گرفت و یا از روشهای بدبینانه پیروی کرد؟ شاید در نگاه اول، پاسخ به این سوال ساده و مشخص به نظر برسد و خیلیها فکر کنند که خوشبین بودن به آینده، رویکردی بهتر و عاقلانهتر است درحالیکه چنین نیست و در بسیاری موارد، رویکردهای بدبینانه نیز دارای ویژگیهای کاربردی و موثری هستند که محتاط بودن و عاقلانه قدم برداشتن از جمله آنها است. بهطور کلی، رویکردهای خوشبینانه و بدبینانه از راههای مختلف میتوانند ما را به اهدافی گوناگون برسانند و تحقیقات نیز نشان داده که افراد نمیتوانند بدون خوشبینی و بدبینی توامان به بسیاری از اهداف خود دست یابند.
آیا شما یک فرد بدبین هستید؟ اگر شما فردی بدبین هستید، پس باید توجه بیشتری به ایمنی و امنیت داشته باشید و عمدتا در جستوجوی روشهای مطمئن و کمخطرتر هستید. این رویکرد دارای مزایای مشخصی است و از منابع و امکانات شما حفاظت میکند. گرایش افراد برای پسانداز و یا اقدام شرکتها به ساخت پناهگاههای مستحکم در چارچوب رویکردهای بدبینانه قابل توجیه و معقول به نظر میرسد. پس هنگامی که خبرهای بد به شما میرسند و شما انتظار شنیدن خبرهای بدتری را نیز دارید در اینجا بدبین و محتاط بودن، بهترین گزینه ممکن است چرا که باعث حل و فصل اشتباهات و مشکلات میشود. بهطور کلی، بدبین بودن نسبت به آینده باعث میشود تا ما ضمن درس گرفتن از اشتباهات گذشته، بکوشیم تا در آینده، کاملتر و کمنقصتر باشیم تا به رشد و تعالی دست یابیم و با ابداع محصولات جدید و بهبود برنامهها، آیندهای بهتر را رقم بزنیم. به همین دلیل بدبینها، رهبران عملیاتی بهتری هستند.
با این همه، بدبین بودن و احتیاط بیش از حد، مانعی جدی بر سر راه رشد و ریسکپذیری و ثروت آفرینی به شمار میآید و در بعضی موارد لازم است نسبت به آینده خوشبین بود و به اصطلاح دل را به دریا زد. مدیران خوشبین و مثبتاندیش ترجیح میدهند بیشتر راجع به چگونگی رشد و پیشرفت خود و دیگران فکر کنند و تمایلی برای اندیشیدن درباره مشکلات و خطرات احتمالی از خود نشان نمیدهند. آنها شبکههای اجتماعی بزرگ تری دارند و ترجیح میدهند تا مشکلات را به صورت دسته جمعی حل کنند. آنها هم خود سرشار از انرژی مثبت هستند و هم این انرژی مثبت را به دیگران منتقل میکنند و همین انرژی مثبت، سنگ بنای رویکرد خوشبینی و مثبت اندیشی است. مبتکران و افراد جسور، افرادی خوشبین هستند که دل به دریا میزنند و راههای جدید و آزمایش نشده را با جسارت به بوته آزمایش میگذارند. برای دههها، دانشمندان معتقد بودند که خوشبینی و بدبینی، رویکردها و ویژگیهای ثابتی هستند که ما با آنها متولد میشویم و تا حد زیادی ذاتی محسوب میشوند. اما در سالهای اخیر، مشخص شده که بهطور کلی، افراد 18 تا 39 ساله، خوشبینتر از افراد بالای 40 سال هستند. از سوی دیگر، تجربیات زندگی نیز افراد را به سمت خوشبینی یا بدبینی مضاعف سوق میدهند. رهبران، صرفنظر از رویکردشان، نیاز دارند بیاموزند چگونه میتوان از مزایای هم خوشبین بودن و هم بدبین بودن بهرهمند شد. این رویکردها در واقع ذهنیتهایی هستند که افراد با توجه به نیازها و موقعیتهایی که در زندگی شان روبهرو میشوند، آنها را اتخاذ میکنند. به همین دلیل توصیه میشود هنگام برنامهریزی استراتژیک، حتما باید از بدبینی دفاعی و محتاطانه استفاده کرد که در آن تمام احتمالات و پیشآمدهای ممکن باید مد نظر قرار گیرند اما هنگام اجرا و عملیات باید رویکرد خوشبینانه داشت و از خود انعطاف پذیری و نوآوری نشان داد و به سوی اهداف نامشخص و مبهم گام برداشت و با کمک سایر افراد خوشبین و جسور، یک تیم زبده و اهل خطر کردن ایجاد کرد.
نویسنده: جان دیویس
مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
منبع: hbr
/دنیای اقتصاد