انقلاب نرمافزاری به شیوه سلزفورس
عصر بانک؛«نوآوری» درست مانند «خلاقیت»، مفهومی کلی و غیر شفاف دارد و در حوزه تجارت، نقش یک هدف چالشآمیز را بازی میکند که دستیابی به آن بسیار مشکل و آرزوی بسیاری از کسب و کارهای مختلف نوپا یا قدیمی است.
شرکت Salesforce میتواند یک نمونه مناسب در زمینه معرفی نوآوری باشد. این شرکت با وجود اینکه محصولاتش تنها به یک سری ابزارهای بهرهوری در حوزه بیزینس محدود میشود، اما توانسته است به خوبی در معرفی و تبلیغ سرویسهای خود، مفهوم «نوآوری» را پیاده کند.
مارک بنیوف (Marc Benioff)، موسس و مدیرعامل 53 ساله شرکت سلزفورس معتقد است این شرکت با استفاده از سه روش موفق شده طی دو دهه بعد از شکلگیری خود، مسیر موفقیت را طی کند: «به نظر من سه عنصر اصلی موفقیت ما، الگوی تکنولوژی که حالا بهعنوان فضای ابری شناخته میشود، الگوی اشتراک تجاری و الگوی 1-1-1 است.» که آخرین مورد، اشاره دارد به تعهد و خدمات بشردوستانهای که این شرکت برعهده گرفته و ارائه میدهد.
سه شیوه ذکر شده، بهصورت گسترده از سوی دیگر شرکتهای حوزه مارکتینگ نیز اعمال میشود. به علاوه تحت مدیریت سختگیرانه بنیوف و تاکتیکهای منحصر به فرد وی، شرکت سلزفورس حالا تبدیل به یک عنصر موفق در دنیای شرکتهای تکنولوژیک شده است. ثابت شده است که سلزفورس هنگام پیشبینی تغییرات اساسی دنیای تکنولوژی، بسیار عالی عمل میکند و آخرین بار نیز هجمه عظیم تکنولوژی هوش مصنوعی را به خوبی پیشبینی کرده بود. سلزفورس همچنین در حیطه حسابداری اقتصادی نیز خلاقانه و نوآورانه عمل کرده و موفقیتهایی نیز در این زمینه به دست آورده است.
همین موفقیتها، به سلزفورس کمک کرد تا در لیست 50 شرکت برتر در زمینه نوآوری در آمریکا، انتخاب شده از سوی وبسایت فورچون، مقام اول را به دست آورد. این شرکت همچنین توانست در لیست شرکتهای رهبر با ارزش بیش از 20 میلیارد دلار، جایگاه اول را از آن خود کند. طبق تحلیل BCG، سلزفورس جایگاه فعلی خود را به دلایل مختلف به دست آورده است، از جمله انتظارات وال استریت از رشد آینده و همچنین بازخورد عمومی مردم که از شیوههای ارتباطی آینده حکایت دارد.
اما نوآوری مسلما محدودیتهای ویژه خود را دارد و سلزفورس ثابت کرده است که در زمینه پشتیبانی و تکمیل فرآیند رشد خود،تخصص دارد. شیوه مورد علاقه سلز فورس، تملک یا Acquisition است، ابزاری که مدتهاست در اختیار رقبای قدیمی وی ماند اوراکل و SAP نیز قرار دارد. سلز فورس شرکتهای مختلف را از آن خود میکند. از سال 2006 تاکنون 55 شرکت را خرید که به نوبه خود بیسابقه است. این شرکتها به نوعی از خود خلاقیت نشان دادهاند یا در قسمتهایی از تکنولوژی پیشرفتهای چشمگیری داشتهاند که اینگونه مورد توجه سلز فورس قرار گرفتهاند.
اما الگوهای سلزفورس گاهی ریسکهای زیادی دارد. سلزفورس مدیریت قوی دارد که بسیاری اوقات حالتی دیکتاتورگونه به خود میگیرد. مدیریت این شرکت، قدرت مطلق است و تمام تصمیمها را خود میگیرد و تمام 28هزار کارمند وی مجبور به اطاعت از تمام فرامین وی هستند که گاهی بسیار مستبدانه است.
بنیوف کنارهگیری خود را از سمت مدیریت عاملی سلز فورس در آینده، غیر محتمل نمیداند و در جواب این سوال که آیا در 30سال آینده نیز قصد دارد در این سمت باقی بماند یا خیر، عنوان کرد: «بعید است زیرا فشار زیادی روی من است و دنیای امروز، بیش از هر زمان دیگری چالشآمیز شده است.» طبق گفته بنیوف، وی 95 درصد از زمان خود را به سلزفورس اختصاص داده است و 5 درصد دیگر فقط برای موضوعات بسیار پراهمیت زندگی وی در نظر گرفته میشود.
کارمندان سلز فورس وضعیت خوبی دارند. محیط کار رضایتبخش و منحصر به فرد و حقوق و مزایای عالی دارند و برایشان اهمیت زیادی ندارد که بدانند چند نفر از مردم دنیا سلزفورس، اقدامات و محصولات آن را میشناسند. مردم شهر سانفرانسیسکو البته با اقدامات و دست و دلبازیهای بنیوف کاملا آشنا هستند. بنیوف و شرکتش تا کنون صدها میلیون دلار برای ساخت مدرسه، بیمارستان و بسیاری از اهداف دیگر در این شهر هزینه کردهاند. همه آنها قطعا برج سلزفورس را نیز به خوبی میشناسند. برج سلزفورس، یک آسمانخراش 326 متری است که ساخت آن به زودی به پایان میرسد و بهعنوان بلندترین آسمانخراش شهر سانفرانسیسکو به ثبت خواهد رسید. این برج به اندازهای بلند است که از کیلومترها دورتر از شهر نیز قابل رویت است.
درمورد محصولات، سلزفورس با یک برنامه شروع کرد که به فروشندهها این امکان را میداد تا وضعیت مشتریان خود را دنبال کرده و مدیران نیز وضعیت پیشرفت فروشندههای خود را پیگیری کنند. آن زمان، شیوههای پیگیری مشابه زیادی برای این کار وجود داشت اما سلزفورس با اعمال نوآوری توانست برنامه خود را خیلی زود محبوب کند و تبدیل به یک برنامه غیررایگان موفق شود.
با گذشت زمان، این شرکت برنامههای مختلف را تولید یا خریداری کرد که به تجار و شرکتهای فروشنده محصولات این امکان را میداد تا سرویسهای خود را بهصورت آنلاین نیز عرضه کنند. تمام خدماتی که سلز فورس ارائه میداد قبلا نیز در بازار وجود داشت اما این شرکت توانست با نوآوری، شیوهای جدید را در ارائه خدمات ابداع کند که به سرعت محبوب شد.
سلز فورس به سرعت ترقی کرد و خیلی زود از یک شرکت سنتی ارائهدهنده نرمافزار به یک سازمان بزرگ سرویسدهنده به مشتریان تبدیل شد که محصولات و خدماتش همیشه به روز بود. طبق گفته الکس داین، رئیس بخش محصولات سلزفورس، نسخههای به روز شده محصولات این شرکت هر 4 ماه یک بار برای مشتریان ارسال میشود. این، یعنی تمامی مشتریان این شرکت، همیشه از آخرین و بهروزترین نسخه نرمافزار استفاده میکنند.
طی 3 سال اخیر، ارزش شرکت سلزفورس بیش از دو برابر شده و از 33 میلیارد دلار به 70میلیارد دلار افزایش داشته است.
یکی دیگر از فرمولهای موفقیت شرکت سلزفورس، سیستم بازاریابی تهاجمی این شرکت است که از زمان شکلگیری این شرکت اعمال میشده است. پارکر هریس که مدیر بخش تکنولوژی و یکی از موسسان شرکت است، اولین کمپین بازاریابی شرکت که «پایان نرمافزار» نامگذاری شده بود را به یاد دارد که طی آن سلزفورس نرمافزارها را نه بهصورت جداگانه بلکه بهصورت یک پکیج سرویس به فروش میرساند. این شرکت بعد از آن برای قسمت مارکتینگ و بازاریابی، ولخرجیهای زیادی کرد که باعث شد سالها ضرر دهد اما همچنین رشد این شرکت را نیز جلو انداخت.
برای ترغیب مشتریان به خریداری محصولات شرکت، سلز فورس از روشهای غیرمتداول و نوآورانهای استفاده میکرد. این شرکت برای کنفرانس سالانه Dreamforce سانفرانسیسکو، سرمایهگذاری زیادی میکند و با ارائه نمایشهای شعبدهبازی یا دعوت از سوپراستارها تلاش میکند شیوهای متفاوت از جذب و آموزش مشتری را اعمال کند.
سلزفورس اخیرا با طراحی یکسری واژگان انحصاری مخصوص آموزش کاربران، بازهم شیوهای منحصر به فرد ارائه کرده است. این شرکت اخیرا برنامهای آموزشی راهاندازی کرده که Trailhead نام گرفته است و مشتریان اختصاصی سلزفورس که از این برنامه استفاده میکنند، Trailblazers نام دارند که تاکنون توانسته است بسیاری از مشتریان و برنامهنویسان را برای خرید، ترغیب کند.
/دنیای اقتصاد