مدیران بزرگ همانند اعضای تیمشان فکر میکنند
عصر بانک؛سرمایهدار موفق و بالفعل ایتالیا، «کازیمو د مدیچی» معتقد است که پول تنها عامل موفقیت وی نبوده است.
او یک مهارت رهبری سازمانی خاص را توضیح میدهد که سبب موفقیت وی شده است، توانایی ایجاد تیمی متنوع از بانکداران رقیب، بازرگانان و تجار که بهطور موثری همکاری میکنند، اما چگونه؟ احساسات و باور هر گروه برای او شناخته شده است. با این درک از احساسات و باورهای هر گروه، وی توانست در شرایطی که دیگران شکست میخوردند، موفق شود. او اهداف مشترکی ایجاد کرد که سبب شد تولیدات تیم بیشتر، اقتصادی تر، اجتماعی و ارزش فرهنگی برای همه گروهها داشته باشد. از نظر نویسنده، دلیل موفقیت کوزیمو، رهبری سازمانی چندمنظوره است. رهبری سازمانی چند منظوره بهدست آوردن مهارتها فنی در زمینههای مختلف نیست.
کوزیمو، اطلاعاتی در زمینه بانکداری داشت، اما در زمینه بازرگانی، تجارت و مهارتهای دیگر اطلاعاتی نداشت و زمان کافی برای بهدست آوردن مهارت در زمینههای دیگر هم وجود نداشت. در واقع، رهبران چندمنظوره به جای یاد گیری مهارتها در تمام زمینهها، بهطور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق شناسایی افراد با تجربه، ذهنیت افراد و مهارتهای افراد مختلف، به ایجاد ارتباط بین افراد و هدایت آنها در جهت همکاری میپردازند. در تحقیقی که توسط نویسنده متن، برایان یوزی، به همراه جارت اسپیر انجام داده شده است، مشخص شده که درتیمهایی که توسط رهبران چندمنظوره رهبری میشوند احتمال اثربخشی تیم بیشتر است. در زیر به توضیح برخی ویژگیهای مهم رهبران چندوجهی میپردازیم.
• تسلط بر همه زمینهها و فرهنگها: بهترین رهبران سازمانی که رهبری تیمهای متشکله از افراد مختلف را برعهده دارند براساس تجربه و یادگیری خود میتوانند به زبانهای چندگانه با اعضای تیم صحبت کنند. بلک، فیلمنامهنویس، کارگردان و پیشتاز ژانر اکشن، معتقد است که یک کارگردان نیز باید به صورتی مسلط و روان با بازیگران صحبت کند تا او را درک کنند. در واقع رهبران چند منظوره با اعمال نفوذ بر بازیگران خود که همان اعضای تیم هستند بهترین عملکرد را از آنها بیرون میکشند. این رهبران کمک میکنند تا اعضا به درک کاملی در زمینه چشمانداز مورد نظر برسند.
• ایجاد چشمانداز براساس تجربه و حس کنجکاوی عمیق در مورد اعضای تیم: رهبران چند منظوره واقعا علاقهمندند بدانند چه کسانی در اطرافشان وجود دارند. این کنجکاوی سبب ایجاد تجربههای متنوع میشود و سبب میشود رهبر سازمان از آنچه در دیگران ایجاد انگیزه میکند وآنچه که سبب اعتماد اعضا به وی میشود، آگاه شود.
• خودآگاهی درباره نقاط قوت و ضعف: مدیران اثربخشی که رهبری گروههای متشکله از افراد مختلف را بر عهده دارند، به خوبی میدانند که چه چیزهایی با خود به ارمغان میآورند و همچنین بر محدودیتهای بالقوه تواناییهای خود نیز واقفند و این آگاهی سبب میشود تا در هر شرایطی که لازم است تسلیم تخصصهای هم تیمی خود شوند. بهعنوان مثال، بلک دارای تحصیلات در زمینه تئاتر است و در اوایل کار خود علاقهمند به بازیگری بود اما بعدها متوجه شد که خجالتی بودن وی مانع از موفقیت او خواهد شد. این خودآگاهی سبب شد تا به نویسندگی و سپس به کارگردانی روی بیاورد و به بازیگران و دیگر افرادی که با وی کار میکردند اعتماد کند تا بتواند ایدههای خلاق خود را روی صحنه بیاورد. رهبری سازمانی چند وجهی در یک حوزه نسبتا جدید نیز حائز اهمیت است و آن حوزه، علم اطلاعات است.
مدیریت اطلاعات بزرگ به معنی سر و کار داشتن با حجم زیادی از اطلاعات بیسابقه، خواه راجع به مشتریان جزئی یا معاملات مالی و تصمیمگیریهای پیچیده راجع به چارچوبها و ابزارهای مورد استفاده است. موفقیت در این زمینه نیازمند یکپارچه سازی تلاشهای دانشمندان کامپیوتر، فیزیکدانان، زیست شناسان محاسباتی، دانشمندان علوم اجتماعی، متخصصان طراحی گرافیک و دیگر افراد است. برخی از ویژگیهای رهبری چند منظوره ذاتی است، اما شما میتوانید مهارتهای رهبری چند منظوره را از طریق اصول زیر فراگیرید.
• پرهیز از خودویرانگری(ایمپاستر سندروم: یک نوع بیماری شایع در افراد موفق): برای بسیاری از رهبرانی که تیمهای متنوع را رهبری میکنند این امر بسیار آسان است که خود را در شرایطی بسیار سخت و غیر قابل مدیریت کردن بدانند و این امر بهدلیل کمبود مهارتهایی است که مانند هر یک از اعضای تیمی که بر آن اعمال نفوذ میکنند، دارند. همان گونه که پیشتر اشاره شد هیچکس به تنهایی نمیتواند در هر یک از زمینههای موجود در تیم تخصص داشته باشد. موثرترین رهبران این محدودیتهایی که در توانایی هایشان وجود دارد را درک میکنند. آنها باعث میشوند افراد مختلف از طریق مهارتهای مکملی که دارند به راهحلهای تازهای دست یابند که هیچیک از اعضای تیم به تنهایی قادر به دستیابی به آنها نبودهاند.
• چشماندازهای خود را گسترش دهید و مهارتهایتان را انتقال دهید: رهبران چندمنظوره نیاز به درک، تفسیر و ترجمه مسائل پیچیده سخت و نرم در بین اعضای تیم دارند. مفهوم روانشناختی اتخاذ چشمانداز به معنی توانایی قرار دادن خود بهطور موثر در جایگاه دیگران و ایجاد درک مشترک و همدلی با آنها است. ایجاد چشمانداز برای رهبر با درک آنچه که برای اعضای تیم ارزشمند است و ایجاد این ارزش در بین اعضای تیم، میسر میشود.
• به کارگیری خود ارزیابی صادقانه و مداوم: تحقیقات روانشناسی گرایش ما را به سمت «تعصب خود خدمتی» نشان میدهد که این امر مانع از درک نقاط ضعف میشود. چنین نقطه کوری با ایجاد یک حس کاذب صلاحیت که مانع از رشد مدیران میشود در کار رهبران چندمنظوره خلل ایجاد میکند. در مورد قابلیتها و تواناییهایی که دارید با خود صادق باشید.
مترجم: صالحه حسینی
منبع: HBR
/دنیای اقتصاد