چرا سهم بورس در تامین مالی کم دیده می شود؟
عصر بانک؛بسیاری معتقدند برخلاف آنچه بعضا درباره رقابت میان بازار پول و سرمایه تبلیغ می شود، برای خلاص کردن بانکها از شرایط فعلی، بازار سرمایه بهترین یاور باشد؛ محمد فطانت رئیس سازمان بورس اوراق بهادار نیز چنین باوری دارد و در گفت و گویی که با خبرنگار خبرآنلاین داشت از لزوم تعریف دقیق جایگاه بورس و بانک در ساختار اقتصادی ایران گفت و تاکید کرد: «در صورت توقف عملیات تخریبی علیه بازار سرمایه، این بازار نو پا میتواند در کنار تامین مالی صنایع بزرگ کشور، بخشی از بدهیهای کلان دولت را نیز با تبدیل کردن به اوراق بهادار، سامان دهی کند».
مهم ترین عمل بازدارنده بازار سرمایه برای نقش افرینی بیشتر در تأمین مالی چیست؟
قبل از هرچیز لازم است بگویم به عقیده من نقش بازار سرمایه در تأمین مالی آن گونه که تبلیغ می شود، کم نیست. شرکتهایی که در بازار سرمایه فعال هستند متعلق به بخش شفاف اقتصاد و تمام عملکردشان در معرض دید همگان است. این شرکتها بخش اصلی زنجیره ارزش کشور را به دوش می کشند و سهم بالایی از درآمدهای مالیاتی کشور به صورت مستقیم و غیر مستقیم توسط این بخش شفاف تامین می شود. به عبارت دیگر شرکت های بورسی سهم بالایی در اقتصاد ملی و تولید ناخالص بر عهده دارند.
با وجود تمام این ویژگیها اما مانده تسهیلات پرداختی توسط نظام بانکی کشور به شرکت های بورسی در حدود 47 هزار میلیارد تومان است. این رقم در پایان سال 92، حدود 40 هزار میلیارد تومان بوده و این یعنی کل نظام بانکی کشور در طول سال 93 به این بنگاهها نزدیک به 7 هزار میلیارد تومان تسهیلات پرداخت کرده است در حالی که هزینه های مالی پرداختی توسط شرکت های بورسی به نظام بانکی در حدود 8 هزار میلیارد تومان در سال 93 بوده است.
این نشان می دهد بانکها امکان زیادی برای پرداخت تسهیلات در بخش بنگاههای شفاف اقتصادی نداشته اند زیرا در طول همین دوره، کل مانده تسهیلات سیستم بانکی کشور در حدود هفتصد هزار میلیارد تومان بوده و سهم شرکت های بورسی کمتر از 7 در صد از کل تسهیلات نظام بانکی است.
سهم بازار سرمایه در این مدت چقدر بوده است؟
در طول سال 93 حدود 34 هزار میلیارد تومان توسط بازار سرمایه تامین مالی شده است. این مبلغ یا از طریق افزایش سرمایه یا اصلاح ساختار مالی صورت گرفته یا از ابزارهای مالی جدید بوجود آمده است. این رقم بخوبی نشان میدهد بازار سرمایه توانسته است بیشترین منابع را در مقایسه با نظام بانکی تامین کند.
البته این به هیچ عنوان به معنی نقض زحمات بانکها نیست. این موسسات در طول سالهای گذشته زیر فشار تعهداتی چون تسهیلات تکلیفی، کمک به تامین کالاهای اساسی و پرداخت تسهیلات ارزان قیمت به پروژههایی چون مسکن مهر بودهاند اما تامین مالی شرکتهایی که به علت جهش قیمت ارز با رشد قابل توجه رقم سرمایه در گردش خود مواجه شدهاند، امری مهم بوده که بازار سرمایه در راستای آن قدم بلندی برداشته است.
*بانکها در سال گذشته نیز منابع زیادی را صرف پرداخت تسهیلات کردند، چرا با این وجود سهم شرکتهایی که در بورس فعال هستند، کم بوده است؟
طبق اعلام رسمی، کل تسهیلات سال گذشته نظام بانکی کشور 360 هزار میلیارد تومان اعلام شده که از این میزان 70 درصد مربوط به تجدید تسهیلات گذشته و 30 درصد به تسهیلات جدید اختصاص یافته است. هرچند که این درصدهای تخصیصی در عمل قدری سخت اثبات میشود اما در صورت پرداخت این 30 درصد نیز باید نحوه استفاده از آن معلوم شود.
آنچه مشخص است، به شرکت های بورسی چیزی نرسیده است. بسیاری از افراد تسهیلات را از بانک میگیرند و آن را در محلی به غیر از حوزه تخصیص یافته توسط بانک خرج میکنند. مکانیزم های کنترلی بانک ها هم در این زمینه معیوب است. این در شرایطی است که در بازار سرمایه تمام مراحل تامین مالی بنگاهها از نقطه شروع تا انتها از سوی ارکانی که از قبل تعریف می شود مورد بررسی و تطبیق قرار میگیرد و امکان هزینه کرد منابع در محل دیگر بسیار کم است و هر آنچه هزینه می شود در قالب گزارش های دوره ای با اظهار نظر حسابرسان به اطلاع عموم می رسد.
اما همچنان سپرده گذاری در بانک اولویت نخست مردم است.
سود بانک ها بر اساس قول مشهور در ایران بدون ریسک است. وقتی مردم خود را در آنجا گذاشته و بدون هیچ دغدغهای ماهانه سودی 20 درصدی دریافت می کنند. اگر چه برخی موسسات غیر مجاز یا قلیلی از بانک ها نرخ های بالاتری هم می پردازند اما به هر حال عرضه اوراق در بازار مستلزم پرداخت صرف ریسک یا به عبارتی نرخ سود بالاتر برای جبران ریسک است. در حال حاضر سود اوراق برخی از شهرداری ها بیش از 27 درصد است اگر سودهای بانکی کاهش نیابد نرخ تامین مالی در بازار بسیار بالا می رود که عملا صدور اوراق جدید را از توجیه می اندازد.
طی دو سال اخیر تا چه میزان این کمک و همراهی با بازار سرمایه صورت گرفته است؟
این که دیدگاه دولت در سطح کلان تغییر کرده امر بسیار مثبتی است هرچند هنوز تاثیرات قطعی آن به بازار نرسیده است. ما در بودجه امسال حدود 34 هزار میلیارد تومان تامین مالی از طریق اوراق را داریم.
برای انتشار این عدد به اعتقاد من با سودهای تعریف شده برای سپرده های بانکی، نرخ کوپن و قیمت اوراق به مسیری حرکت می کند که عملا از توجیه می افتد و از این رو باید برای آن فکری کرد. اگر قرار باشد قیمت اوراق به صورت آزادانه در بازار تعریف شود و با توجه به این که این اوراق دارای بازارگردان نیست عملا اقتصاد را با نرخ جدیدی از اوراق رو به رو می کند که همه تعادل های اقتصادی را بهم خواهد زد. لذا باید در این خصوص چاره ای اندیشه شود.
البته صدور اوراق بدهی و گسترش آن منوط به آن است که بازار ثانویه در کنار بازار اولیه بخوبی قدرت گرفته و امکان خودنمایی داشته باشد. وقتی بناست ما اوارقی با سود 27 درصد منتشر کنیم و برآوردها نشان میدهد شرکت های بورسی سودی در حد 20 درصد ایجاد میکنند لذا بدون اصلاح نرخ سود سپرده بانکی، بازار ثانویه سهام دچار چالش جدی خواهد شد.
اما اگر شرایط درست برای بازار اولیه و ثانویه توامان فراهم شود، بازار می تواند بدهی های دولت را تبدیل به اوراق بهادار کند و با تعریف مکانیزم های تامین مالی جدید مشکلات نقدینگی صنایع مختلف را برطرف سازد.
/خبرآنلاین