فرهنگ استارتآپی و رشد دنیای در حال توسعه
عصر بانک؛فدریکو آنتونی، از مدرسه کسبوکار استنفورد، در گفتوگویی توضیح داده که هیچگاه قصد نداشته یک سرمایهگذار خطرپذیر باشد. حتی قرار نبوده شهرش، مکزیکوسیتی، به یکی از قطبهای سرمایهگذاری خطرپذیر تبدیل شود. وقتی این مدیر سابق در صنعت مد اولینبار به فکر راهاندازی صندوقی برای استارتآپهای تازهکار افتاد، تعداد نمونههای موفق که بتوان به آنها اشاره کرد، اندک بود. شرکتی که او به کمک همکارش فرناندو لیو ثبت کرد (ALLVP)، بسیاری از صاحبان ایده کسب وکار در سراسر کشور را به مبارزه میطلبید. این شرکت از نخستین سال فعالیت خود (2012) دو صندوق حمایت از کسبوکارهای نوپا را راهاندازی کرده و از 22 شرکت در آمریکایلاتین حمایت مالی بهعمل آورده است. در سال 2015 میلادی، شرکت ALLVP با خرید شرکت Aventones، کسب وکار به اشتراک گذاری اتومبیل متعلق به استارتآپ فرانسوی BlaBlaCar، توانست چشمانداز توسعه خود را دگرگون کند.آنتونی به خوبی میداند که چالش های پیشرو در بازارهای نوظهور هرچه که باشند، فرصتی طلایی برای جلبتوجه سرمایهگذاران جسور و کارآفرین که تمایل به تعامل در کلاس جهانی دارند، فراهم خواهند کرد. در گفت وگوی حاضر آنتونی به چالش های منحصربهفرد موجود بر سر راه فعالیت سرمایه گذاران در بازارهای نوظهور اشاره میکند و راهکارهایی را بهمنظور موفقیت در اکوسیستم پویای بازارهای جهانی با ما در میان خواهد گذاشت.
در آغاز فعالیتتان، مکزیک از فرهنگ استارتآپی قوی برخوردار نبود. این شرایط چه چالشهای خاصی را در پی داشت؟
به نظرم اولین چیزی که در چنین فضایی نیاز خواهید داشت یک اکوسیستم جدید است که پذیرای شکست است. پذیرش شکست در سیلیکونولی و بهطور کلی در ایالاتمتحده آمریکا، مقولهای بهشدت جا افتاده است. شما در واقع اغلب در تلاش هستید شکست بخورید زیرا اگر مشغول انجام کاری هستید که نتیجه ای نخواهد داشت، باید در اسرعوقت به چالش بعدی روی آورید. در چنین فضایی اطرافیان شما بر این باورند که اگر شکست بخورید دفعات بعدی تلاش بیشتری خواهید کرد و به احتمال زیاد موفق خواهید شد.در اقتصادهای در حال توسعه، زیرساختهای فرهنگی بسیار ضعیف هستند و شکست موضوع جالبی نیست، راهاندازی کسب وکار بسیار دشوار بهنظر میرسد، چراکه بسیاری از کسب وکارها شکست میخورند و اگر فرهنگ کسب وکار چنین شکست هایی را باور نداشته باشد، کسبوکارهای جدید متولد نخواهند شد. این موضوع فقط برای شرکتها صادق نیست، بسیاری از سرمایه گذاران هم با شکستهای متعددی مواجه میشوند. شرکای کسبوکارها باید بتوانند با خبر عدم توانایی کسب وکارها نسبت به ادامه فعالیت که در قالب یک ایمیل ساده و کوتاه به آنها ارسال شده است، بهراحتی کنار بیایند. از لحاظ نظری، به نظر بسیاری از افراد، این بخشی از بازی است اما هنگامی که به عنوان یک سرمایه گذار در دنیای کسب وکار، ایمیلی با چنین محتوایی دریافت کنید، تحمل و درک شرایط بسیار سخت و دشوار خواهد بود، بنابراین همیشه پیدا کردن سرمایه گذارانی صبور برای حفظ اکوسیستم کار سختی است.تحمل شکست از هر موضوع دیگری مهمتر است، از اینرو بهنظر من کلید اصلی انتخاب الگوهای مناسب است. به باور من سازمانهای مختلف باید فضای لازم برای گفتوگو درباره شکست را فراهم کنند. ایجاد چشم اندازی باز پیرامون مقوله شکست، در واقع یک شروع است.
چگونه با مشکل کمبود الگو روبهرو شدید؟ و چگونه اکوسیستمی ایجاد کردید که خود پایدار است؟
به نظرم این یک موضوع روشن است. اما بهترین کاری که میتوانیم انجام دهیم، موفق بودن است. در صورتی که بتوانیم اثبات کنیم مهندسی جوان از یک روستای کوچک در مکزیک توانسته است کسبوکاری فوق العاده ایجاد کند، به موفقیت دست پیدا کردهایم. اگر بتوانیم نشان دهیم چند اپراتور معمولی توانسته اند بازگشت سرمایه مطلوبی برای سرمایه گذاران خود به ارمغان بیاورند، به موفقیت رسیده ایم. چرخه از همینجا آغاز میشود و موتورهای موفقیت با توان بیشتری کار خواهند کرد.برای مثال، شرکتی در ترکیه به نامYemeksepet در حال فعالیت است. این شرکت یک کسب وکار ارسال و تحویل مواد غذایی است که به ارزش 500 میلیون دلار به فروش رفته است. این موضوع تاثیر فوق العادهای بر اکوسیستم کسب وکار ترکیه داشته است، چراکه میتوان از آن به عنوان یک نقطهعطف یاد کرد. هماکنون ترکیه سرمایهگذاران متعددی دارد که سرمایهگذاریهای موفقی انجام میدهند و پول زیادی به جیب میزنند. توجه داشته باشید که یک شرکت موفق به تنهایی میتواند اکوسیستمی را بهوجود آورد. در این صورت سرمایهگذارانی متعدد دارید، جوانان پویایی دارید که همواره در حال تلاش برای تبدیل ایده خود به یک کسب وکار هستند و دانشگاههایی دارید که نیاز جامعه به پرورش کارآفرینان را پاسخگو هستند.بنابراین، در سایه فقط یک نمونه موفق از همه چیز دارید. در آرژانتین شرکتی تحت عنوان Mercado Libre فعالیت میکند. این شرکت در سال 1999 تاسیس شده است. میتوان از آن به عنوان یک موفقیت بزرگ برای آرژانتین یاد کرد که بازاری مشابه eBay دارد. به دنبال فعالیت موفقیتآمیز این شرکت سرمایه گذاریهای متعددی انجام شده و نسل های مختلفی از کارآفرینان از دل آن بیرون آمدهاند.نمونه های کسب وکارهای موفق بسیار هستند. اما بهمنظور تبدیل کسبوکارتان به نمونه ای موفق به تلاش های افراد زیادی نیاز دارید که مدام شانس خود را میآزمایند. جادویی در کار نیست. همه چیز پشت ارقام پنهان شده است. به سرمایه بزرگی نیاز دارید، به سرمایه گذاران کسب وکارهای نوپا و البته جذب سرمایههای خارجی. اغلب کسب وکارهای نوپایی که پیرامونشان صحبت کردیم با سرمایه گذاریهای هنگفت به قله موفقیت رسیدهاند. به نظرم این موضوع در کشورهای در حال توسعه مستلزم توجه بیشتری است.
دولتهای مختلف در سراسر جهان در تلاش هستند مراکز فناوری و کارآفرینی مختلفی را راهاندازی کنند. اما اگر نیمنگاهی به رقم سرمایه گذاریهای انجام شده داشته باشیم، خواهیم دید که بیش از نیمی از آنها در ایالات متحده آمریکا و اغلب در منطقه سیلیکون ولی صورت گرفته است. چرا توزیع برابری در این حوزه نداریم؟
درک این موضوع که هیچ دولت و هیچ قانونی توان ایجاد یک سیلیکون ولی جدید را ندارد، برای هر فردی که با این منطقه آشناست، بسیار ساده است. نه دولتها و نه اعضای فعال اکوسیستم نباید به فکر ایجاد سیلیکون ولی جدیدی باشند. تنها سیلیکون ولی همان سیلیکون ولی هست که همه ما آن را میشناسیم. بهنظرم فرصتی که میتوان از آن بهرهبرداری کرد، ایجاد ارتباطات و تعاملات مطلوب با سیلیکون ولی است که در واقع تلاشی است برای جذب سرمایه های مادی و البته انسانی موجود در این منطقه. بهترین نمونه برای این موضوع Startup Chile است؛ برنامه ای که اساسا از هر کارآفرینی برای راه اندازی کسب وکار نوپا در شیلی حمایت میکند. اگر یک مهندس هندی باشید و به شیلی بروید، میتوانید با دریافت 90 هزار دلار شرکت خود را برپا کنید و الزامی برای اثبات ایده خود ندارید. تنها چیزی که لازم دارید این است که به شیلی بروید و کسب وکار جدید خود را شروع کنید. همین!وقتی با نیکولاس شی، موسس این طرح و فارغالتحصیل دانشگاه استنفورد صحبت کنید، او به شما خواهد گفت که اقدام به راهاندازی کسب وکار در قوانین مهاجرت شیلی بهترین و ارزانترین روش برای دریافت اقامت دائم در کشور شیلی است. با مطالعه تاریخچه سیلیکون ولی خواهید دید دولت در ساخت سیلیکون ولی نقش بسیار مهمی بر عهده داشته است. مردم بسیار درباره ایلان ماسک و تلاشهایش برای سفر به مریخ صحبت میکنند. اما اطلاعات کمی در خصوص یارانه هایی که برای راهاندازی شرکت SpaceX پرداخت شده است، دارند.بهطور کلی، نشانه های بسیار خوبی از سراسر جهان قابل ذکر است. چین یکی از کشورهایی است که بهترین نمونه ها از کسب وکارهای موفق را دارد. اما هیچ کدام از این کسبوکارها هیچ تلاشی برای ایجاد یک سیلیکون ولی جدید انجام نمیدهند. قوانین دولتی مناسب برای کارآفرینی و جمعیت تحصیلکرده در زمینه های علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) کمک شایانی به موفقیت های مذکور در چین کرده است.
آیا دغدغه ای در زمینه روند انزواگرایی در جهان دارید؟ برگزیت در اروپا، دیوار مرزی میان آمریکا و مکزیک و… آیا موضوعاتی از این قبیل روند ایجاد شبکه های جهانی مورد نیاز برای ادامه حیات بازارهای نوظهور را با مشکل روبهرو خواهند کرد؟
قدیمیترها به خوبی بحران دهه 70 میلادی را درک میکنند. تاریخ گفته های بسیاری از این دوران دارد. از تحرکات کالا و مردم. ترامپ و دولت جدید او به دنبال متوقف کردن جریان کالا و جمعیت هستند. آنها به دنبال محافظت از صنعت تولید در آمریکا هستند و مخالف مهاجرتهای غیرقانونی. آنها میخواهند در جهانی که جریان سرمایه و سرعت انتقال آن و البته سرعت انتشار دکترین فناوری به شدت جهانی است، چنین تغییری ایجاد کنند. این تحولات کاملا جهانی هستند و غیر قابل توقف. فناوری گرایش به کوچکتر کردن هر چه بیشتر دنیا دارد. جریان سرمایه ای که هر ساعت و حتی هر لحظه در سراسر جهان وجود دارد، رقمی بسیار شگفت آور است و چنان یکپارچه که عملا نمیتوان در برابر آن قد برافراشت و ایستادگی کرد. جالب است که پلتفرمی که آقای ترامپ به شدت به آن علاقه مند است، پلتفرمی به شدت جهانی است. هیچ مرزی برای توییت های ترامپ وجود ندارد. در توییتر «تقدم آمریکا» معنایی ندارد.این جهانی است که ما در آن زندگی میکنیم. شاید بتوان جریان خودروهای تولید شده در مکزیک به بیرون از مرزهای این کشور را کنترل کرد اما بدون شک نمیتوان جلوی دسترسی به توییتر را گرفت. به همین دلیل من بهطور کلی خوشبین هستم. نکته اصلی این است که کارآفرینی باید تجربهای قابل دسترس برای همگان باشد. نه تنها سیلیکون ولی بلکه تمامی اکوسیستم های موجود بدون فراهم کردن قابلیت دسترسی، ارزش های بسیاری را از دست خواهند داد. کارآفرینی آن طور که باید برای زنان، مهاجران و اقلیت ها در دسترس نیست. تحولی بزرگ در این زمینه لازم است. سیلیکون ولی و سایر اکوسیستم ها باید زمینههای حمایت همه جانبه از ایده ها و استعدادهای همه ما را در هر گوشه از جهان فراهم آورند.
/دنیای اقتصاد