ساعتهای کاری طولانیتر چگونه راندمان را کاهش میدهد؟
عصر بانک؛ طبق اصل «پارِتو»، که به قانون 20-80 نیز معروف است، 80 درصد از نتایجی که در روز عاید ما میشود، تنها در گروی 20 درصد از فعالیتهای روزانه ما است. اصل پارتو یک قاعده سرانگشتی رایج در تجارت است؛ برای مثال «80 درصد فروشها مربوط به 20 درصد مشتریان است.» از لحاظ ریاضی اصل 20-80 از توزیع قانون توان با مجموعه پارامترهای ویژه پیروی میکند (این اصل همچنین با نام توزیع پارتو نیز شناخته میشود) و بسیاری از پدیدههای طبیعی از این توزیع پیروی میکنند.
بهگزارش پایگاه اینترنتی چیتشیت، با درنظر داشتن این اصل در ذهن، این امید وجود دارد که بتوان ساعات کاری اضافی روزانه را حذف کرد و با کمترین ساعت کاری، بیشترین راندمان را به دست آورد. این درواقع همان موضوع چالش برانگیزی است که «تیموتی فریس»، در کتاب خود با عنوان «4 ساعت کار در هفته»، مطرح کرده است. اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که دارای شغلی با ساعات کاری تماموقت و مرسوم هستید، قطعا کاهش ساعات کاری از 40 ساعت در هفته به تنها 4 ساعت، به مذاق رییستان خوش نخواهد آمد. اما اگر ساعات کاری شما در هفته از 40 ساعت بیشتر است، شواهد مختلفی نشان میدهد که این ساعات کاری بیشتر الزاما بهمنزله راندمان و موفقیت بالا نیست.
این مساله بهخصوص با درنظر گرفتن این حقیقت که ساعتهای کاری طولانی در روز یا هفته بدون استراحت کافی شما را از پا در میآورد، اهمیت و معنای بیشتری پیدا میکند. با این وجود، فرهنگ کار طولانی در آمریکا و بسیاری از کشورها همچنان جاری و ساری است. در واقع این فرهنگ با پیشرفت تکنولوژی حتی تقویت هم شده؛ چراکه بسیاری از مردم کار خود را به خانه میبرند و حتی ساعات استراحت و خواب خود را قربانی میکنند تا بیشتر کار کنند. طبق نظرسنجیهای سال 2014 موسسه گالوپ، کارگران و کارمندان آمریکایی در هفته به طور میانگین 47 ساعت کار میکنند. 21 درصد از افرادی که از آنها نظرسنجی بهعمل آمده، در هفته 50 تا 59 ساعت و 18 درصد آنها نیز بیش از 60 ساعت در هفته کار میکنند.
دادههای دریافتی از سازمان همکاریهای توسعه و اقتصادی (OECD) در سال 2013، نشان میدهد، رویهای که درحال فراگیری در سطح جهان است این است که برای داشتن نیروهای کاری دارای بازدهی بیشتر، باید ساعات کاری را کاهش داد. مجله معتبر اکونومیست با انتشار نمودار ذیل به نقل از OECD، رابطه میان تولید ناخالص داخلی و ساعات کاری سالانه را نشان میدهد.
همچنین، مطالعهای که «جان پنکاول» در سال 2014 انجام داده با قطعیت نشان میدهد که کاهش ساعات کاری میتواند به بازدهی بالاتر بینجامد. نکته جالب توجه و جذاب در مطالعه پنکاول این است که اطلاعات او دادههای زمان جنگ جهانی اول را نیز دربر میگیرد. وی در مطالعه خود، اطلاعات مربوط به محققان کمیته سلامت کارگران انبارهای مهمات بریتانیا (HMWC) را بررسی کرده و تاثیر ساعات کاری هفتگی را بر میزان راندمان کاری مورد تحلیل قرار دادهاست.
با مشاهده این نمودار بهراحتی میتوان متوجه نقطه مشخصی شد که در آن راندمان کاری هفتگی شروع به افت میکند. پنکاول دریافته که در ساعات کاری هفتگی کمتر از 49 ساعت، تغییرات در بازدهی، بهطور اساسی با تغییرات در میزان ساعات کاری متناسب است. بنابراین، در افرادی که بیش از 50 ساعت در هفته کار میکنند، نرخ بهرهوری به شکل مضاعفی کاهش مییابد. به عبارت دیگر، کاهش ساعات کاری هفتگی از 55 ساعت به 50 ساعت، تاثیر حداقلی روی بهرهوری هفتگی دارد. اما هرچه ساعات کاری در هفته افزایش مییابد، کاهش بهرهوری نیز بهطور فاحشی نمایان میشود. بهعنوان مثال، میزان بهرهوری در فردی که هفتهای 70 ساعت کار میکند، با بهرهوری فردی که هفتهای 56 ساعت کار میکند، به شدت متفاوت است. بنابراین، افزودن 14 ساعت به کار هفتگی، تنها اتلاف وقت است.