دیفای و ۵ مشکل اساسی سیستمهای مالی متمرکز
این مطلب فصل اول کتاب دیفای و آینده صنعت مالی با ترجمهای از فرهاد اینالویی، معاون فناوری اطلاعات بانک ایران زمین است که در ادامه میخوانید:
دیفای مخففی جالب برای «سیستم مالی غیرمتمرکز» است، هرچند ظرفیت واقعی آنها در هالهای از ابهام قرار دارد. دیفای یک سیستم مالی جدید است که از پایه شکل گرفته است. البته دیفای در حال حاضر نتوانسته به توان واقعی خود برسد اما بهسرعت در حال رشد است. باوجود اینکه ظهور آن چندین دهه طول خواهد کشید، دیفای در نهایت به سیستم مالی اصلی تبدیل خواهد شد. چرا؟
دیفای یک «اینترنت پول» واقعی است. اینترنت قدرت یک شبکۀ جهانی و باز برای اطلاعات را نشان داده است. ایدۀ یک شبکۀ جهانی باز و مشابه برای انتقال ارزش در 40 سال آینده بدیهی به نظر میرسد، هرچند این حقیقت در حال حاضر از عموم پنهان است. ارزهای دیجیتال و سیستم مالی غیرمتمرکزی که بر اساس آنها شکل گرفته است، همانند هر فناوری جدید دیگری متفاوت از چارچوبهای قدیم خواهند بود. دیفای در مقایسه با سیستم مالی سنتی منحصربهفرد است؛ زیرا نیازی به مجوز ندارد، همچنین دارای دسترسی باز است و جهانی، قابلترکیب و شفاف است. علاوه بر این دیگر به نهادهای متمرکز برای اقدامات مالی اساسی نیازی نیست. در واقع شما میتوانید در دیفای بانک خودتان باشید و از طریق کدهای موجود در بلاکچین، بدون نیاز به وجود نهاد مشخصی، اعتباری که میخواهید را دریافت کنید.
دیفای بهعنوان یک زیست بوم مالی غیرمتمرکز، یک محیط امن و شفاف برای صرفهجویی در هزینهها و کسب درآمد از تراکنشها فراهم میکند. بلاکچین از ابتدا بدون وابستگی به سیستمهای مالی قدرتمند، به ارائه جایگزینی امن، شفاف و بدون واسطه برای انتقال داراییها و پول از طریق فناوری زنجیرهای و قراردادهای هوشمند مبتنی بر شبکه توزیع شده اقدام کرده است. دیفای قابل استفاده برای هر کسی است و تجربۀ کاربری ساده و قابل درک ارائه میکند. همچنین به جای استفاده از رمز ارزها یا ارزهای دیجیتال معمولی، دیفای از برخی ارزهای دیجیتال خاص مانند “DAI” استفاده میکند که قیمت ثابت دارد. دیفای به دلیل فراهم کردن بستری برای تحرک و جابجایی آسان سرمایه بین کاربران، مورد توجه بسیاری از سرمایهگذاران و نوآوران فناوری قرار گرفته است. این مطلب ترجمه ای از کتاب دیفای و آیندۀ سیستم مالی است که توسط پروفسور هاروی استاد فاینانس و اقتصاد در دانشگاه Duke و همکارانش نوشه شده است و بهعنوان منبعی قابلاعتماد برای دیفای محسوب میگردد. امید که برای خوانندگان این اثر مفید واقع شود.
سیستم مالی غیرمتمرکز (یا دیفای) همواره بخش بزرگی از چیزی بوده است که من امید داشتم انسانها بر اساس اتریوم شکل دهند. ایدههایی در ارتباط با داراییهای منتشرشده توسط کاربر، استیبلکوینها، بازارهای پیشبینی، صرافیهای غیرمتمرکز و خیلی چیزهای دیگر قبلاً در ذهن من و همچنین بسیاری از افراد دیگر بود که تلاش میکردند مرحلۀ بعدی فناوری بلاکچین را در آن روزهای خاص اولیه شکل دهند؛ اما اتریوم بهجای خلق یک پلتفرم محدود در راستای هدفگیری مجموعهای از موارد ناشناختۀ موجود، یک قابلیت برنامهریزی همهمنظوره را معرفی کرد که به قراردادهای مبتنی بر بلاکچین اجازه میداد داراییهای دیجیتال را حفظ کنند و آنها را بر اساس قوانین از پیش تعریفشده منتقل کنند. علاوه بر این اجازه میداد حتی از برنامههایی پشتیبانی کنند که مؤلفههای آنها اصلاً مالی نبودند.
اعضای جامعۀ اتریوم بلافاصله کار روی برنامههایی مانند استیبلکوینهای زنجیرهای، بازارهای پیشبینی و صرافیها را شروع کردند؛ اما اکوسیستم بیش از پنج سال، بهمعنای واقعی وارد مرحلۀ بلوغ شد. من معتقدم که دیفای یک سیستم مالی جدید، با کاربرد آسان و دسترسی جهانی را برای همگان فراهم خواهد کرد. برای مثال، برنامههایی مانند استیبلکوینها برخی از باارزشترین نوآوریهایی هستند که تاکنون در دیفای انجام شدهاند. این برنامهها به همگان در سراسر جهان اجازه میدهند تا از سانسورهای موجود عبور کنند، امکان حاکمیت شخصی و دسترسی جهانی فوری به ارزهای دیجیتال و در عین حال ثبات قدرت دلار را فراهم میکنند یا اگر دلار ثابت باقی بماند، به افراد این امکان را میدهند که بهسرعت منابع مالی خود را به یک دارایی باارزش دیگر منتقل کنند؛ بنابراین، چرا دیفای مهم است؟
دیفای هزینههای آزمایش را تا حد زیادی کاهش میدهد، طراحی یک برنامۀ جدید را بسیار آسانتر میکند و قراردادهای هوشمند با کد منبع باز قابلتأیید تا حد زیادی مانع موجود در زمینۀ اعتماد به تیم مؤسس برای مدیریت بودجه را کاهش میدهد.
دیفای امکان ترکیب را فراهم میکند و به برنامههای جدید اجازه میدهد تا بهراحتی و بلافاصله با هر برنامهای که قبلاً وجود داشته، تعامل داشته باشند. همۀ اینها در مقایسه با سیستم مالی سنتی پیشرفتهای جدی محسوب میشوند و من معتقدم که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. در کتاب «دیفای و آیندۀ سیستم مالی» نویسندگان در رابطه با بسیاری از پیشرفتهای دیگر دیفای در مقایسه با سیستم مالی سنتی بحث میکنند. نویسندگان همچنین کارکردهای دقیق بسیاری از پروتکلهای کنونی دیفای، از جمله استیبلکوینها، بازارسازان خودکار و… را تشریح میکنند. من این کتاب را به هر کسی که به یادگیری بیشتر در مورد پروتکلهای اتریوم و دیفای علاقهمند است، توصیه میکنم.
ویتالیک بوترین
همبنیانگذار اتریوم
ما به نقطۀ انتهایی دایره رسیدهایم. مبادلۀ همتابههمتا اولین شکل از مبادلۀ بازار بود که از آن بهعنوان «مبادلۀ پایاپای » نیز یاد میشود. مبادلۀ پایاپای بهدلیل لزوم تطابق عرضه و تقاضا میان طرفین مبادله بهشدت ناکارآمد بود. در این راستا و برای حل مشکل تطابق، پول بهعنوان وسیلۀ مبادله و ذخیرۀ ارزش معرفی شد. اولین صور پول متمرکز نبودند. کارگزاران در ازای دریافت کالا میزان مشخصی از برخی اقلام مانند سنگ یا صدف را میپذیرفتند. در نهایت، پول بهگونهای ظاهر شد که در آن ارز ارزش ملموسی داشت. ما امروز ارز غیروثیقهای (فیات) داریم که توسط بانکهای مرکزی کنترل میشود. همچنین شکل پول در طول زمان تغییر کرده است؛ اما زیرساختهای اساسی مؤسسات مالی تغییر نکرده است.
هرچند، شکلی از سیستم مالی در حال ظهور است که بهدنبال ایجاد تغییرات اساسی در زیرساختهای کنونی سیستم مالی است. دیفای یا سیستم مالی غیرمتمرکز بهدنبال ایجاد و ترکیب بلوکهای سازندۀ سیستم مالی منبع باز در محصولات پیچیده با حداقل اصطکاک و حداکثر ارزش برای کاربرانی است که از فناوری بلاکچین استفاده میکنند. با توجه به اینکه هزینۀ ارائۀ خدمات به مشتریان با هر سطح از دارایی تفاوت چندانی ندارد، ما معتقدیم که دیفای جایگزین تمام زیرساختهای مالی متمرکز در آینده خواهد بود. دیفای یک فناوری شمول است که طی آن هر کسی میتواند هزینۀ ثابتی را برای استفاده و بهرهمندی از نوآوریهای دیفای پرداخت کند.
اساساً دیفای یک بازار رقابتی از برنامههای مالی غیرمتمرکز است که بهعنوان مبنای اساسی سیستم مالی مانند تراکنش، پسانداز، وام دادن و توکنسازی عمل میکند. این برنامهها از اثرات شبکهای ناشی از ترکیب و ترکیب مجدد محصولات دیفای و جذب سهم بازار بیشتر از اکوسیستم مالی سنتی بهره میبرند.
ما در این مطلب برخی از مشکلاتی را تشریح میکنیم که دیفای قادر به حل آنهاست: کنترل متمرکز، دسترسی محدود، ناکارآمدی، عدمقابلیت همکاری و شفافیت. سپس چشمانداز فعلی و بهسرعت در حال رشد دیفای را تشریح میکنیم و چشمانداز فرصتهای آتی پیش روی دیفای را بیان میکنیم که این مشکلات در ادامه بیان میشوند.
پنج مشکل اساسی سیستمهای مالی متمرکز
ما برای قرنها در چارچوب ساختارهای مالی متمرکز زندگی کردهایم. بانکهای مرکزی عرضۀ پول را کنترل میکنند و تراکنشهای مالی عمدتاً از طریق واسطهها انجام میشوند. علاوه بر این استقراض و وامدهی از طریق مؤسسات بانکی سنتی انجام میشود. هرچند، طی سالهای اخیر پیشرفت قابلتوجهی در رابطه با یک مدل بسیار متفاوت صورت گرفته است: سیستم مالی غیرمتمرکز. در این چارچوب، همتایان از طریق یک دفتر کل مشترک که تحت کنترل هیچ سازمان متمرکزی نیست، با همتایان خود در تعامل هستند. دیفای ظرفیت قابلتوجهی برای حل پنج مشکل اساسی سیستم تأمین مالی متمرکز دارد: کنترل متمرکز، دسترسی محدود، ناکارآمدی، نبود امکان همکاری و شفافیت.
1. کنترل متمرکز: تمرکزگرایی لایههای زیادی دارد. بیشتر مصرفکنندگان و کسبوکارها با یک بانک واحد و محلی سروکار دارند که نرخها و کارمزدها را تحت کنترل خود دارد. امکان تعویض بانک وجود دارد؛ اما ممکن است پرهزینه باشد. افزون بر آن، سیستم بانکی ایالات متحده بسیار متمرکز است. در حال حاضر چهار بانک بزرگ 44 درصد از سپردههای بیمهشده را در اختیار دارند (در مقایسه با 15 درصد در سال 1984). جالب اینجاست که میزان تمرکز سیستم بانکی ایالات متحده در مقایسه با سایر کشورها، مانند بریتانیا و کانادا، کمتر است. در یک سیستم بانکداری متمرکز، یک واحد تلفیقی تلاش میکند تا نرخهای بهرۀ کوتاهمدت را تعیین کند و بر نرخ تورم تأثیر بگذارد.
همچنین این پدیده فراتر از بخش مالی سنتی به شرکتهای بزرگی مانند آمازون، فیسبوک و گوگل دسترسی دارد که در حال حاضر بر صنایعی مانند خردهفروشی و تبلیغات دیجیتال تسلط دارند.
2. دسترسی محدود: در حال حاضر، 1.7 میلیارد نفر به بانک دسترسی ندارند و گرفتن وام و فعالیت در دنیای تجارت اینترنتی برای آنها با چالشهای بسیاری همراه است. افزون بر آن، بسیاری از مصرفکنندگان برای پوشش کمبود نقدینگی باید به عملیات وامدهی روزپرداخت متوسل شوند. هرچند، داشتن ارتباط با بانک، دسترسی به وام را تضمین نمیکند. برای مثال، ممکن است یک بانک به درگیر شدن در عملیات پرداخت یک وام کوچک به یک واحد تجاری جدید مایل نباشد. در عوض، ممکن است وام کارت اعتباری را پیشنهاد کند که نرخ وام بالای 20 درصد در سال را به همراه دارد؛ نرخی که مانع بزرگی برای یافتن پروژههای سرمایهگذاری سودآور است.
3. ناکارآمدی: یک سیستم مالی متمرکز با ناکارآمدیهای بسیاری همراه است. شاید واضحترین مثال نرخ مبادلۀ کارت اعتباری باشد که باعث میشود مصرفکنندگان و کسبوکارهای کوچک تا 3 درصد از ارزش تراکنش را با هر بار کشیدن بهدلیل قدرت قیمتگذاری شبکۀ پرداخت از دست بدهند. هزینۀ حواله 5 تا 7 درصد است. از سوی دیگر، زمان نیز دو روز تلف میشود تا یک معاملۀ سهام تسویه شود (انتقال رسمی مالکیت). چنین چیزی در عصر اینترنت کاملاً غیرقابلقبول به نظر میرسد. سایر ناکارآمدیها عبارتاند از: پرهزینه و کند بودن انتقال وجوه، هزینههای دلالی مستقیم و غیرمستقیم، فقدان امنیت و ناتوانی در انجام تراکنشهای خرد که بسیاری از آنها برای کاربران آشکار نیستند. نرخ سود سپرده در سیستم بانکی فعلی بسیار پایین و نرخ وام همچنان بالاست؛ زیرا بانکها باید هزینههای خود را پوشش دهند. صنعت بیمه نمونۀ دیگری از این امر است.
4.نبود امکان همکاری: مصرفکنندگان و کسبوکارها در محیطی با مؤسسات مالی سروکار دارند که مانع از ارتباط متقابل میشود. همه بهخوبی میدانند که سیستم مالی ایالات متحده بهگونهای طراحی شده است که هزینههای (تغییر سوئیچینگ) زیاد است. انتقال پول از یک مؤسسه به مؤسسۀ دیگر ممکن است بدون هیچگونه دلیل مشخصی به روندی طولانی و پیچیده تبدیل شود.
ویزا برای تقلیل این مشکل در سال 2019 تلاش کرد تا پلِید (محصولی که به هر شرکتی اجازه میدهد تا با اجازۀ کاربر به پشتۀ اطلاعات یک مؤسسه متصل شود) را بخرد. باوجود اینکه این حرکت استراتژیک در راستای کمک به ویزا برای صرفهجویی در زمان انجام شد، نتوانست مشکلات اساسی زیرساخت مالی فعلی را برطرف کند.
5. ابهام: سیستم مالی فعلی شفاف نیست و مشتریان بانک، اطلاعات بسیار کمی در مورد سلامت مالی بانک خود دارند و در مقابل باید به حمایت محدود دولت از بیمۀ FDIC روی سپردههای خود اعتماد کنند. افزون بر آن، آنها بهسختی میتوانند از رقابتی بودن نرخ وام دریافتی اطلاع پیدا کنند. اگرچه در صنعت بیمه مصرفکننده با ارائۀ خدمات فینتک برای یافتن «پایینترین» قیمت توانسته به پیشرفتهایی دست یابد، بازار وامدهی بسیار پراکنده است و وامدهندگان رقیب همگی از ناکارآمدی سیستم رنج میبرند. نتیجه این است که پایینترین قیمت همچنان نشاندهندۀ هزینههای دستی و بیشتر شدن هزینههای دفتری است.
پیامدها
پیامدهای این پنج مشکل دارای دو جنبۀ اساسی هستند. اول اینکه بسیاری از این هزینهها منجر به کاهش رشد اقتصادی میشوند. برای مثال، اگر نرخ وام بهدلیل هزینههای سیستم سنتی بالا باشد، پروژههای سرمایهگذاری با کیفیت بالا ممکن است، همانطور که قبلاً توضیح داده شد، کنار گذاشته شوند. نرخ بازده یک ایدۀ بسیار خوب ممکن است 20 درصد هدفگذاری شده باشد؛ یعنی دقیقاً همان نوع پروژهای که روند رشد اقتصادی را تسریع میکند. اگر بانک به کارآفرین بگوید که میتواند از کارت اعتباری خود با 24 درصد در سال وام بگیرد، این پروژۀ بهظاهر سودآور ممکن است هرگز دنبال نشود.
دوم، این مشکلات موجب تداوم یا تشدید نابرابری میشوند. تمام انسانها با گرایشهای سیاسی مختلف موافق هستند که باید فرصتهای برابری در اختیار همه قرار داده شود: یک پروژه نه بر اساس عوامل دیگر بلکه بر اساس کیفیت ایده و سلامت طرح اجرایی میشود. نکتۀ مهم این است که نابرابری بهدلیل عدمتأمین مالی ایدههای خوب، روند رشد را نیز محدود میکند.
اگرچه ایالات متحده بهعنوان «سرزمین فرصتها» شناخته میشود، یکی از بدترین رکوردها در مهاجرت درآمد از چارک پایین به چارک بالا را دارد. نابرابری فرصتها تا حدی ناشی از دسترسی نداشتن به سیستم بانکی فعلی، اتکا به تأمین مالی جایگزین پرهزینه مانند وامدهی روزپرداخت و ناتوانی در خرید یا فروش در دنیای مدرن تجارت الکترونیک است.
پیامد این مشکلات بسیار فراتر از این است و این فهرست همچنان میتواند طولانیتر شود. زیرساختهای مالی ما قادر به سازگاری کامل با عصر دیجیتالی فعلی نبودهاند. همچنین سیستم مالی غیرمتمرکز با فرصتهای جدیدی همراه است. این فناوری نوپاست؛ اما جنبۀ مثبت آن به شکل بالقوهای تحولآفرین است.
کتاب ما در پی اهداف متعددی است. ابتدا نقاط ضعف سیستم فعلی را شناسایی میکنیم، از جمله در مورد برخی طرحهای ابتکاری اولیه که مدلهای تجاری تأمین مالی متمرکز را به چالش میکشند بحث میکنیم. در مرحلۀ بعد نیز خاستگاه سیستم مالی غیرمتمرکز را بررسی میکنیم. سپس یکی از اجزای مهم دیفای را بررسی میکنیم: فناوری بلاکچین. در ادامه نیز راهکارهای پیشنهادی دیفای را با جزئیات بیشتر تشریح میکنیم. در نهایت عوامل ریسک اصلی را تجزیهوتحلیل کرده و با نگاهی به آینده نتیجهگیری کرده و برندگان و بازندگان را شناسایی میکنیم.
در مطلب بعدی که به زودی منتشر خواهد شد به بررسی فصل دوم کتاب با موضوع “ خاستگاه سیستم مالی غیرمتمرکز مدرن ” خواهیم پرداخت.