بلاکچین، کلید مهار هزینههای مربوط به زیرساخت سیستمهای مالی
به گزارش گروه تحقیق و ترجمه عصربانک؛ اکنون زمان این است که بانکها به گونهای دیگر، راجع به هزینههای IT خود بیاندیشند. سیستمهای قدیمی که فناوری آنها به دههها قبل برمیگردد، منسوخ شده و مدیریت آنها دشوار است. نگهداری این سیستمها نیز هزینهبر بوده و این هزینهها همواره در حال افزایش است اما بانکها هنوز با تامینکنندگانی در ارتباطند که از فناوری قدیمی استفاده میکنند.
بلاکچین، کلید مهار هزینههای مربوط به زیرساخت سیستمهای مالی
متاسفانه، تعداد افرادی که زبانهای برنامهنویسی پیچیده کامپیوتر را، که برای کار با این سیستمها مورد نیاز میباشد، بلد باشد، کم هستند. این زبانها حتی جایی آموزش داده نمیشود و این یعنی افرادی که قادر به درک این زبانها باشند میتوانند بابت آن مبلغ اضافی دریافت کنند.
این موضوع باعث شده صاحبان کسبوکارها در نهادهای مالی تصور کنند که مخارج IT بسیار بالاست. واحدهای IT به دلیل سیستمهای خصوصی پیچیده که سودآوری را با تاخیر مواجه میسازند، مراکز هزینه به حساب میآیند اما این نکته نباید اهمیت داشته باشد. در واقع بانکها میتوانند به گونهای دیگر و بدون افزایش هزینه، اقدام به نوسازی زیرساختهای IT موجود نمایند.
بدین طریق IT میتواند واقعاً تولید درآمد کند. دور از ذهن به نظر میرسد اما فناوری توسعه یافته در دهه گذشته، این امر را ممکن ساخته است. این تغییر به هیچ وجه ساده نیست و لازم است کل سیستم تغییر مسیر بدهد؛ سیستمهای قدیمی بایستی حذف شوند و راه را برای زیرساخت جدید و مدرن بر پایه بلاکچین باز کنند. پس از صرف هزینه اولیه راهاندازی این سیستمهای جدید، مخارج درازمدت برای نگهداری به طرز چشمگیری کاهش خواهد یافت. همزمان، سیستم جدید به بانکها اجازه خواهد داد که هزینههای عملیاتی IT را با تولید درآمد جبران نمایند.
مسیرهای جدید کسب درآمد
با توجه به اینکه هزینهها همواره در حال افزایش است، بانکها به دنبال راههای جدید برای پایین نگه داشتن مخارج و همچنین ایجاد منابع جدید کسب درآمد میباشند؛ البته سودآوری از محل مشتری دارای محدودیت است. بلاکچین راهکاری واضح اما غیر مرسوم ارائه مینماید. مهمتر از همه اینکه استفاده از بلاکچین برای تراکنشهای روزمره بدین معنی است که بانکها میتوانند سیستمهای خصوصی گرانقیمت را کنار بگذارند. اگرچه استفاده از این زنجیره، به دلیل بهرهگیری از یک زیرساخت عمومی، هزینه دارد اما از سیستمهای قدیمی بسیار ارزانتر است.
علاوه بر صرفهجویی مسلم در هزینه، به دلیل کنار گذاشتن سیستمهای قدیمی IT، بانکها و موسسات مالی همچنین این فرصت را دارند که با تبدیل شدن به اپراتور نوود، درآمد خود را با استفاده از بلاکچین واقعاً افزایش دهند. کاربرد زیرساخت عمومی به فرم نوود یعنی بانکها و موسسات مالی قادر به مشارکت در ایمنسازی زنجیرهای هستند که عملیات تجاری آنها را پشتیبانی مینماید؛ و بابت آن کارمزد دریافت میکنند. اگرچه این امر مستلزم یک سرمایهگذاری اولیه از حیث منابع، شامل خرید تجهیزات با قدرت کامپیوتری کافی و یافتن افراد مستعد با دانش فنی لازم، میباشد اما به ازای هر تراکنشی که صورت بگیرد، سود حاصل میشود.
حجم تراکنشهایی که برای جایگزینی سیستم فعلی، روی یک بلاکچین ایجاد میگردد، درآمدی را به دنبال خواهد داشت که از هزینههای عملیاتی نوود فراتر میرود و این یعنی بانکها و موسسات مالی میتوانند واقعاً کسب سود نمایند. این موضوع، در واقع ساختار هزینه فعلی را که در ذهن صاحبان کسبوکارها شکل گرفته، بهبود میبخشد. و اگرچه ممکن است بعید به نظر برسد اما فناوری لازم برای تحقق آن، هماکنون در دسترس میباشد.
عبور از موانع
وقتی مدیران بانکها واژه «بلاکچین» را میشنوند، شاید با ترکیبی از تردید و ترس از ناآگاهی، واکنش نشان دهند. زیرا سیستمهای مالی، اساساً به دلایل امنیتی، از قدیم بر پایه زیرساخت خصوصی بنا شدهاند، پس این نکته که بلاکچین زیرساخت عمومی دارد میتواند آن را در ذهن بسیاری از صاحبان کسبوکارها، به اشتباه، ناخوشایند جلوه دهد.
بلاکچین اگرچه عمومی است اما امنیت آن بسیار و تقریباً امنتر از سیستمهای خصوصی فعلی است. بلاکچین غیرمتمرکز است، یعنی سیستم بر پایه یک نهاد واحد کار نمیکند؛ بلکه متشکل از نوودهایی است که با کمک به ارزیابی تراکنشها و سپس تجمیع گروههایی از تراکنشهای معتبر در «زنجیره از بلوکها» که تبدیل به بلاکچین میگردد، نقشی اساسی ایفا مینماید. اپراتورهای نوود هستند که عملاً میتوانند تراکنشها را به بلاکچین بیافزایند و یک هکر برای تغییر رکورد بلاکچین، نیاز خواهد داشت هر یک از نوودها را مختل کند؛ بدین ترتیب بلاکچین ماهیتاً تغییرناپذیر خواهد بود. به منظور افزایش امنیت، برخی از بلاکچینها حتی به اپراتورهای مجاز نیاز دارند.
نگاهی به آینده
به منظور تبدیل این تحول در زیرساخت خدمات مالی از یک نظریه به واقعیت، یک سری اتفاقات بایستی ابتدا رخ دهد. یکی از مهمترین موارد این است که نهادهای نظارتی باید زمینه را برای عملیات بلاکچین فراهم کنند. بدون وجود قوانین مشابه سیستمهای بانکداری فعلی، انجام تراکنشها روی بلاکچین ممکن و در برخی مواقع قانونی نخواهد بود.
یک مثال، تسویه حساب است که هنوز با بلاکچین ممکن نیست اما فرایندی جهت ارتقاء به حساب میآید. برای نمونه، تراکنشهای مربوط به تسویه حساب بین ذینفعان قانونی طی روز در فواصل منظم، نسبت به یک پردازش در پایان روز با استفاده از سیستمهای قدیمی که بر پایه حداکثر اعتبار میان نهادهای متمرکز و هر ذینفع قانونی عمل میکنند، امنتر است. این بدین معناست که ذینفعان قانونی میتوانند طی روز تجاری خود، اعتبار بالایی کسب کنند. همانطور که در پایان ژانویه امسال طی آشفتهبازار خردهفروشی امریکا مشاهده نمودیم، این موضوع، پایداری کلی سیستم متمرکز را تهدید میکند. ذینفعان قانونی برای تغییر از یک شبکه خصوصی متمرکز به شبکه خصوصی همتا به همتا، تمایلی به صرف هزینه ندارند. با این وجود، برای نهادها و افرادی که از شبکه عمومی همتا به همتای بلاکچین استفاده میکنند، انگیزههایی وجود دارد که تسویه حساب را برای ذینفعان قانونی مجاز تسهیل میکند تا به صورت خصوصی تراکنش انجام دهند.
نهادهای نظارتی و رگولاتوری همچنین باید پذیرای چنین توسعهای باشند که شفافیت فعالیتهای ذینفعان قانونی را افزایش میدهد. استفاده از بلاکچین، یک فضای نظارتی خودکار به وجود میآورد که در آن فعالیتهای غیرمجاز و نهادهای بدون مجوز، به صورت خودکار به مراجع قانونی واگذار میشود تا مورد رسیدگی قرار بگیرد. در نهایت، اعضای بلاکچین متحمل ریسک شکست به شکل متمرکز نمیگردند و برعکس نسبت به استانداردهای داخلی ریسک خود توجیهپذیر هستند. بانکها و موسسات مالی که از این فرصت مطلع باشند، مزایایی در قالب هزینه عملیاتی کمتر همراه با ارائه خدمات بهتر و ارزانتر به مشتری را کسب میکنند که سرانجام به افزایش سهم بازار منجر خواهد شد.
اگرچه سرمایهگذاری اولیه ممکن است گزاف به نظر برسد اما به محض راهاندازی بلاکچین، فواید آن تصاعدی خواهد بود. ماهیت ذاتی زیرساخت بلاکچین از آن در مقابل هزینههای هنگفت مشابه با آنچه در سیستمهای قدیمی فعلی رخ میدهد، محافظت میکند و احتمال کسب درآمد بیشتر، در هیچ یک از فناوریهای موجود در بازار وجود ندارد. بلاکچین به جای یک چشمانداز ترسناک، باید برای مدیران مالی در سراسر جهان واقعاً یک امر بدیهی و لازمالاجرا باشد.