چگونه کار پیدا کنیم وقتی هیچ تجربه کاری نداریم؟
عصر بانک؛به این مساله اصطلاحا میگویند تناقض استخدام «شما بدون تجربه نمیتوانید کاری پیدا کنید اما بدون کار کردن هم تجربهای کسب نمیکنید».
این چالش در تمام دوران کاریتان با شما خواهد بود، حال چه بخواهید وارد بازار کار شوید و شغلی پیدا کنید یا اینکه برای اولین بار بخواهید مدیرعامل شوید. غلبه بر این معما بسیار حیاتی است. هم برای یافتن موفقیتآمیز کار و هم پیشرفت در بلندمدت، شما به تواناییهایتان مطمئن هستید اما تنها زمانی تواناییها نمایان میشود که شانس بروز آنها به شما داده شود. بخش دشوار کار، پیدا کردن روشی است که نشان دهید چه کارهایی را میتوانید انجام دهید. تناقض استخدام میتواند مانعی فلجکننده باشد و اغلب باعث سرخوردگی میشود. یک ویژگی متمایز افراد بسیار حرفهای (در هر سطحی و جایگاهی) آن است که آنها راههایی را که به رسیدن به فرصتهای جذاب میانجامد پیدا میکنند.
در این هنگام در شانسی که به آنها رو آورده و کاری که به دست آوردهاند، بهترین عملکرد را از خود نشان میدهند.
یکی از راههایی که سبب غلبه بر تناقض استخدام میشود دریافتن آن است که وقتی درخواست استخدام برای کاری را میدهید شما از دو زاویه مورد ارزیابی قرار میگیرید. قابلیتها و پتانسیلتان برای ایجاد ارزش برای شرکت در آینده و تجربهتان در حوزهای که میخواهید بهکار گرفته شوید. ارزش بالقوه شما در رفتار، شهامت، اخلاق حرفهای، تواناییهای ارتباطی، کنجکاوی و کیفیت سوالهایتان و اشتیاق به آموختن و دانش شما در مورد شرکت و نقش آن به بهترین شکل نشان داده میشود. جدا از اهمیت نشان دادن پتانسیلتان اینجا ما پنج استراتژی مشخص را معرفی میکنیم که شما میتوانید برای غلبه بر تناقض استخدام بهکار ببرید.
پنج استراتژی استخدام
1- مدرک بگیرید: یکی از منطقیترین راههای استخدام شدن آن است که مدارک مرتبط بگیرید. این میتواند به شکل یک مدرک تخصصی باشد یا دوره دیدن در یک حرفه کاربردی. یکی از بخشهای بسیار جذاب اقتصاد بدون شک برنامهنویسی کامپیوتر است. آمارهای اداره کار آمریکا نشان میدهد تا سال 2020 یک شکاف تقاضای بسیار زیاد به اندازه یک میلیون درخواست برای استخدام برنامهنویس به وجود خواهد آمد. البته دانش سنتی در حوزه کامپیوتر قادر نخواهد بود به این نیاز پاسخ دهد.
2- خلاق باشید: پیشنهاد اورا چامبرز یکی از مدیران سایت ebay مخصوصا اگر شما مدرک فنی یا تخصصی ندارید آن است که خلاق باشید به طوری که بتوانید خود را از دیگر جویندگان کار متمایز کنید.او پیشنهاد میکند، در راهاندازی یک استارتآپ پیشقدم باشید و وارد گود شوید. شما فرصت این را خواهید داشت کارهای متنوعی را که به آنها علاقهمند هستید انجام دهید و در همان حین مهارتهایی را هم به دست آورید. به علاوه این کار شما را قادر میسازد تا در مورد تجربهتان صحبت کنید و نه فقط در مورد تواناییهای بالقوهتان. همچنین او پیشنهاد میدهد که یک هدفگذاری اختصاصی در مورد شرکتهایی که میخواهید در آنها مشغول بهکار شوید داشته باشید. مثلا اگر میخواهید در ebay کار کنید، بهتر است شما یک صفحه خرید و فروش کوچک که ساز و کار آن با پرداخت آنلاین انجام میشود در سایت ebay ایجاد کنید و آماده باشید در مصاحبهتان راجع به مزایا و معایب این تجربه صحبت کنید.
3- آماده باشید که از سطح پایین شروع کنید: اگر شما یک فارغالتحصیل دانشگاهی هستید ممکن است احساس (و شاید واقعا) سرتر بودن در مورد کارهای رده پایین داشته باشید. اما به هرحال باید از یک جا شروع کرد. لاوتزو میگوید راه هزار فرسنگی هم با اولین قدم شروع میشود. چارلز دیکسون، مدیرعامل شرکت تجارت الکترونیک etsy.com میگوید: بهترین موقعیتهای شغلی برای اینکه خودمان را در آستانه ورود به شرکت قرار دهیم معمولا قرار گرفتن در گروه پشتیبانی یک شرکت است. دیکسون میگوید: من یک کار با پایینترین حقوق در یک روزنامه آنلاین پیدا کردم. من چگونه طراحی کردن و راهاندازی یک سایت اینترنتی را تنها با بودن در آنجا یاد گرفتم و سپس آنجا را ترک کردم. این به شما شانس بسیار با ارزشی میدهد که یاد بگیرید چیزی را که واقعا در بازار اتفاق میافتد لمس کنید. شما قادر خواهید بود از این دانش وقتی میخواهید بهطور شخصی کار و پیشرفت کنید استفاده کنید یا اینکه در مصاحبه شغلیتان در جای دیگری بهره ببرید.
4- معاوضه کنید: شما ممکن است کار نداشته باشید، اما دارایی فوقالعاده با ارزش دیگری دارید که ممکن است خیلی به آن توجه نکرده باشید؛ «زمان»، با زمان مانند یک دارایی بسیار گرانبها رفتار کنید. اگر خلاق باشید و مشتاق کار، میتوانید با معاوضه کردن زمان خود، راهتان را به سمت هدف هموار کنید و تناقض استخدام را بشکنید. بهطور مثال یک تازه فارغالتحصیل دانشگاهی به سختی مقدماتی را فراهم کرد تا با یک شرکت فعال در معاملات املاک مصاحبه داشته باشد. او در حین مصاحبه از مدیر آن بنگاه که بسیار هم پرمشغله به نظر میرسید، پرسید «اگر شما یک روز بیشتر در هفته در اختیار داشتید چه میکردید؟» مدیر مکث کرد و گفت: تحقیقاتی در مورد بازار نوپای اجاره شهر انجام میدادم. او پیشنهاد کرد که این کار را به رایگان برای او انجام دهد.
بنا براین او میتوانست بهراحتی با شرکت در ارتباط باشد. همچنین این کار به او توانایی زیادی در مهارتهای نوشتن و تحلیل داد که بتواند پروژه را به پایان برساند.مدیر این پیشنهاد را قبول کرد و برای این کار ساعتی 10 دلار به او پرداخت میکرد. بعد از چند هفته او یافتههایش را ارائه داد. مدیر معاملات املاک به خاطر کیفیت گزارش تهیه شده، خوشفکری و خلاقیت او که این تحقیق را به انجام رسانده بود به وجد آمد و به او پیشنهاد کار داد و اکنون او در سطح پایه کارشناسی در واحد تحقیقات این شرکت معاملاتی مشغول بهکار شده است.
5- تجربهتان را بازیابی کنید: شما حوزه اصلی را که میخواهید در آن مشغول شوید یافتهاید و یک لیست هدف از شرکتهایی که میخواهید در مورد آنها تحقیق کنید، تهیه کردهاید. شما با جدیت سایتهای شرکتهای هدف را بررسی و بخش درخواست همکاری را به دقت مطالعه میکنید که بدانید چه نیازهایی دارند. همه این کارها بسیار خوب و لازم است اما در این بخش کار ممکن است به این نکته برسید که برای کاری که به آن علاقه دارید، تجربه ندارید. یک گزینه آن است که شما از آن سایت خارج شوید و به سایت شرکت دیگری بروید و گزینه دیگر این است که تجربه خود را مورد ارزیابی مجدد قرار دهید. درس کلیدی این مورد: شما ممکن است در واقع تجربههای بیشتری از آنچه فکر میکنید، داشته باشید.
نویسنده: James Citrin
مترجم: محمدعلی محمدی
ma_muhammadi@yahoo.com