10 عادت‌ روزانه که زندگی‌تان را خراب می‌کند/ ترکشان کنید!

شما، بنده برخی عادت‌هایتان شده‌اید. و موضوع همین جاست که وقتی اجازه می‌دهید این عادت‌های بد خودشان را در زندگی شما جا بیاندازند، طبیعی است که مسیر موفقیت‌تان ناهموار می‌شود. نکته اینجاست که این عادت‌های بد خیلی آرام و بدون اینکه متوجه شوید چقدر مضر هستند به بخشی جدا نشدنی از زندگی‌تان تبدیل می‌شوند.

عصر بانک؛به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ در عین حال ترک عادت‌های بد و اشتباه نیازمند قدرت کنترل خود است. اگر می‌خواهید توانایی کنترل کردن خودتان را داشته باشید،‌ اتفاقی که گام بزرگی در قرار گرفتن در مسیر موفقیت است؛ باید عادت‌های خوب را جایگزین بدها کنید. تلاش کنید قدرت کنترل خود را به دست بیاورید، در این راه اول باید این عادت‌های بد را از زندگی‌تان بیرون کنید. عادت‌هایی که شاید خیلی از ما بابت غرق شدن در سبک زندگی جدید گرفتارشان شده باشیم.

 

1- استفاده کردن تلفن همراه،‌ تبلت یا کامپیوتر در تخت‌خواب

 

یکی از بدترین عادت‌هایی که اینروزها خیلی از ما گرفتارش شده‌ایم همین یکی است ، بدون اینکه بدانیم تا چه حد بر روی کیفیت خواب ما و کارایی‌مان در طول روز اثر مخرب می‌گذارد. طول موج کوتاه نور آبی نقش مهمی در خلق و خو، میزان انرژی و کیفیت خواب شما دارند. در ابتدای صبح نور خورشید حاوی مقدار بالایی از این نور آبی است. وقتی شما چشم‌هایتان را باز می‌کنید و نور خورشید به آنها می‌تابد ،‌میزان هشیاری‌تان بالا می‌رود یا به اصطلاح معمول خواب از سرتان می‌پرد. در واقع در این هنگام ترشح هورمون ملاتونین که هورمون القای خواب است متوقف می‌شود. عصر هنگام مقدار این نور آبی در اشعه خورشید کم می‌شود. به این ترتیب دوباره ترشح هورمون ملاتونین آغاز شده و احساس خواب آلودگی سربرمی‌آورد. با این وصف شب هنگام مغز شما دیگر توقع مواجهه شدن با نور آبی را ندارد و به آن بسیار حساس است.

 

با این حال محبوب‌ترین وسیله اوقات شبانه ما همین تلفن‌های همراه ، تبلت و کامپیوتر هستند که اتفاقا نور آبی آنها مستقیم روی صورت متمرکز می‌شود. همین مسئله باعث می‌شود ترشح هورمون خواب یا همان ملاتونین مختل شود، در نتیجه خواب شما هم دچار اختلال خواهد شد. بهترین راه حل این است که شما بعد از زمان شام دیگر سراغ این وسایل نروید. (تلویزیون در این زمینه مشکلی ندارد چون فاصله‌ای که افراد با صفحه آن دارند طولانی است)

 

2- وقتی در استفاده از اینترنت زیاده روی می‌کنید

 

به طور کلی شما قبل از درگیر شدن در هر کاری به 15 دقیقا متوالی تمرکز احتیاج دارید. وقتی شما اینکار را انجام می‌دهید با حالتی که در واقع افزایش بهره‌وری است مواجه می‌شوید که این اتفاق یک روند یا جریان نامیده می‌شود. تحقیقات نشان داده است مردمی که در این جریان به این شکل قرار می‌گیرند پنج برابر کارایی بیشتری نسبت به بقیه دارند.

وقتی شما خارج از کار سراغ اینترنت می‌روید تا مثلا اخبار را چک کنید ، وارد فیس بوک شوید یا هر موضوع دیگری را در اینترنت دنبال کنید در حقیقت از این جریان یا روند خارج می‌شوید و این یعنی که شما برای بازیابی تمرکز خود به یک زمان 15 دقیقه‌ای دیگر نیاز دارید. حالا تصور کنید استفاده اغراق آمیز از اینترنت چقدر زمان از شما می‌گیرد تا دوباره بتوانید تمرکز خود را برای کار به دست بیاورید.با این وجود سعی کنید در زمان کار کمتر سراغ اینترنت گردی بروید.

 

3- وقتی در حین گفتگو با دیگران موبایل خود را چک می‌کنید

 

هیچ چیزی مثل چک کردن لحظه‌ای تلفن همراه حین یک گفتگو نمی‌تواند رشته کلام را از دست خارج کند. وقتی وارد یک بحث شده‌اید باید همه انرژی و توجه خود را به گفتگوی در حال انجام بدهید. مطمئن باشید که دیالوگ‌های رودررو به مراتب جالب‌تر و لذت بخش‌تر خواهند بود.

 

4- وقتی از زنگ‌های آگاهسازی (notifications) زیاد استفاده می‌کنید

 

وقتی این زنگ‌ها زیاد می‌شوند هیچ تفاوتی با کابوس شبانه ندارند. تحقیقات نشان می‌دهد رسیدن بیش از حد زنگ‌های آگاهسازی روی گوشی موبایل که حواس شما را به خود معطوف می‌کند ،‌کارایی افراد را پایین می‌آورد. بنابراین به جای اینکه تمرکزتان را روی چک کردن لحظه‌ای مسیج‌ها و ایمیل‌هایتان بگذارید ،‌برای رسیدگی به آنها یک وقت بخصوص را تعیین کنید و مثلا صرفا در زمانی یکساعته به چک کردن آنها بپردازید. این روشی است که پیشتر امتحان شده و جواب داده است. (می‌توانید قسمت‌های ضروری را مثل ایمیل هر یک ساعت یکبار چک کنید)

 

5- وقتی می‌گویید "بله" زمانی که باید بگویید "نه"

 

مطالعات انجام شده در دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس نشان می‌دهد هر چقدر فردی مشکل‌تر "نه" بگوید، بیشتر استرس، فرسودگی و حتی افسردگی به همراه تضعیف قدرت کنترل خود را تجربه می‌کند.

 

نه گفتن در واقع یک چالش بزرگ برای قدرت کنترل خود در بسیاری از مردم است. "نه" یک واژه نیرومند است که شما نباید از ابراز آن بترسید. وقتی زمان "نه" گفتن فرا می‌رسد افراد باهوش از استفاده از این واژه‌ها "فکر نمی‌کنم من بتوانم" یا "من مطمئن نیستم" پرهیز می‌کنند.

 

نه گفتن به یک تعهد جدید در واقع احترام به تعهدات موجود شماست تا بتوانید به نحو احسن آنها را به سرانجام برسانید. یادتان باشد نه گفتن یکی از راه‌های تقویت کنترل خود است که می‌تواند در آینده این قدرت را در شما بالا ببرد و از اثرات مخرب تعهدهای بیش از حد که از عهده‌تان خارج است جلوگیری کند.

 

6- وقتی درباره آدم‌های "سمی" فکر می‌کنید!

 

همیشه آدم‌های منفی یا به اصطلاح سمی هستند که راهی برای زیر پوست شما رفتن و همان جا ماندن پیدا می‌کنند. هر زمان که فکرتان معطوف به چنین آدم‌هایی می‌شود، آدم‌هایی که فشار خونتان را بالا می‌برند! یادتان باشد به آدم‌های دیگری در زندگی‌تان فکر کنید که حضور مثبتی دارند و بابت وجود آنها شکرگزار باشید. مطمئن باشید آدم‌های زیادی هستند که شایسته توجه شما خواهند بود. فکر کردن به آدم‌های منفی و آزاردهنده باید آخرین چیزی باشد که به ذهن شما خطور کند.

 

7- وقتی در یک جلسه چند کار را با هم انجام می‌دهید

 

هیچ چیز نباید در یک نشست یا جلسه نیمی از حواس شما را پرت کند. اگر یک جلسه برای شما خیلی ارزش ندارد پس نباید حضور در آن را در اولویت کارهایتان قرار بدهید اما اگر حضور در جلسه‌ای برایتان باارزش است پس باید همه چیز را رها کنید و تمام توجه‌تان در همان جلسه باشد. بنابراین انجام دادن چند کار همزمان در یک جلسه نه فقط باعث اذیت شدن خود شما می‌شود بلکه این حس را به بقیه القا می‌کند که شما مهمتر از دیگران هستید و خب ،‌این اتفاق خوبی نیست.

 

8- شایعه پراکنی

 

کسی که شایعه پراکنی می‌کند در واقع همان آدمی‌است که از بدبختی دیگران لذت می‌برد. شاید کندوکاو در زندگی شخصی یا شغلی یک فرد یا بحث بر سر موضوعی که در زندگی دیگری وجود دارد به نظر جالب برسد اما تکرارش نه تنها خسته کننده که آزار دهنده خواهد بود به این ترتیب که باعث آزار و صدمه دیدن زندگی دیگران می‌شود. در دنیا پر از آدم‌هایی است که شما می‌توانید از آنها چیزهای مثبت زیادی یاد بگیرید بنابراین بهتر است وقت‌تان را با سرک کشیدن در بد اقبالی دیگران هدر ندهید و انرژی‌تان را در مسیر مثبتی هزینه کنید.

 

9- وقتی صبر می‌کنید در حالیکه باید شروع کنید

 

بسیاری از نویسنده‌ها ساعت‌های بی‌شماری را وقت صرف می‌کنند تا از بلبشوی داخل ذهنشان کاراکترهای داستان‌هایشان را خلق کنند. آنها صفحات زیادی را می‌نویسند در حالیکه می‌دانند این صفحات هرگز وارد کتاب نهایی آنها نمی‌شود. وقتی ایده‌هایمان کامل نیست به جای اینکه شروع کنیم و نقاط ضعف را دریابیم ترجیح می‌دهیم همه چیز را مسکوت نگه داریم. باید یادمان باشد آنچه که ما انجام می‌دهیم الزاما نمی‌تواند خوب باشد. با این حال ما چطور می‌توانیم کاری را خوب انجام بدهیم بدون اینکه به ایده‌ها و افکارمان زمان بدهیم تا رشد کنند و کامل شوند. پس شروع کنید،؛ اشتباهات را دریابید، آنها را رفع کنید تا ایده‌هایتان در نهایت ناب و کارآمد شوند.

 

10- وقتی خودتان را با دیگران مقایسه می‌کنید

 

وقتی احساس رضایت و خوشی شما نشات گرفته از مقایسه خودتان با دیگران است ، پس باید بدانید که شما برای مدت طولانی صاحب این خوشبختی نخواهید بود. وقتی با آنچه که خودتان انجام می‌دهید خوشحال هستید اجازه ندهید دیگران با افکار و حرف‌هایشان این روند خوشی شما را متوقف کنند. وقتی که واکنش نشان ندادن در برابر افکار دیگران غیر ممکن است، پس شما نباید خودتان را با آنها مقایسه کنید. با این وصف مهم نیست مردم چه می‌گویند یا چطور فکر می‌کنند چون ارزش شخص شما از درونتان می‌آید.

 

منبع: بیزنس اینسایدر/ ترجمه: صنم بیاناتی

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.