بانکداران غربی از ما تمکین نمیکنند
عصر بانک؛بانکها اگرچه شاهرگ اصلی فعالیتهای اقتصادی در ایران هستند اما در شرایط فعلی، نظام بانکی ما بیش از سایر فعالیتهای اقتصادی دچار عقبماندگی است. نظام بانکی کشور بیش از ١٠ سال در تحریم گرفتار بوده و کارکنان بانک آموزش لازم را برای ورود به عرصه بینالمللی ندیدهاند بهطوریکه حتی با اصطلاحات در عرصه بینالمللی ازجمله السی، گشایش اعتبارات اسنادی و فاینانس و دیگر اصطلاحات بانکداری بینالمللی غریب هستند چون در نحوه اجرا سهیم نبودهاند.
بنابراین اولین قدم برای ورود بانکها به عرصه بینالمللی، تلاش برای آموزش و شناخت بانکداری بینالمللی است اما شناخت بانکداری بینالمللی هم با پیچیدگیهای بسیاری روبهرو است. قدم دیگر بعد از رفع تحریمها، آزادسازی سوییفت است که از این پل ارتباطی برای نقلوانتقالات وجوه استفاده میشود. اما آزادسازی و برقراری سوییفت بهتنهایی کارساز نیست و پیشزمینه کار در ایجاد کارگزاری و نمایندگی است.
قرار است بعد از رفع تحریمها شرکتها و کارخانجات ما مراودات بینالمللی و تکنولوژیهای نوین را پذیرا باشند. کار دیگر این است که بانکهای ما باید خودشان را با تجهیزات نرمافزاری و سختافزاری در عرصه بینالمللی آماده کنند. متأسفانه در شرایط فعلی خطمشی و دستورالعملهای ما را بهجای آنکه بانکهای تجاری بنویسند، بانک مرکزی مینویسد در صورتیکه بانکهای دنیا در سیاستگذاریهای پولی، اختیارات بیشتری به بانکهای تجاری میدهند اما در اینجا بانک مرکزی دخالتهای اجرائی بسیاری در امور بانکها دارد بهطوریکه حتی برای ضمانتنامهها نیز دستورالعمل مینویسد درحالیکه این کار در هیچکجای دنیا مرسوم نیست. بانک مرکزی ما سکههای طلا نشر میدهد درحالیکه این اتفاق هم در بانکهای دنیا رخ نمیدهد. قدم دیگری که بانکها باید در دوران پساتحریم بردارند، اخذ نمایندگی به مفهوم کارگزاری است.
بانکهای برتر علاقهای به ایجاد شعبه ندارند و تمایل آنها بر این است که فعالیتهای خود را از طریق اخذ نمایندگی و کارگزاری انجام دهند. ضمن اینکه برای ما هم بهصرفه نیست که در خارج از کشور شعبه تأسیس کنیم چون تأسیس شعبه هزینه بالایی دارد البته تأسیس شعبه نیز علاوه بر هزینههای بسیار بالا با پیچیدگیهایی روبهرو است و شرایط سختی برای تأسیس شعبه وجود دارد بنابراین بهتر است با پوشش کارگزاری این موارد حلوفصل شود چون قیمت تمامشده پول نیز در این شرایط پایینتر خواهد آمد. از طرفی شرایط و قوانین برای ورود بانکهای خارجی به ایران در سرزمین اصلی با محدودیتهایی روبهرو است و این اجازه داده نشده که بانکهای خارجی بتوانند در سرزمین اصلی فعالیت کنند.
اگرچه دستورالعملی برای فعالیت بانکهای خارجی در مناطق آزاد ابلاغ شده اما این دستورالعمل انگیزههای لازم را به بانکداران خارجی نخواهد داد و بانکهای غربی از چنین شرایطی تمکین نخواهد کرد. شرایط فعالیت بانکهای خارجی به ایران بهگونهای نیست که بانکداران خارجی پذیرای آن باشند. بااین اوصاف ما برای فعالیت بانکهای خارجی در سرزمین اصلی خلأ قانونی داریم؛ ضمن اینکه در کشورهای حاشیه خلیجفارس شرایط بهتری را برای فعالیت بانکهای خارجی فراهم کردند. موضوع صلاحیت مدیران بانکهای خارجی توسط بانک مرکزی ایران و فعالیت در قالب عقود اسلامی نیز از دیگر مباحثی است که مورد پذیرش بانکهای خارجی نیست و همچنین نقلوانتقال ارز باید تابع مقررات بانک مرکزی باشد که قاعدتا با این شرایط نباید امیدی به حضور بانکداری غربی در ایران داشته باشیم.
عدهای در کشور ما از حضور سرمایهگذاران خارجی وحشت دارند و به همین دلیل با حضور سرمایهگذاران خارجی مخالفت میکنند، درحالیکه حضور سرمایهگذار خارجی در عرصه بانکی موجب تحول و شکوفایی و ارتقای سطح کیفیت محصولات و خدمات ما خواهد شد. فعالیت بانکداری بینالمللی بر پایه اعتبارسنجی است و آنها مثل بانکهای ایرانی بر پایه ارتباطات و رابطهها کار نمیکنند. بانکهای بینالمللی حداکثر ٦٠٠ متغیر را در پروسه اعتبارسنجی در نظر دارند، درحالیکه بانکهای ما هماینک قدمهای نخستین را در بحث اعتبارسنجی برمیدارند. روزگاری بانکهای ایرانی رتبههای زیر ٥٠ را در عرصه بینالمللی به خود اختصاص میدادند اما حالا رتبه بانکهای ما در دنیا بیش از ٥٠٠ است. بنابراین حضور بانکهای خارجی در سرزمین اصلی به بانکهای ما در شناخت نقاط ضعفشان کمک بسیار میکند.
/شرق