ویژگیهای رهبران جوان و موثر در سازمانها
عصر بانک؛فردی که به تازگی به مقام مدیریت و رهبری یک شرکت یا تیم رسیده است به شدت به ابزاری نیاز دارد که خیلی زود از او رهبری بزرگ و تاثیرگذار بسازد. بنابراین اگر شما هم میخواهید به رهبری بزرگ و الهام بخش برای افرادتان تبدیل شوید به آنچه در ادامه خواهد آمد توجه کنید و ببینید که از کدام یک از آنها برخوردارید.
1) بهطور کلی مثبتاندیش هستید
تحقیقات نشان داده که افراد شاد و سرزنده رهبران موثرتری هستند. علت اصلی این تاثیرگذاری مثبت در الهام بخش بودن و الگو بودن رهبران شاد و مثبتاندیش برای کارکنانشان است. به عبارت بهتر نیازی نیست که چنین رهبرانی افرادشان را مجبور به خوب کار کردن و افزایش بهرهوری کنند، چراکه بهصورت خودکار و به تبعیت از رهبرشان به افرادی شاد و مولد تبدیل میشوند که میزان بالای بهرهوری و بازدهی را از خود نشان میدهند. این شادی و مثبت بودن باید واقعی و از اعماق درون مدیران باشد تا به کارکنان نیز سرایت کند.
2) از تغییرات نمیترسید
تحقیقی که در سال 2016 روی 65 هزار مدیر از سرتاسر جهان انجام شد نشان داده که مدیران جوانتر، تاثیرگذارتر و کارآمدتر از مدیران سالخورده و قدیمی هستند. آیا میدانید علت اصلی این مساله چیست؟ پاسخ ساده است: میل بیشتر مدیران جوان برای نوآوری و تغییر دادن شرایط. این تحقیق ثابت کرد اغلب مدیران جوان به خاطر پاک بودن ذهنشان از تجربیات منفی و ناموفق پیشین، دارای نگرشی مثبت نسبت به تغییرات و بهبود شرایط هستند و به همین دلیل هم میتوان مدیران جوان را «قهرمان تغییرات» دانست.
3) قابل پیشبینی و ثابتقدم هستید
یک مدیر و رهبر کارآمد حتما باید فردی ثابت قدم و مصمم باشد و از کارهای هیجانی و از این شاخه به آن شاخه پریدن پرهیز کند. بلوغ و پختگی عاطفی از جمله ویژگیهای مدیران جوانی است که قادرند به نقطه اتکای کارکنانشان تبدیل شوند. یک مدیر ثابتقدم و پیگیر مانند یک نقطه اتکا و وزنه سنگین در سازمان عمل میکند که همه میتوانند در بلندمدت به آن تکیه کنند، بدون اینکه از جابهجایی و تزلزل آن نگرانی داشته باشند.
4) با افرادتان همبستگی و نزدیکی دارید
احساس همبستگی و دلسوزی واقعی مدیران و رهبران نسبت به افرادشان یکی از کلیدهای اصلی تاثیرگذاری و موفقیت آنها محسوب میشود. تحقیقات نشان داده که سودآوری شرکتها و موفقیت تیمهایی که رهبرانشان نسبت به اعضا احساس همبستگی و نزدیکی دارند، پنج برابر تیمها و شرکتهایی است که فاقد آن هستند. در شرکتها و سازمانهایی که در آنها نوعی نزدیکی و خودمانی بودن بین رهبر و کارکنان وجود دارد، تمام کارکنان رشد و موفقیت گروه را موفقیت و پیشرفت خود میپندارند و با جان و دل برای آن کار میکنند، درحالیکه اگر به جای این همبستگی و نزدیکی سلسله مراتب سازمانی و روابط خشک کاری وجود داشته باشد، همه کارها بر اساس وظیفه کاری و نه وجدان کاری و روابط انسانی صورت میگیرد. در محیطهای کاری آکنده از همبستگی و دلبستگی یک نوع خودمدیریتی و همچنین مدیریت در سطح خرد به چشم میخورد، به این نحو که تک تک کارکنان به صورت خودجوش و خودخواسته نسبت به انجام وظایفشان عمل میکنند، بدون اینکه نیازی به نظارت از سوی مافوقشان داشته باشند.
5) به سختی کار میکنید
تجربه نشان داده و منطق حکم میکند که بهترین الگو برای کار کردن اعضای هر تیمی، کسی نیست مگر رهبر آن تیم و اگر او فردی سختکوش و منظم باشد، همین ویژگیها در اعضای تیم تحت رهبری او نیز جاری خواهد شد. بنابراین اگر میخواهید افرادتان به خوبی کار کنند و مولد و پربازده باشند، اول از خودتان شروع کنید. خواهید دید که افرادتان نیز بهطور خودکار و بدون اینکه به آنها چیزی بگویید از شما تبعیت خواهند کرد.
6) تصویر روشنی از آینده در ذهن خود دارید
یکی از مشکلات و چالشهای پیش روی بسیاری از مدیران و رهبران ریشه در این نکته دارد که آنها فاقد تصویری روشن و مشخص از آیندهای هستند که قرار است برای سازمانشان رقم بزنند و ناگفته پیداست که وقتی یک رهبر نداند چه چیزی در آینده انتظار او و افرادش را میکشد، نخواهد توانست آنها را به درستی هدایت کند. با این همه باید به این نکته نیز اذعان کرد که تصویرسازی در مورد آینده و روشن ساختن افقهای پیشرو، امری ساده و آسان نیست و به تعمق و تفکر رهبران نیاز دارد.
7) به همکارانتان احترام میگذارید
تحقیقی که اخیرا روی بیش از 20 هزار نفر از کارمندان در سرتاسر جهان صورت گرفته، حکایت از آن دارد مهمترین عاملی که مشارکت و همت کارمندان را تحریک و تقویت میکند نه پول است و نه ارتقای مقام، بلکه احترامی است که مدیران و رهبران سازمانها برای کارکنانشان قائل هستند. متاسفانه یکی از اشتباهات مهلک مدیران و رهبران تازهکار و کم تجربه این است که آنها با نوعی احساس غرور و خودبزرگ بینی با زیردستان خود رفتار میکنند و انتظار دارند هر چه فرمان میدهند بیچون و چرا انجام شود که تداوم چنین وضعیتی نتیجهای غیر از فاصله گرفتن کارکنان از مدیران و رهبران به دنبال نخواهد داشت. تحقیق دیگری که از سوی دانشگاه هاروارد انجام شده نشان داده کارگرانی که از طرف کارفرمای خود عزت و احترام دیدهاند بیش از 55 درصد نسبت به کارگرانی که چنین احترامی را تجربه نکردهاند کارآیی و بهرهوری داشتهاند و تمایل آنها به ترک شغل تقریبا 50 درصد کمتر بوده است. ایجاد فرهنگ احترام در سازمان بهویژه احترام گذاشتن به زیردست از جمله وظایف کلیدی مدیران و رهبرانی است که میخواهند تاثیرگذار و موفق باشند.
/دنیای اقتصاد