بورس ارز؛ اهرم ابهامزدایی از بازار
عصر بانک؛به نظر میرسد که در شرایط کنونی ابزارهای معاملاتی بورس ارز در دسترس و تشکیل این بازار میسر است. دراین میان نگرانیهایی نیز مطرح است که میتوان از آنها به عرضهکنندهها در بورس ارز اشاره کرد. از سالهای گذشته تاکنون به دلیل اینکه قسمت اعظم درآمدهای ارزی ما از صادرات نفتی بوده، دولت بهعنوان بزرگترین تامینکننده ارز شناخته شده است.در این میان این نکته را نیز باید در نظر گرفت که در یک سال اخیر ترکیب عرضهکنندهها تا حد زیادی تغییر کرده و سهم بخش خصوصی (صادرات غیرنفتی) بیشتر از گذشته شده است.
از سوی دیگر این نکته نیز حائز اهمیت است که در ابتدای تشکیل این بازار تمامی معاملات ارزی در قالب بورس ارز انجام نمیشود، گام نخست تشکیل آتی ارز است که یک نوع مشتقه ارز به شمار میرود و تا حد زیادی برای پوشش ریسک نرخ تعیینکننده است. در مراحل بعدی معاملات ارزی صورت میگیرد و در گام انتهایی اوراق بهادار مبتنی بر ارز مانند صندوقهای سرمایهگذاری ارزی تاسیس میشود. همچنین تشکیل زیر ساختها، نهادها و ابزارها در بازار ارز کمک میکند که شفافیت اطلاعاتی درخصوص نرخها، ابهام زدایی معاملاتی و ثبت سابقه معاملاتی صورت پذیرد. از مزایای دیگر این طرح به غیر از ابهامزداییها، ایجاد کشف قیمت برای ارز، ایجاد یک سابقه از معاملات و نرخها است که میتواند در سیاستگذاریها و نرخگذاریها بسیار موثر باشد.
از نقاط مثبت دیگر؛ ایجاد ثبات قابل توجه در بازار ارز است که توسط ابزارهای نوین صورت میگیرد. در بورس ارز مانند بازار سهام که از وجود بازارگردانها سود میبرد باید تامینکنندههای نقدینگی وجود داشته باشد تا بتواند از نوسانات سنگین در این بازار جلوگیری کند. به نظر میرسد حرکت به این سمت میتواند کمک زیادی به شرایط کلی بازار ارز داشته و به، بهوجود آمدن نهادها و ابزارهایی که رونق کسبوکار را در پیش داشته نیز کمک رساند. همچنین این بازار میتواند از ریزش ارزش بی دلیل ریال جلوگیری و حرکت به سمت نرخهای واقعی ارز را تقویت کند.
اما در ماههای گذشته با مطرح شدن تشکیل این بازار، انتقادهایی مبنی بر بلوکه شدن ارز در کشور و تبدیل شدن ارز به یک کالا یا اینکه بورس ارز موجب ایجاد تقاضای کاذب در زمینه خرید و فروش میشود مطرح شد؛ که به نظر میرسد این اظهارات نسنجیده و بدون مطالعه بیان میشود. در کشور ما تقاضای ارز در سه قالب صورت میگیرد. مدل اول بهصورت تقاضای معاملاتی است که یک عده برای انجام معاملات ارزی از آن استفاده میکنند. مورد دوم تقاضای سرمایهگذاری است که عدهای از نوسانات نرخ ارز سودآوری میکنند و مورد آخر تقاضای احتیاطی است که افراد در این مورد یک میزان ارز را برای فرصتهایی که ممکن است در بازار پیش بیاید نگهداری میکنند. همچنین در حال حاضر حجم زیادی از ارز از گردونه و مجاری رسمی کشور خارج شده و در خانهها نگهداری میشود. وجود ابزارهای معاملاتی ارزی میتواند شرایط را به گونهای رقم بزند که این ارزها از خانهها خارج و وارد چرخه اقتصادی کشور شود.
به هر حال بخشی از مردم بهدلیل اینکه میخواهند قدرت پول و داراییهای خود را حفظ کنند نقدینگی خود را بهصورت ارز نگهداری میکنند. حال اگر ابزارهایی به وجود بیاید که باعث افزایش اعتماد مردم برای سرمایهگذاری شود میتواند بخش قابل توجهی از ارزهای حبس شده را خارج کند. از سوی دیگر بورس ارز میتواند کمک فراوانی به تکنرخی شدن ارز و ایجاد سیستم شناور مدیریت شده ارز در کشور داشته باشد. تکنرخی شدن ارز که یکی از اصلی ترین سیاستهای اقتصادی دولت یازدهم به شمار میرود در سالهای گذشته و با تلاشهای بانک مرکزی کماکان پشت درهای بسته مانده و امید است این طرح بتواند مسیر این سیاست را تسهیل و رسیدن به آن را تسریع کند.
اما در این میان سوالی که بسیاری در این مدت بیان کردهاند، درخصوص تعیین نرخ پایه در بورس ارز است. به نظر میرسد قیمت اصلی از سوی میزان عرضه و تقاضا و از بازار آزاد مشخص شود. زیرا قیمت ارز مبادلهای برای مصارف خاص استفاده میشود و از مجاری دیگری تخصیص پیدا میکند. بهعنوان مثال برای دارو، گندم و دیگر واردات از ارز مبادلهای استفاده میشود که منابع متفاوتی دارد. با این وجود باید توجه کرد ارز مبادلهای نیز به مرور زمان به سمت نرخ بازار حرکت میکند؛ به این معنی که مرجع تعیین از بانک مرکزی به سمت میزان عرضه و تقاضای مردم تغییر مسیر میدهد. بهطور کلی تشکیل بورس ارزی میتواند بسیار ارزشمند باشد که بازیگران اصلی آن بانکها باشند. در این صورت این بازار میتواند در بلندمدت و بارونقی که از سوی سرمایهگذاری بانکها صورت میگیرد زمینهای را به وجود آورد که بسیاری از معاملهگران خرد نیز به سمت این بازار حرکت کنند.
دکتر علی رحمانی
عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا
/دنیای اقتصاد