نمودار روند حجم فرار مالیاتی/ چهار روش شکار پول سیاه
عصر بانک؛ در یک سال گذشته بهواسطه افت شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی درآمد دولت از کانال فروش نفت کاهش یافته و این موضوع باعث بالا رفتن اهمیت درآمدهای مالیاتی شده است؛ اما بخش عمدهای از درآمدهای مالیاتی از طریق دو کانال «فرار» و «معافیت» از دست دولت میرود. کارشناسان با بررسی شرایط اقتصاد ایران 4 روش را برای جلوگیری از فرارهای مالیاتی که در تعاریف اقتصادی تحتعنوان پول سیاه یاد میشود، مطرح کردهاند. «کاهش شدت قوانین و مقررات»، «اجتناب از افزایش بار مالیاتی»، «مبارزه با بیکاری» و «مهار تورم» روشهای مذکور برای شکار پول سیاه در ایران هستند. «دنیای اقتصاد» در گزارشی تحلیلی با بررسی نسبت فرار مالیاتی به راهکارهای مقابله با این پدیده پرداخته است.
همزمان با کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی در یکسال اخیر درآمدهای نفتی دولت تحت تاثیر قرار گرفته و این موضوع اهمیت درآمدهای مالیاتی دولت را بیش از گذشته مطرح کرده است. اما فرار مالیاتی یکی از موانع اصلی تحقق درآمدهای مالیاتی است. در این شرایط دو پژوهش اقتصادی به منظور مقابله با پدیده فرارهای مالیاتی و تحقق کامل درآمدهای مالیاتی پیش بینی شده در قانون، 4 راهکار را پیشنهاد کرده است.
بر همین اساس دولت باید به منظور جلوگیری از این پدیده «کاهش شدت قوانین و مقررات»، «اجتناب از افزایش بار مالیاتی»، «مبارزه با بیکاری» و «مهار تورم» را در دستور کار خود قرار دهد. درآمدهای مالیاتی دولت یکی از عوامل ایجاد سلامت اقتصادی جامعه است. در بیشتر کشورهای توسعه یافته، درآمدهای مالیاتی سهم مهمی از درآمدهای دولت را تشکیل میدهند، اما در اغلب کشورهای در حال توسعه، به دلایل مختلف سهم درآمدهای مالیاتی ناچیز است. در ایران از زمانی که درآمدهای حاصل از فروش نفت در بودجه دولت وارد شد، به دلیل عدم احساس نیاز، درآمدهای مالیاتی سهم کمی از درآمدهای دولت را تشکیل داده است، بهطوری که درآمدهای ناشی از فروش نفت تعیینکننده اصلی درآمدهای دولت شد. چون تعیین قیمت نفت به عهده عوامل بینالمللی است، وابستگی درآمدهای دولت به درآمدهای نفتی را با نااطمینانی مواجه میکند. به همین دلیل، در برنامههای پنج ساله، تلاش هایی برای بالابردن سهم درآمدهای مالیاتی صورت گرفت. گرچه تلاشهای مذکور موفقیتهایی نسبی در این زمینه ایجاد کردهاند، اما هنوز سهم درآمدهای مالیاتی از کل درآمد دولت کم است. بخش عمده ای از درآمدهای مالیاتی از طریق دو کانال فرار و معافیتهای مالیاتی از دست دولت میرود. به عبارت دیگر، دو عامل مذکور در کم بودن درآمدهای مالیاتی که توسط دولت اخذ میشود، نقش بسزایی دارند. در تعاریف اقتصادی معمولا پولی را که از راه فرار مالیاتی تحصیل میشود «پول سیاه» مینامند. با توجه به جایگاه موضوع «دنیای اقتصاد» اقدام به انعکاس دو پژوهش اقتصادی در پژوهشنامه مالیات منتشر کرده که به بررسی فرار مالیاتی در ایران و فرارهای مالیاتی ناشی از اقتصاد غیررسمی پرداخته است.
عوامل موثر بر فرار مالیاتی
نتایج به دست آمده از پژوهشهای مذکور نشان میدهد به منظور توسعه روشها و ابزارهای مقابله با فرار مالیاتی و اجتناب از پرداخت مالیات، ابتدا باید درک روشنی از دلایل متفاوت بروز آنها داشت. هنجارها و کنشهای اجتماعی، عدالت مالیاتی، فساد ماموران مالیاتی، عدم گسترش فرهنگ مالیاتی در جامعه، عدم مبادله اطلاعات کامل، نبود سیستم نظارت و پیگیری در اخذ مالیاتی، عدم استقبال از تسلیم اظهارنامههای مالیاتی و ضعیف بودن ضمانتهای اجرایی در این مورد، تاخیر در وصول مالیات، مشکلات مربوط به تشخیص علیالراس مالیات، قوانین پیچیده و متعدد، عدم شناسایی مودیان و مستند نبودن میزان درآمد آنها و همچنین وجود معافیتهای وسیع و متنوع برخی از عوامل نهادی تاثیرگذار بر فرار مالیاتی هستند. علاوه بر این نرخ مالیات و بار مالیاتی، درآمد مالیاتدهندگان، نرخهای تورم و بیکاری، آزادسازی تجاری و اندازه دولت نیز برخی متغیرهای اقتصادی هستند که در فرار مالیاتی نقش دارند اما بدون شک رواج و گسترش فرار مالیاتی در هر کشوری تابعی از شرایط اقتصادی است و این شرایط بستگی به ساختار هر کشور دارد.
آثار فرار مالیاتی
بررسیها نشان میدهد فرار مالیاتی آثار سوئی بر اقتصاد میگذارد که میتوان به تاثیر آن بر رشد اقتصادی، توزیع درآمد، پسانداز بخش خصوصی، سرمایهگذاری بخش دولتی اشاره کرد. فرار مالیاتی اثرات مبهمی بر رشد اقتصادی دارد. فرار مالیاتی درآمد دولت را کاهش میدهد، در نتیجه، دولت در تخصیص سرمایهگذاریهای لازم، با کمبود مواجه خواهد شد. در چنین حالتی، فرار مالیاتی اثر منفی بر اقتصاد خواهد داشت. در مقابل، فرار مالیاتی ممکن است پساندازهای شخصی و به نوبه خود سرمایهگذاریهای خصوصی را افزایش دهد. در این صورت، فرار مالیاتی بر رشد اقتصادی اثر مثبت خواهد داشت. روشن است که هیچ توافقی در تاثیر فرار مالیاتی بر تولید ناخالص داخلی وجود ندارد.
بهطور کلی میتوان گفت که فرار مالیاتی موجب کاهش درآمدهای مالیاتی دولت و اخلال در بودجهبندی شده و مانعی برای دستیابی به اهداف دولت است. این مساله، مدیریت برنامههای اجتماعی، اقتصادی و کشور را با مشکل تامین مالی مواجه کرده و در نهایت کاهش رفاه عمومی را در پی خواهد داشت. فرار مالیاتی میتواند رقابت عوامل اقتصادی را به نفع آنهایی که مالیات نپرداختهاند تغییر داده و از این بابت شکاف بین گروههای مختلف درآمدی را بیشتر کرده و وضعیت توزیع درآمد را بدتر میکند. نتایج بهدست آمده از پژوهشهای اقتصادی نشان میدهد میانگین حجم فرار مالیاتی طی سالهای 1370 تا 1389 حدود5377میلیارد ریال بوده است. حجم برآوردی فرار مالیاتی از حدود 242 میلیارد ریال در سال 1370 به 14 هزار و 347 میلیارد ریال در سال 1389 رسیده است. بنابراین از سال 1370 تا 1389 شاهد روند افزایشی در حجم فرار مالیاتی بودهایم.
تخمین فرار مالیاتی
علاوه بر این مقدار شاخص فرار مالیاتی در سالهای 1386-1349 نوسانات زیادی داشته است. روند شاخص فرار مالیاتی از سال 1349 افزایشی بوده و از 06/ 15 درصد به 99/ 26 درصد در سال 1355 رسیده است. بین سالهای 1355 تا 1367 این شاخص روند کاهشی داشته بهطوری که در سال 1367 کمترین روند کاهش (99/ 12) را داشته است. بررسیها نشان میدهد مجددا بعد از سال 1376 فرار مالیاتی روند افزایشی داشته و در سال 1385 به 37/ 32 درصد رسیده و در سال 1386 به 47/ 48 درصد رسیده است. افزایش چشمگیر روند شاخص فرار مالیاتی طی یکسال با متغیرهای اثرگذار آن از قبیل بار مالیاتی بالا، افزایش اندازه دولت، افزایش نرخ تورم و بیکاری بهطور مستقیم مرتبط است.
رابطه اقتصاد غیررسمی و فرار مالیاتی
بررسیها نشان میدهد همانند حجم اقتصاد غیررسمی، جهشهایی در اندازه فرار مالیاتی در سالهای 1378، 1384 و 1388 مشاهده میشود. این شوکها علاوه بر افزایش حجم اقتصاد غیررسمی در این سالها، از افزایش در نرخ متوسط مالیات ناشی میشود. با توجه به اینکه افزایش ناگهانی حجم اقتصاد غیررسمی در این سالها در نتیجه افزایش در نرخ متوسط مالیات رخ داده، افزایش ناگهانی در حجم برآوردی فرار مالیاتی، اثر مستقیم و غیرمستقیم نرخ متوسط مالیات است. بررسیها از نسبت حجم فرار مالیاتی به درآمد مالیاتی تحقق یافته در سالهای 1370 تا 1389 نشان میدهد این نسبت از 761/ 8 در سال 1370 به 043/ 5 کاهش یافته است. بررسیها نشان میدهد حجم اقتصاد غیررسمی و فرار مالیاتی ناشی از آن در دوره 89-1370 روندی افزایشی داشته است. فرار مالیاتی در کشور نشان از وجود پتانسیل برای افزایش درآمد مالیاتی دولت دارد اما باید توجه داشت که مالیاتستانی از فعالیتهای غیررسمی هزینههایی دارد که در صورت فزونی این هزینهها بر عواید حاصل از انجام این کار، تبدیل اقتصاد غیررسمی به اقتصاد رسمی توجیه اقتصادی نخواهد داشت.
بر همین اساس پاسخ به این پرسش که آیا در عمل گرفتن مالیات از فعالیتهای غیررسمی بر عواید مالیاتی دولت میافزاید یا خیر، مستلزم انجام مطالعات و بررسیهای بیشتری در زمینه ارزیابی اقتصادی این کار است و در صورت وجود آمار و اطلاعات مناسب و استفاده از روشهای مستقیم برای تخمین فرار مالیاتی میتوان به یافتههای جزئی تر و ارزشمندتری پیرامون این پدیده پنهان دست یافت.
مسیرهای مقابله با فرار مالیاتی
بررسیها نشان میدهد بار مالیاتی، اندازه دولت، درآمد مصرفکننده، نرخ تورم و نرخ بیکاری از جمله عوامل مهم اثرگذار بر گسترش فرار مالیاتی در ایران بوده است. در این میان اندازه دولت، بار مالیاتی و درآمد مصرفکننده به ترتیب بیشترین تاثیر را در گسترش این پدیده در ایران داشتهاند.
پژوهشهای مذکور به منظور مقابله با پدیده فرار مالیاتی 4 راهکار «کاهش شدت قوانین و مقررات»، «اجتناب از افزایش بار مالیاتی»، «مبارزه با بیکاری» و «مهار تورم»، را ارائه کرده و توجه به مسائلی همچون «کاهش همزمان نرخ جرائم مالیاتی»، «هزینههای تنظیم مالیاتی»، «میزان فعالیت اقتصاد غیررسمی» و «اندازه وقفههای مالیاتی» را توصیه کرده است.
یکی از علل گسترش فرار مالیاتی و انجام فعالیتهای غیررسمی در هر اقتصادی محدودیتهای تجاری و شدت قوانین و مقررات است. افزایش محدودیتهای تجاری و شدت قوانین و مقررات اعمال شده بر معاملات که ناشی از افزایش اندازه دولت است در کشورهای در حال توسعه یکی از عوامل اصلی گسترش فرار مالیاتی است. با اعمال قوانین و مقررات شدید، معاملات اکثرا بهصورت غیرقانونی و از طریق قاچاق انجام میگیرد که منجر به افزایش شدید اندازه فرار مالیاتی میشود. بررسیها نشان میدهد با افزایش بار مالیاتی اندازه فرار مالیاتی در ایران افزایش مییابد؛ بنابراین اگر هدف افزایش درآمدهای مالیاتی دولت باشد این امر با افزایش بار مالیاتی بالا میسر نخواهد شد. نرخهای مالیاتی بالا (مالیات بر درآمد، مالیات بر شرکتها و…) و همچنین نرخهای جریمه پایین در گسترش فرار مالیاتی نقش مهمی ایفا میکنند. همچنین بیکاری یکی از عوامل پیدایش و گسترش فرار مالیاتی در ایران است که با افزایش بیکاری، گرایش به فعالیتهای غیررسمی و غیرقانونی نیز افزایش پیدا میکند. بنابراین با اجرای سیاستهایی برای کاهش بیکاری از قبیل اشتغالزایی و گسترش فرصتهای کاری میتوان تا حدودی از حجم این پدیده کم کرد. با افزایش تورم، انگیزه ورود به اقتصاد زیرزمینی افزایش مییابد. لیکن با اجرای سیاستهای پولی مناسب میتوان از تورم و آثار زیانبار آن بهخصوص فرار مالیاتی جلوگیری کرد.