سه مانع عمده رشد بانکداری باز در ایران
مسعود خرقانی؛ بانکداری باز (Open Banking) یکی از گرایشهای جدید بانکداری در جهان است که توجه بسیاری از بانکهای بزرگ را به خود جلب کرده و در برخی از بانکهای دنیا پیاده شده و رو به گسترش است. بانکداری باز میتواند پاسخگوی نیازهای معقول و کارشناسانه بازار و مشتریان در کوتاهترین زمان با کمترین هزینه از طریق مشارکت بانک و سایر ذینفعان برای ارتقای خدمات بانکی در گسترهای از نوآوری باز باشد.
در بانکداری باز چهار ذینفع عمده وجود دارد که عبارتند از مشتریان، توسعه دهندگان ابزارها، بانکها و شرکای تجاری که به بیزینسها معروفند. این اجزا هستند که بانکداری باز و مدل کسبوکاری آن را تشکیل میدهند. بانکداری باز با مفهوم بانکداری الکترونیک متفاوت است و باید ابتدا این دو مسئله به درستی تعریف و تشخیص داده شود تا بانکها در ارائه خدمت با چالش مواجه نشوند.
بحث بانکداری باز بیش از آنکه به فناوری ربط داشته باشد به کسبوکار بانک مربوط است، یعنی اگر بخواهیم که بانکداری باز رونق پیدا کند و مسائل آن به خوبی دیده شود، باید بتوان تاثیر بانکداری باز را در کسبوکار بانک مشخص و ملموس نمود و به مدیران ارشد بانکها نشان داد که بانکداری باز چه تغییری در شیوه اداره بانکها و تجهیز منابع ایفا میکند.
در بانکداری باز بحث امنیت و مدل کسبوکار از اهمیت بالایی برخوردار است، در ایران دیوار حوزه پرداخت و کارت به صورت کج بالارفته و حالا با وجود تعداد بسیار زیاد دبیت کارتها در شبکه بانکی صحبت کردن از بانکداری باز بسیار سخت و با ریسک بالا همراه است. در حوزه پرداخت، وابستگی تا به امروز به شدت به رگولاتور بوده و در واقع به نحوی رگولاتور زده است که همین موضوع باعث شده تا کسبوکارهای پرداخت منتظر تصمیم رگولاتور برای ارائه خدمات باشند.
در حوزه خدمات بانکی، نوآوری در ارائه سرویسهای متعارف از امکان افتتاح حسابها تا کانالهای دسترسی، تقریباً متوقف است و تفاوت چندانی بین شعب بانکها مشاهده نمی شود. در سیستم بانکداری باز قرار نیست همان خدمات شعبه روی کانال جدید، به مردم ارائه شود بلکه نوع خدمات متفاوت خواهد بود. در حقیقت فینتکها و سایر نهادهای ثالث، در نقش همکار بانکها، با استفاده از خدمات استاندارد و پایه سیستم بانکی، نسبت به تولید خدمات متنوع ارزش افزوده اقدام میکنند.
بانکداری باز موضوع جدیدی است و بر همین اساس نیز تبعات و ریسکهای زیادی را به دنبال دارد که باید ریسکها و تبعات را قبول و از این زیرساخت بهرهبرداری کرد.
مسئله راهاندازی بانکداری باز موضوع بسیار مهمی است، بانکها براحتی نمیتوانند خودشان زیرساخت بانکداری باز را راهاندازی کنند چرا که فکر بانکها صرفا در انجام چند عملیات اصلی است و نیاز است تا زیرساخت بانکداری باز با مشارکت شرکتهای همکار و تخصصی در این بخش ایجاد شود.
همه بازیگران در اکوسیستم بانکداری باز، از بازی جدید منتفع خواهند شد. مشتری بانکی میتواند در سطحی بسیار وسیعتر از کانالهای موجود بانکی، خدمات مالی مورد نیاز خود را روی نرم افزارهای متعدد و متنوع در دسترس داشته باشد. فینتکها و سایر نهادهای ثالث میتوانند نرم افزارها و محصولات خود را با قابلیتهای بانکی یکپارچه سازی کرده، مشتری بیشتری را با تجربه بهتری جذب کنند. بانکها منابع درآمدی جدیدی پیدا میکنند و امکان جذب مشتریان جدید برایشان فراهم میشود و نهایتا فضای نوآوری در صنعت بانکی کشور پر رونق تر می شود.
سه مانع عمده رشد بانکداری باز در ایران
آمارها نشان میدهد که در حال حاضر کمتر از 10 درصد تراکنشهای بانکداری باز از طریق فینتکها انجام میشود، به باور کارشناسان بانکی کشور، سه مانع عمده رشد بانکداری باز در ایران یکی تاثیر زیاد و مخرب کارت در عملیات بانکی و سایه انداختن الگوهای غلط نظام پرداخت کارتی بر بانکداری باز است، دومی آماده نبودن زیرساختهای سامانههای کربنکینگ بانکها و شرکتهای پشتیبانی کننده کربنکینگ و انحصارطلبی برخی از شرکتهای کربنکینگ است و سومی هم پارادایم ذهنی مدیران ارشد بانکی در چسبیدن به جذب منابع از طریق شیوههای سنتی و جدی نگرفتن تغییر انتظارات مشتریان است که باعث شده صرفا به رسوب منابع آن هم از طریق دادن سود یا تسهیلات توجه داشته باشند.
اعتبار سنجی و متناسب سازی اعتبار با عملکرد مشتری در بانکداری باز نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، بر همین اساس نیز در خارج از کشور اگر یک تراکنش اشتباه انجام شود، نمره اعتباری و سطح اعتباری مشتری در بخشهای دیگر حتی بیمه تحت تاثیر قرار میگیرد و همین مسئله باعث میشود تا افراد نتوانند با سوءاستفاده از ابزارهایی که در دست دارند نسبت به انجام تخلف اقدام کنند که در همین زمینه نیاز است تا هزینه تخلف افزایش یابد.