تشویق برای همه، تنبیه برای یک نفر
عصر بانک؛اما در دنیای مدیریت و سازمانها، عکس این قاعده مصداق پیدا میکند و معمولا تلاش میشود عملکرد مطلوب سازمان با تشویق تمام کارکنان پاداش داده شود و عملکرد ضعیف یک کارمند یا مدیر با تنبیه خود او پاسخ داده شود. با این همه در دنیای حقیقی شاهد موارد متعددی هستیم که نقض شدن این قاعده را نشان میدهند؛ شبیه آنچه در داستان زیر اتفاق افتاده است:
آقای ارل که رئیس کمیته پاداشدهی و تشویق یک شرکت بزرگ است قرار است با مدیرعامل شرکت ملاقات و با او در مورد نحوه تخصیص بودجه اختصاص یافته برای تشویق عملکرد کارکنان گفتوگو کند. لازم به ذکر است که شرکت در سال مالی که به تازگی به پایان رسیده، عملکرد درخشانی داشته و توانسته علاوهبر کنار زدن رقبا، رضایت حداکثری مشتریان را نیز کسب کند و همین موفقیتها باعث شده توقع از کمیته تشویقات برای پاداشدهی به کارکنان افزایش یابد اما مشکل از آنجا شروع شد که ارل در جلسهای که با مدیرعامل داشت، متوجه شد او انتظار دارد به واسطه عملکرد موفق خود در شرکت پاداشی هنگفت و بیسابقه دریافت کند. او بر این مساله تاکید داشت که چند سالی است در هر شرکتی که کار کرده بیشترین حقوق و مزایا را دریافت کرده که بسیار بیشتر از همکارانش در سایر شرکتها و سازمانها بوده است. ارل میدانست که مدیرعامل تا حدودی حق دارد چنین انتظاری را مطرح کند، اما مشکل اینجا بود که بودجه اختصاص پیدا کرده برای پاداشدهی و تشویق کارکنان شرکت در سالجاری محدود بوده و پرداخت مبلغ بسیار زیاد به مدیرعامل به عنوان پاداش به معنای محروم شدن سایر کارکنان از پاداشهای پرداختی از سوی شرکت بود؛ درحالی که آنها سهمی انکار ناپذیر در پیشبرد اهداف شرکت داشتند و به حق انتظار دریافت پاداشهای قابل توجهی داشتند. از سوی دیگر، امتناع ارل از پذیرش خواسته مدیرعامل میتواند به اخراج شدن او از شرکت یا حداقل تنزل مقام او منتهی شود.
چالش دیگری که ارل با آن روبهرو است، این است که او صرفا رئیس کمیته تشویق و پاداشدهی شرکت است که چندین نفر دیگر در آن عضویت دارند و او هر تصمیمی بگیرد باید بتواند سایر اعضای کمیته را نسبت به درست بودن تصمیم خود متقاعد سازد. ارل چند گزینه بیشتر پیشرو ندارد: یکی اینکه با پذیرش نظر مدیرعامل علاوهبر افزایش پاداش او، به سایر اعضای کمیته تشویقات نیز پاداش بیشتری بدهد و به عبارت روشنتر «آنها را با پول ساکت کند» (که این کاری کاملا غیراخلاقی است چرا که به معنای محروم شدن بسیاری از کارکنان از پاداشهایی میشود که حق آنهاست). یا اینکه در برابر این خواسته مدیرعامل بایستد و به تمام کارکنان و مدیران، سهمی برابر و متناسب با نقششان در عملکرد درخشان شرکت بدهد (که اگرچه کاری کاملا اخلاقی و شجاعانه است، اما پیامدهای سنگینی برای او به دنبال خواهد داشت) یا اینکه مانند سالهای قبل و بدون هیچ تفاوتی به افراد پاداش بدهد. اگر شما جای ارل بودید چه میکردید و کدام یک از این راهها را انتخاب میکردید؟
پیشنهاد مدیران اخلاقگرا
موقعیتی که ارل در آن قرار گرفته شبیه موقعیتهای پیچیده و دشوار اخلاقی است که بسیاری از افراد در جریان فرآیندهای کاریشان با آنها روبهرو میشوند و باید بهترین و کمهزینهترین راهحل را برگزینند. در این مورد بهترین تصمیمی که ارل میتواند اتخاذ کند عبارت است از ارائه درخواست افزایش بودجه کمیته تشویقات و پرداخت پاداش مضاعف مدیرعامل از محل این افزایش؛ چراکه درصورت عدم موافقت مدیرعامل و هیاتمدیره با افزایش بودجه کمیته تشویقات، نه مدیرعامل از عدم پرداخت پاداش اضافی به خود ناخشنود میشود و نه ارل اقدامی غیرقانونی و غیراخلاقی انجام داده است. در این حالت برنده اصلی تمام کارکنانی هستند که از مزایای عملکرد مطلوبشان بهرهمند شدهاند، بدون اینکه بازندهای در میان باشد.
/دنیای اقتصاد