انواع محصولات فینتک و ارزیابی آسیبپذیری و ریسک
احمد اکبری، مدیرمالی پرداخت نوین طی مقالهای نوشت: عدم اطمینان، عنصری ذاتی در تمام فعالیتهای اقتصادی به شمار میآید. نظام مالی و بانکداری اسلامی نیز همانند سایر فعالیتهای اقتصادی و بانکداری متعارف با انواع ریسک روبرو میباشد که مدیریت آن برای کسب هدف مطلوب بسیار حائز اهمیت است. به دنبال تجهیز منابع و تخصیص آن به فعالیتهای اقتصادی در بازارهای مالی ـ که امروزه شبکه بانکی قسمت عمدهای از این بازار اعتباری را بر عهده دارد ـ دقت در مانده مطالبات غیرجاری بانکها، ضرورت شناخت ابعاد ریسک و ابزارهای مدیریت ریسک را روشن و نمایان میسازد. در این مقاله پس از بررسی تحقیقات انجام شده پیرامون انواع محصولات فین تک، ریسک و نحوه مدیریت صحیح آن، راهکارهایی که میتواند در تحقق برنامه عملیاتی، افزایش سودآوری و ارتقای بانکداری موثر باشد، مورد پیشنهاد واقع میشود.
ساختار اقتصادی دنیای امروز با گذشته به طور اساسی تفاوت دارد. توسعه اقتصادی دنیای امروز بر پایه نوآوری و خلاقیت و علم استوار است. استارتاپ ها معمولاً بر اساس یک ایده خلاقانه توسط یک یا چند نفر شکل گرفته و در تلاش هستند با استفاده از این ایده جدید محصول یا خدمتی ارائه داده و درآمدزدایی کنند. یکی از مزایای این نوع کسب و کارها رشد سریع آنهاست که سبب توسعه اقتصاد کشور شده و اشتغال زایی خوبی نیز به همراه می آورد. شرکت های نوپا (استارتاپ آپ) کسب و کاری مبتنی بر ایده های ریسک پذیر هستند که رشد سریعی دارند و در جهت تولید راه حلی نوآورانه و دوام پذیر برای رفع یک نیاز در بازار شکل گرفته اند. استفاده از فناوری لازمه رشد و بقای آنها محسوب می شود(زینکاک، 2020). شرکت های فعال در زمینه فناوری های مالی عموما استارتاپ هایی هستند که تلاش می کنند خودشان را در سیستم های مالی جا بیندازند و شرکت های سنتی را به چالش بکشند. شفافیت اطلاعات، قانونمندی مدیریت مالی و هماهنگی مالی از دستاوردهای مهم فین تک در شرکت های کوچک و متوسط است(شنگ، 2020).
دلایل متعددی برای رشد و گسترش استارتاپ های فین تک شناسایی شده است. نخستین عامل اعتماد و اطمینان به این فناوری است که به ویژه بعد از بحران مالی سال 2008 مطرح گردید. دیگر آنکه نوآوری های مالی حاصل از این رویکرد باعث افزایش چابکی، کارایی، اثربخشی، کاهش هزینه ها و افزایش یکپارچگی در مجموعه می شود. سوم فین تک همواره به استارتاپ ها این امکان را می دهد تا از آخرین تغییرات فناوری استفاده کنند (لئونگ و همکاران، 2017). در مقیاس جهانی آمار و ارقام گواهی رشد 22 درصدی از سال 2008 تا 2010 بود و میزان کل سرمایه گذاری در فین تک طی این سال به 80 میلیارد دلار رسید. در نتیجه همین روند سرمایه گذاران ریسک پذیر طی نه سال بعدی بیش از 500 میلیارد دلار در استارتاپ های فین تک سرمایه گذاری شده است. بر اساس گزارش های رسمی منتشر شده انتظار می رود طی سه تا پنج سال آینده 82/0 از خدمات مالی با استفاده از فناوری مالی (فین تک) ارائه شوند. این آمار و ارقام بر اهمیت موضوع تاکید دارد. به نظر می رسد شرکتهای نوآفرین و استارتاپهای پیشگام در استفاده از فناوری مالی به اهرم رقابت قدرتمندی در بازارهای به سرعت در حال تغییر و رقابتی دست خواهند یافت (آکار و سیتاک، 2019).
استارتاپ های فین تک با شناخت بازار و خواسته مشتریان، خدمات متنوعی را با کیفیت بالا، ارزان تر و راحت تر به آنان ارائه می کنند که بانک ها به دلیل محدودیت های ساختاری، قادر به انجام آن نبوده و یا فاقد صرفه اقتصادی برای آنها هستند. استفاده از برنامه های ارائه شده توسط فین تک ها سهم بزرگی در انجام تراکنش میان مشتریان پیدا کرده و فین تک ها به بازار خدمات مالی ورود پیدا نموده اند(اسداله و همکاران، 1398). استفاده از فناوری مالی قابلیت های بسیاری دارد که نباید مورد غفلت قرار گیرد. در اقتصاد جهانی، اهمیت فزاینده استفاده از فناوری مالی به عنوان یک اصل پذیرفته شده است. شرکتهای فین تک دو دسته خدمات مالی ارائه می کنند که شامل خدمات مکمل بانکی و یا خدمات جایگزین بانکداری سنتی می باشد. به هر صورت همکاری نزدیک ارائه دهندگان فین تک با نظام بانکداری این فرصت را فراهم می آورد تا از مزیت های نسبی ارائه خدمات مالی ارزان قیمت و با کیفیت برخوردار شد و هم ریسک مالی را تا حد امکان کاهش داد (قلی زاده و قاسم نژاد، 1396).
فین تک
فینتک یا فناوری مالی به معنای کاربرد نوآورانه فناوری در ارائه خدمات مالی است. فینتک معادل Financial technology یا FinTech صنعتی در فضای اقتصادی است و به کمپانیهایی اشاره دارد که با کاربرد تکنولوژی تلاش میکنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند. شرکتهای فعال در زمینه فناوریهای مالی عموماً استارتآپهایی هستند که تلاش میکنند خودشان را در سیستمهای مالی جا بیندازند و شرکتهای سنتی را به چالش بکشند. مرکز ملی تحقیقات دیجیتال در دوبلین ایرلند فینتک را اینگونه تعریف میکند: نوآوری در خدمات مالی؛ این عنوان برای نامیدن گستره وسیعی از اپلیکشنهای فناورانه به کار میرود که در بخش زیادی از ابتدا تا انتهای زنجیره ارزش محصولات مصرفی کاربرد دارند؛ همینطور تازهواردانی که بازیگران فعلی را به رقابت فراخواندهاند و نیز برای نامیدن پارادایمهای جدیدی مانند بیتکوین استفاده میشود.
در مطالعه شنگ (2020)، فناوری مالی به صورت ذیل تعریف شده است: نوآوری هایی که به کسب و کارها اجازه می دهد تا از ابزارهایی که فناوری در اختیار آنها قرار می دهد برای ارائه خدمات مالی استفاده کنند. در مطالعه آرنر و همکاران (2015) نیز فین تک به مجموعه فعالیت ها و کسب و کارهایی گفته شده است که با استفاده از توان نرم افزاری نوین ( که بیشتر مبتنی بر بستر وب بوده) به ارائه خدمات مالی در سطحی وسیع و فارغ از مرزهای جغرافیایی می پردازند. می توان فین تک را استارت آپ های تکنولوژی بانکی و مالی در نظر گرفت که تلاش می کنند از مرزهای معمول واسطه گری مالی عبور کنند.
به طور گسترده، اصطلاح تکنولوژی مالی میتواند به هر نوآوری در مورد نحوه تعامل مردم با کسب و کار، از اختراع پول دیجیتال تا حسابداری دوگانه، اعمال شود. به دلیل انقلاب اینترنت و همچنین انقلاب اینترنت تلفن همراه و تلفن هوشمند، تکنولوژی مالی بهصورت شدیدی رشد یافته است و فین تک، که در ابتدا به تکنولوژی رایانهی مربوط به پشت صحنهی بانکها یا شرکتهای تجاری اشاره میکرد، در حال حاضر انواع مختلفی از مداخلات تکنولوژیکی را به اموال شخصی و تجاری توصیف میکند.
فین تک در حال حاضر انواع فعالیتهای مالی مانند انتقال پول، تخصیص چک با گوشیهای هوشمند، کنار گذاشتن یک شعبه بانک برای درخواست اعتبار، جمعآوری پول برای راه اندازی کسب و کار یا مدیریت سرمایه گذاری ها را بدون کمک هیچ شخص دیگری، توصیف میکند. فین تک طراحی شده است که با چابکی بیشتر، خدمتدهی به بخشهای مختلف و خدمات بهتر و سریعتر؛ تهدید و چالشی برای خدمات سنتی باشد و درنهایت این خدمات را درون خودش غرق کند.
فین تک در ابتدا بهعنوان فناوری مورداستفاده در سیستمهای سمت سرور بانکها و مؤسسات مالی معرفی شد؛ با این وجود، تعریف فین تک با گذر زمان تغییر کرده است. امروزه فین تک برنامههای کاربردی مشتریمدار متعددی را در بر میگیرد. در آیندهای نزدیک، این فناوری امکان مبادله سهام، مدیریت سرمایه و پرداخت حق بیمه و هزینهٔ غذا را برای افراد فراهم میکند.
فینتک فناوریهایی که برای خودکار و اتومات شدن و یا برای بالا بردن سطح خدمات مالی سایر کسب و کارها و استارتاپها استفاده میشود، است. یکی از مهمترین دلایل به وجود آمدن فینتک برای آسان کردن مدیریت، تعاملات و خدمات مالی کسب و کارهای مختلف است. عموما این کمکرسانیها از طریق سیستمهای کامپیوتری و در اکثر مواقع اسمارتفونها است.
ایجاد تحول در صنعت مالی و بانکداری و شکلدهی دوباره به آن با رعایت ۳ اصل اساسی است:
- کاهش هزینهها (در عین حفظ کیفیت و افزایش سرویسهای مالی)؛
- حذف بروکراسیها و شکستن محدودیتهای زمانی و جغرافیایی؛
- توانایی هوشمندانه در ارزیابی خطرها و ریسکهای احتمالی.
انواع فین تک
1-وام دادن: یکی از راهها برای توسعه فینتک، وامهای دیجیتالی است. در همین راستا سازمانها و مجموعههای فناوری مالی در حال توسعه هستند که میتوانند از صفر تا صد فرآیند دریافت وام را به صورت کاملا آنلاین بدون نیاز به حضور فیزیکی انجام دهند. پلتفرمهایى كه فرايند اين وامهاى ىيجيتالى را فراهم مىكنند از صفر تا صد را به صورت الكترونيكى بدون نياز به هيج گونه حضور فيزيكي انجام ميدهند.
2- اینشورتک: این استفاده یا به صورت حضوری و مراجعه به دفاتر بیمه بوده و یا بیمههایی بوده که کارفرما برای مشتریان انجام داده است. توجه به اهمیت این موضوع و استفاده زیادی که برای عموم افراد دارد، استارتاپهای بیمهای برای این مسئله به وجود آمدهاند. در کل به همه کسب و کارها و استارتاپهایی که در راستای خدمات بیمهای با استفاده از قابلیتهای فناوری فعالیت میکنند، اینشورتک میگویند.
این استارتاپها تلاش میکنند که تمامی خدماتی که مربوط به امور بیمهای است را سرویسدهی کنند. از جمله این خدمات میتوان به بیمه شخص ثالث، بیمه تکمیلی درمان، بیمه عمر و … اشاره کرد.
3- خدمات پرداخت: یکی از مهمترین و کاربردیترین زیرمجموعههای فینتک، خدمات پرداختی است. این قابلیت به حدی کاربردی و مرسوم است که بعضی افراد آن را معادل فینتک میدانند در صورتی که فقط زیرمجموعهای از آن است. امکاناتی که این سیستمها در اختیار افراد میگذارند بسیار زیاد است مثلا این سیستمها فرآیندهای انتقالات مالی که در گذشته به صورت دستی و سنتی انجام میشد را به شکل الکترونیکی و بلادرنگ انجام میدهند. از معروف ترین شرکتهای خدمات پرداخت میتوان به پیپال و پیپینگ نام برد. همچنین یکی دیگر از کاربردهای آن در خدمات مالی مربوط به خدمات پرداخت تلفنهای همراه است که امروزه کمتر کسی است که از این خدمات استفاده نکند.
4- رگتک: دراین حوزه هم مثل دیگر حوزهها وجود قوانین و مقررات جزء ملزومات و اولویتهاست. تمامی استارتاپها و شرکتهای فعال در این حوزه ملزم به رعایت این قوانین و مقررات هستند. از آنجایی که عموما رگتکها تلاش میکنند که بتوانند در کوتاهترین زمان ممکن قوانین و مقررات را برای انواع کسبوکارها و استارتاپها پیادهسازی کنند، در نتیجه به صورت کلی باعث کاهش هزینهها میشوند. همچنین رگتکها، علاوه بر کاهش هزینه، قابلیتهای دیگری هم دارند از جمله اینکه به بانکها این امکان را میدهند تا بر نحوه اجرایی قوانین نظارت را داشته باشند.
5- ارزهای رمزنگاری شده: یکی دیگر از موضوعات جدید و بسیار پر طرفدار در سالهای اخیر در دنیا همین موضوع ارزهای دیجیتال است که یکی از مشهورترین و پرطرفدارترین ارز دیجیتال، بیتکوین است.
اگر بخواهیم به صورت ساده کریپتوکارنسیها را تعریف کنیم باید بگوییم که در واقع همان پول آنلاین و اینترنتی هستند که با استفاده از تکنولوژیهای مختلف رمزنگاری شدهاند و تنها تفاوتی که با پول کنونی دارند این است که جنبه فیزیکی ندارند.
6- سرمایهگذاری: یکی دیگر از زیرمجموعههای فینتک، سرمایهگذاری است که به سایرین این اجازه را میدهد که بتوانند تمام یا بخشی از داراییشان را در یک حوزه یا مکان حساب خودشان را مدیریت کنند. در این حوزه مشتریان قادر هستند که از طریق اسمارتفونها بتوانند ابزارهای مالی خودشان را خرید و فروش کنند. نمونههای موفق آن در دنیا استارتاپهای هجبل و ادپار هستند.
7- رمیتنس : رمیتنس یکی دیگر از انواع فینتک است. همیشه یکی از معضلاتی که برای افرادی که مهاجرت کردند و یا به هر دلیلی به صورت دائم و یا موقت خارج از ایران هستند این است که بتوانند پول و درآمد خودشان را به داخل کشور منتقل کنند. طبق آمار و تحقیقاتی که در این حوزه انجام شدهاست یکی از جریانها و تراکنشهای مالی وارد شده به کشور از همین طریق است.
پیشینه تحقیقات
مجیدی خامنه و همکاران (1401) تحقیقی با عنوان “تاثیر رفتار کارآفرینانه بر سرمایه گذاری خطرپذیر شرکتی با رویکرد فین تک با نقش میانجی ریسک پذیری” انجام داده اند. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل 144 نفرا از اداره کل بانک مسکن میباشد. در این پژوهش برای محاسبه اندازه نمونه از فرمول نمونه گیری کوکران استفاده شد. در این فرمول با ، دقت احتمالی حدود 5درصد و با فرض بیشترین پراکندگی صفات مورد مطالعه، حجم نمونه برابر 104 نفر برآورده شده است. برای جمعآوری داده از ابزار پرسشامه که استفاده شده است. برای بررسی فرضیههای پژوهش از روش معادلات ساختاری و نرمافزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که زمانی که مدیران سطح متوسط رفتار کارآفرینانه انجام می دهند، مجبورند بر زیردستان خود تأثیر بگذارند تا از رفتارهای عملکردی آنها تقلید کنند، که در نهایت منجر به ارائه خدمات برتر می شود. علاوه بر این، یافتههای این مطالعه میتواند بینشهایی را برای سیاستگذاران در تدوین و اجرای سیاستهای توسعه سرمایه انسانی فراهم کند و به بانکها این امکان را میدهد تا خود را محک بزنند تا توانایی خود را در خلق ارزش بهبود بخشند. با توجه به افزایش رقابت جهانی و پیچیدگی بازار، امید است که این مطالعه به بخش بانکداری کمک کند تا راهبردهای موثری در تحریک رفتارهای کارآفرینانه در میان کارکنان مدیریتی خود ایجاد کند. از این رو، برای سازمانهای مستقر مانند بخش بانکداری، پرورش رفتار کارآفرینانه بهویژه در تمام سطوح مدیریتی میانی به منظور ارتقای عملکرد و بهبود مزیت رقابتی، حیاتی است.
غلامی و همکاران(1401) تحقیقی با عنوان “ارائه مدلی جهت پیاده سازی فین تک در صنعت بانکداری کشور ایران” انجام داده اند. بهمنظور شناسایی مؤلفههای این مدل از مصاحبه نیمهساختاریافته استفادهشده و با 15 نفر از خبرگان حوزه پولی و بانکی استفادهشده است که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند از نوع نظری انتخاب شدند. در این پژوهش با استفاده از روش دادهبنیاد با رهیافت استراوس و کربین در سه مرحله کدگذاری انجام شد. در مرحله کدگذاری باز 123 مقوله و پس از طبقهبندی در مرحله کدگذاری محوری 26 مؤلفه استخراج شد که در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی پس از شناسایی روابط بین مؤلفهها مدل پارادایمی پژوهش شکل گرفت. عوامل علی اثرگذار بر پیادهسازی مدل سیاستگذاری: قانونگذاری، زیرساختهای حقوقی، تسهیلات دولتی، مشوقهای قانونی، اصلاح سیاستهای کلان حاکمیتی تحلیل میشوند. بهعلاوه در این مسیر عوامل مانند زیرساختهای فناوری، ایجاد کانالهای ارتباطی نقش مداخلهگر بوده و عوامل قصد استفاده از فناوری، فرهنگ مشارکت، فرهنگ کارآفرینی، ریسکپذیری، یادگیری و آموزش، اعتمادسازی نقش زمینهای را دراینخصوص بازی میکنند.
حقیقی کفاش و همکاران (1401) تحقیقی با عنوان “ارایه مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسب و کارهای نوپا در صنعت بیمه” انجام داده اند. روش این پژوهش، از نوع تحلیل آمیخته است. در مرحلۀ کیفی با استفاده از تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری به شناسایی مؤلفهها و شاخصها پرداخته شده و در ادامه با کدگذاری گزینشی روابط میان مفهوم، ابعاد و مؤلفههای مشخص شده است. در مرحلۀ کمّی با استفاده از روش توصیفیتحلیلی بهشیوۀ تحلیل و مسیر و تحلیل عاملی تأییدی به توصیف مؤلفههای شناساییشده پرداخته شده است. در این پژوهشْ ابعاد و مؤلفههای شناساییشده در تحلیل کیفی مدل بازاریابی فناوری بیمه (اینشورتک) برای کسبوکارهای نوپا در صنعت بیمه، شامل شناسایی فرصتهای موجود، بازارشناسی، فضای رقابتی، تبادل اطلاعات، تنوع و نوآوری، دانش مشتری، مدیریت ریسک، راهبرد قیمتگذاری، مشارکت در سرمایهگذاری، تبلیغات، منابع فناوری سازمانی و فناوری اطلاعات بود و در کنار مشخصشدن مؤلفههای مرتبط و مؤثر، نحوۀ ارتباط آنها نیز مشخص شده است. باتوجهبه مدل ارائهشده، مؤلفههای شناسایی فرصتها و مشارکت در سرمایهگذاری و تبلیغات بر تنوع و نوآوری و مدیریت ریسک و راهبردهای قیمتگذاری و دانش مشتری تأثیر خواهد داشت و ازاینطریق بر تبادل اطلاعات و بازارشناسی و فضای رقابتی تأثیرگذارند. نتایج مدل همچنان نشان میدهد مؤلفههای تبادل اطلاعات و بازارشناسی و فضای رقابتی بر منابع فناوری سازمانی و فناوری اطلاعات تأثیرگذار است.
روشنی و همکاران (1399) تحقیقی با عنوان “تدوین الگوی موفقیت استارتاپ های فین تک ایران با رویکرد ارزش آفرینی برای جامعه” انجام داده اند. روش تحقیق پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای، از نظر روش آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل خبرگان نظری (اساتید دانشگاه) و خبرگان تجربی (بنیانگذاران، مدیران، سرمایه گذاران و مشاوران استارتاپهای فینتک) بودند که به صورت هدفمند به انتخاب نمونه پرداخته شد. نمونهگیری تا دستیابی به اشباع نظری ادامه یافت و بر این اساس 10 نفر از افراد واجد شرایط در این مطالعه شرکت کردند. در بخش کمی نیز جامعه آماری شامل بنیانگذاران، مدیران، سرمایه گذاران و مشاوران استارتاپهای فینتک بود و نمونهگیری به صورت تصادفی ساده انجام شد، تعداد 124 پرسشنامه کامل از این نمونه به دست آمد.. ابزار گردآوری دادهها در بخش کیفی مصاحبه نیمساختیافته و در بخش کمی پرسشنامه محقق ساخته (1399) با طیف لیکرت 5 گزینه ای بود. تحلیل دادههای پژوهش در فاز کیفی با نرمافزار MaxQDA و در فاز کمی با روش حداقل مربعات جزئی با نرمافزار Smart PLS انجام شد. نتایج بخش کیفی نشان داد عوامل علی موثر بر موفقیت استارتاپهای فین تک ایران عبارتند از تفکر راهبردی، توسعه ارتباطات درون سازمانی و تعاملات برون سازمانی، تمرکز بر طراحی و پیاده سازی درست عناصر آمیخته بازاریابی و ویژگیهای بنیانگذاران و اعضای تیم. در بخش کمی، مدل مفهومی ارائه شده مورد آزمون قرار گرفت و 13 فرضیه مورد تایید و 4 فرضیه رد شدند. رویکردها در استارتاپهای فینتک موجب همگامی با تغییرات جهانی و محیط داخلی شده و علاوه بر اینکه کسب و کار نوپا را به کسب مزیت رقابتی هدایت می کند، می تواند منجر به ارزشآفرینی برای جامعه و کسبوکارهای کوچک و نوپا شود.
حیدرزاده اقدم(1400) تحقیقی با عنوان “ارائه الگوی مدیریت ریسک در بانکداری دیجیتال- رویکرد عقلانی” انجام داده است. این پژوهش با انتخاب روش تحقیق گراندد-تئوری و مرور ادبیات، به تبیین و توسعه مدل مفهومی مدیریت ریسک در بانکداری دیجیتال میپردازد. در گام اول به بررسی جامع مدلهای مدیریت ریسک در بانکداری دیجیتال پرداخته و پس از نمایان شدن شکافهای متعدد بین مؤلفههای پژوهش جاری، گام دوم را آغاز کرد، محقق با خبرگان حوزه مدیریت، و تصمیمگیری در صنعت بانکداری مصاحبههایی را انجام داد. پس از کدگذاری مصاحبهها، بر پایه مفاهیم تدوین شده، به ارائه مدل مفهومی مدیریت ریسک در بانکداری دیجیتال پرداخت. این مدل با توجه به برجسته بودن مؤلفههای پایش و ارزیابی مدیریت ریسک بانکداری دیجیتال کشور در توسعه کلان بینالمللی، توسعه ملی، منطقهای و همچنین الگو و شاخص شدن در کشور و منطقه، تبیین شده و باعث تدوین مدل مدیریت ریسک در بانکداری دیجیتال خواهد شد. با استفاده از روش خبره-فازی و توزیع پرسشنامه در سه مرحله، نظرات خبرگان در زمینه با اهمیت بودن شاخصهای مدیریت ریسک در بانکداری دیجیتال، اجماع خبرگان و اولویتبندی شاخصهای تحقیق بررسی شد. نتایج و یافتههای پژوهش ارزیابی مدل مدیریت ریسک در بانکداری دیجیتال در صنعت بانکی کشور را ارائه می دهد .
اقسام ریسک
بررسی ریسک به عنوان یک پدیده می تواند از زوایای مختلف مورد تحلیل قرار گیرد تا آثار هر یک از بررسی ها و نتایج آن در شناخت ابعاد و نگاه بهتر به این پدیده، تصمیم گیران را راهنما باشد.
ریسک قابل کنترل و ریسک غیرقابل کنترل.
ریسکی که بتوان آن را با واکنش صحیح، کنترل و یا تحت تاثیر قرار داد؛ ریسک قابل کنترل می باشد و در مقابل ریسک غیرقابل کنترل قرار دارد که هدایت و کنترل آن از عهده تصمیم گیران خارج می شود.
از جمله سایر دسته بندی هایی که برای پدیده ریسک می توان بر شمرد؛ ریسک مولد و غیرمولد، ریسک مالی و غیرمالی و ریسک کفید و غیرمفید می باشد که مطالعه در ابعاد آن و شناخت بیشتر در ارائه تصمیم بهتر و ارائه الگوی صحیح کارگر خواهد بود.
ریسک های پرکاربرد در فعالیت های مالی
در نظام های مالی بالاخص نظام بانکداری، بانک ها به دلیل ماهیت فعالیت خود با انواع مختلفی از ریسک مانند ریسک اعتباری، ریسک بازار، ریسک عملیاتی، ریسک نقدینگی، ریسک نرخ بهره و ریسک حقوقی مواجه هستند و مدیران موفق در این مجموعه ها سعی دارند این ریسک ها را شناسایی و مدیریت نمایند تا خود را از بانک های پرریسک جدا و سود بیشتری در بازارهای رقابتی کسب کنند؛ بر این اساس به تدریج و با گستردگی و گوناگونی فعالیت بانک ها؛ مبحث مدیریت ریسک به منزله یکی از مباحث مدیریت در تصمیمات کلان و بلندمدت و نیز در مدیریت روزمره فعالیت های بانکی کانون توجه مدیران و مجریان خط مشی اعتباری و مطالباتی مجموعه های مالی قرار گرفت. مدیریت جامع و هماهنگ این ریسک ها، به ویژه ریسک اعتباری این اطمینان را فراهم می نماید که با توجه به ظرفیت سنجی اعتباری صورت گرفته، اهلیت مشتری بانک مورد تایید واقع شده و با توجه به توان بازپرداخت مشتریان، مطالبات مالی از اشخاص حقیقی و حقوقی وصول خواهد شد. در صورت عدم توجه موسسات مالی به اهلیت اعتباری مشتریان و مدیریت مطلوب ریسک، علاوه بر عدم تحقق سود پیش بینی شده و مورد انتظار، شعب آن بانک یا موسسه تبدیل به شعب زیان ده می شوند.
انواع ریسک
ریسک استراتژیک: این دسته از ریسک ها بیشترین تاثیر را بر روی تصمیمات استراتژیک هر سازمان یا موسسه مالی دارند و یا متعاقب و متآثر از آن تصمیمات ایجاد شده اند. بر این اساس می توان گفت که این ریسک نسبت به دیگر ریسک ها، عمیق تر و گسترده تر بر عملکرد جاری و آینده آن سازمان یا موسسه مالی تاثیرگذار خواهد بود. تغییرات شدید در مولفه های بازار، واکنش های پیش بینی نشده رقبا به استراتژی یک بانک یا موسسه مالی، نوآوری های تکنولوژیک، توهم تمایز کیفی یا قیمتی خدمات و محصولات اعتباری، پیروی صرف از روند بازار و دیگران و تکیه بر تحلیل های ناکافی از عواملی است که استراتژی های تدوین شده در سازمان را با چالش ریسک پذیری مواجه می سازد.
ریسک اعتباری: چنانچه خطر و ریسک، سود سرمایه ای که در اختیار مشتریان و فعالان اقتصادی قرار می گیرد را مورد تهدید قرار دهد و اشخاص یا شرکت ها قادر به انجام تعهدهای مالی فیمابین خود و بانک نباشند، ریسک اعتباری محقق می گردد. ریسک اعتباری رایج ترین منبع ریسک در بانکداری اسلامی و سنتی است و البته مهمترین علت ورشکستگی این بانک ها به شمار می آید. می توان این ریسک را شامل ریسک های انجام معاملات بر اساس ترتیب مورد نیاز آنها، اطلاعات جمع آوری شده، اجرای صحیح قراردادها و آیین نامه ها و ریسک نیروی انسانی دانست، که در اثر عدم ایفای تعهدات در سررسید مقرر به وسیله طرف مقابل قرارداد به وجود می آید. لذا سود واقعی تا حد زیادی به موفقیت متقاضی و فعال اقتصادی در بخش های حیطه فعالیت بستگی دارد.
بر اساس قراردادهای مورد استفاده در بانکداری اسلامی می توان به دو نوع ریسک متفاوت از ریسک اعتباری اشاره داشت که میبایست برای مدیریت آن برنامه ریزی مقتضی صورت گیرد. اول؛ ریسک اعتباری موجود در عقود مبادله ای که در پی نااطمینانی در پرداخت اصل و سود حاصل از دریافت تسهیلات به طور کامل و در موعد مقرر توسط تسهیلات گیرنده پایدار می گردد. دوم؛ ریسک اعتباری که به علت مساله اطلاعات نامتقارن در عقدهای مشارکتی فراهم می شود.
به بیان دیگر در این عقود، بانک به علت عدم تمایز در تشخیص ویژگی های اعتباری، سوددهی طرح و فعالیت اقتصادی از یک طرف و مشکلات مراحل اجرایی و بهره برداری از طرف دیگر، با ریسک ناشی از انتخاب بد و مخاطره اخلاقی روبرو خواهد شد. لهذا با توجه به ویژگی عقود مشارکتی- سهیم بودن بانک در زیان و مخاطرات ناشی از فعالیت اقتصادی با تسهیلات گیرنده و سخت و پیچیده بودن تشخیص و ارزیابی دقیق متقاضی و طرح پیشنهادی- ریسک اعتباری این قراردادها در مقایسه با عقود مبادله ای بیشتر خواهد بود(غبیشی و همکاران، 1401).
مدیریت ریسک در بانکداری دیجیتال
یکی از مصادیق بارز تحول دیجیتالی بر نظام مالی و پولی جهان ظهور استارتاپ های فین تک است. بسیاری از تحلیل گردان، آینده صنعت بانکداری را در گرو رشد فین تک ها میدانند، به گونه ای که تمایل به سرمایه گذاری در این شرکت های نوپا، به سرعت زیادی در حال رشد بوده تا جاییکه نرخ رشد شرکت های حوزه فین تک سالانه 26 درصد بوده و در حال افزایش است. فین تک ها نیز مانند هر تکنولوژی جدیدی دارای معایب و مزایایی بوده و همانند تیغی دولبه عمل می کنند. این بازیگران جدید بر دو ضلع اصلی صنعت بانکداری یعنی سیستم بانکی و مشتریان اثرگذار هستند. فین تک ها مدل های کسب و کار بانکی را دچار تغییر نموده، حاشیه سود بانک ها را کاهش داده و سهم قابل توجهی از بازار را تصاحب کرده اند. از این رو، این بازیگران نوین از جمله پارامترهایی هستند که صنعت بانکی را مجبور به چاره اندیشی و واکنش به آنها نموده است. از طرفی ظهور آنها باعث شده است که مشتریان انتخاب ها و امکانات بیشتری را نسبت به گذشته در اختیار داشته و موضوع بانکداری را به صورت ملموس تر تجربه کنند(سلامتی و همکاران، 1396).
ریسک به عنوان تحمل میزان ضرر و یا احتمال ضرر آتی که از هر تصمیم یا پدیده بالقوه ناشی می شود، است. گلیپ (2002) ریسک را پدیده ای می داند که بتواند نتیجه ی حاصل از آنچه سرمایه گذار انتظار دارد را منحرف کند. ریسک ها ناشی از عدم اطمینان در مورد آینده هستند. در تمامی موارد ریسک به شرایطی گفته می شود که کمتر از صد در صد اطمینان وجود داشته باشد. اگر وقوع پیشامد محرز باشد نمی توان آن را دارای ریسک نامید. ریسک را همچنین احتمال تفاوت بین متغیرهای ورودی و خروجی تخمین زده شده با آنچه که در واقعیت اتفاق می افتد تعریف نموده اند. مدیریت ریسک یک مسیر ساختاریافته برای تحلیل و پاسخگویی به عدم اطمینان های آینده است و در حقیقت، فرآیندی است که احتمال بروز ریسک و پیامدهای آن را کاهش می دهد(آیینه نگینی و نوری، 1394).
مدیریت ریسک را روندی می دانند که به موجب آن ریسک ها شناخته یا پیش بینی می شوند و اقداماتی جهت کاهش دادن اثر آنها و یا احتمال وقوع آن ها صورت می گیرد. بر اساس این تعریف آنها مدیریت ریسک را فرایند شناختن و حداقل کردن اثرات آنها می دانند. تحول های اخیر بازارهای مالی، به ویژه در دو دهه اخیر، و نیز بحران های مالی که هر از چند گاه در عرصه بین المللی به وقوع می پیوندد و کمترین اثر آن، تحرک های تخریبی سرمایه است، توجه بانکداران و مقام های مالی را به خود جلب نموده است و آنها را به همیاری و کوشش برای ریشه یابی مشکلات و نیز پی جویی راه حل ها برای مقابله با شکوها اعم از شوک قیمت (نرخ بهره، قیمت سهام و دیگر اوراق بهادار، کالا و …. ) شوک نقدینگی (دسترسی به بازار ) و شوک های مربوط به ساختار مالی (مانند: تحول و تکامل بازارها، تغییرها در چارچوب های قانونی) فراخوانده است. سرعت گسترش نارسایی ها در این موسسه ها به علت ارتباط نظام مند آنها با یکدیگر به همگان ثابت کرد که ضعف های موجود در نظام بانکی کشور، اعم از توسعه یافته و در حال توسعه می تواند ثبات مالی را در داخل کشور و در سطح بین المللی مورد تهدید قرار دهد(حیدرزاده اقدم، 1400).
هشت فاکتور اصلی ریسک در بازارهای مالی موجود است که بانک ها، موسسات مالی و سایر نهادهای مالی بیشتر با آنها روبرو هستند.
- ریسک اعتباری؛
- ریسک ناحیه ای؛
- ریسک تبدیل و نوسان نرخ؛
- ریسک بازار؛
- ریسک نقدینگی؛
- ریسک عملیاتی؛
- ریسک قانونگذاری؛
- ریسک ناشی از شهرت و خوشنامی مشتریان.
اغلب این ریسک ها موضوع جدیدی نمی باشند. بانک ها و دیگر موسسات مالی عموما به صورت مستقیم با دو نوع ریسک اعتباری و ریسک نقدینگی مواجه می باشند، ولی مهمترین ریسک های مشخص شده در بانکداری الکترونیک شامل ریسک نقدینگی، ریسک های عملیات، ریسک های قانونی حقوقی و ریسک اعتباری است(حیدرزاده اقدم، 1400).
بحث و نتیجه گیری
نتایج نشان داده است مدیران و سرمایه گذاران فعال در استارتاپ های فین تک ایران، می توانند با به کارگیری برنامه خروج موفق در استارتاپ های فین تک ایران، به درآمدزایی و سودآوری پایدار و افزایش ارزش سهام استارتاپ دست یابند. لازم به کر است، افزایش جذب تعداد بالایی کاربر و کسب سهم بازار تراکنشی در کنار مقیاس پذیری استارتاپ های فین تک، به شرایط بسترساز مهمی از جمله زیرساخت قانونی، زیرساخت حقوقی، زیرساخت فرهنگی، زیرساخت فنی، سیاست های بین المللی بستگی دارد. در صورت اعتمادسازی میان مدیران و مشتریان به کمک مهارت های ارتباطی، تا حدودی می توان دستیابی به موفقیت استارتاپ های فین تک ایران را تضمین نمود. آمیخته بازاریابی در چارچوب های اصلی کسب و کار منعکس می شود و افراد با ویژگی های فردی خود در این زمینه تاثیرگذار هستند. با به کارگری بازارگرایی و افزایش جذب سرمایه گذار در استارتاپ های فین تک ایران، پیشرفت تکنولوژیک و ایجاد کسب و کارهای نوین حاصل خواهد شد. در این میان، چالش هایی برای استارتاپ های فین تک ایران نیز وجود دارد. عواملی نظیر فقدان رگولاتور مستقل، تعداد واحدهای نظارتی، عدم وجود قوانین در حوزه های جدید، تجمع قوانین و محدودیت های قانونی، تصمیمات یک شبه و ناگهانی، عدم به روز بودن دانش رگولاتور، ابهام و عدم قطعیت، محدودیت سرمایه گذار خارجی، عدم شناخت نهادهای قضایی، عدم حمایت سازمان های دولتی می توانند در تصمیمات مهم مدیران استارتاپ های فین تک ایران تاخل ایجاد کنند و مانع از دستیابی به اهداف مدنظر گردند. در این راستا، مدیران استارتاپ های فین تک ایران می توانند با به کارگیری استراتژی هایی نظیر استراتژی تخته نرد، جذب سرمایه گذار هوشمند، انتخاب بازارهای گوشه، انتخاب درست افراد (تیم و سرمایه گذار) و استراتژی رقابت با شرکت های بزرگ، بر چالش های موجود غلبه نمایند و ماحصل تلاش های خود را که به سلامت افراد، کاهش فقر، تغییر سبک زندگی، افزایش تعاملات اجتماعی، افزایش سودآوری، کاهش هزینه ارائه سرویس و شفاف سازی تعاملات مالی منجر می شود، دریافت نمایند.