ساز و کار کسب‌وکار شما چیست؟

استارت‌آپ جایی است که در آن هزینه‌ها مشکل شخص دیگری است؛ جایی که در آن چیز مزاحمی به عنوان درآمد هرگز مساله نیست؛ جایی که تا زمانی که خودتان روشی برای پول درآوردن پیدا نکرده‌اید، می‌توانید پول دیگران را خرج کنید؛ جایی که در آن قوانین فیزیک کسب‌وکار کاربردی ندارد.

عصر بانک؛استارت‌آپ نوع ویژه‌ای از شرکت است که بسیار مورد توجه قرار می‌گیرد (مخصوصا در دنیای فناوری). استارت‌آپ یک مکان جادویی است. استارت‌آپ جایی است که در آن هزینه‌ها مشکل شخص دیگری است؛ جایی که در آن چیز مزاحمی به عنوان درآمد هرگز مساله نیست؛ جایی که تا زمانی که خودتان روشی برای پول درآوردن پیدا نکرده‌اید، می‌توانید پول دیگران را خرج کنید؛ جایی که در آن قوانین فیزیک کسب‌وکار کاربردی ندارد. مشکلی که در مورد این مکان جادویی وجود دارد این است که یک داستان افسانه‌ای است. حقیقت این است که هر کسب‌وکاری، جدید یا قدیمی، با مجموعه مشابهی از نیروهای بازار و قوانین اقتصادی اداره می‌شود. بروز هزینه‌‌ها و صرف درآمد برای آنها. استارت‌‌آپ‌ها سعی می‌کنند این واقعیت را نادیده بگیرند. آنها توسط افرادی اداره می‌شوند که تلاش می‌کنند امور بدیهی را به تعویق بیندازند؛ یعنی همان رشد و پیشرفت کسب‌وکارشان و استمرار و سودآوری آن را.

 

هر کس که رویکرد ما «کشف می‌کنیم چگونه در آینده سود کنیم» را اتخاذ کند، مورد تمسخر قرار می‌گیرد. این کار مانند ساختن یک فضاپیما است که برای پرتاب آن به فضا بگوییم بیایید وانمود کنیم جاذبه وجود ندارد. یک کسب‌وکار بدون مسیری برای سوددهی، کسب‌وکار نیست، بلکه یک سرگرمی است. بنابراین از ایده تشکیل استارت‌آپ به عنوان یک پشتیبان استفاده نکنید. در عوض، یک کسب‌وکار واقعی را شروع کنید. کسب‌وکارهای واقعی با چیزهای واقعی مثل صورت‌حساب و لیست حقوق کارمندان سروکار دارند. کسب‌وکارها با گفتن این جمله که مشکلی نیست، ما یک استارت‌آپ هستیم روی مشکلات سرپوش نمی‌گذارند. مثل یک کسب‌وکار واقعی عمل کنید تا احتمال موفقیت شما بیشتر شود.

 

به کمتر از آنچه فکر می‌کنید نیاز دارید

 

آیا واقعا به 10 کارمند نیاز دارید یا 2 یا 3 نفر هم در حال حاضر از پس کارها برمی‌آیند؟ آیا واقعا به 500 هزار دلار نیاز دارید یا 50 هزار دلار (یا حتی 5 هزار دلار) هم کافی است؟ آیا واقعا برای انجام کارها به 6 ماه زمان نیاز دارید یا در 2 ماه هم می‌توانید آنها را انجام دهید؟ آیا واقعا به یک دفتر کار بزرگ نیاز دارید یا می‌توانید برای مدتی فضای کار را با فرد دیگری شریک شوید (یا از خانه استفاده کنید)؟ آیا واقعا به یک انبار بزرگ نیاز دارید یا می‌توانید از یک انباری (مثل گاراژ یا زیرزمین منزل خود) استفاده کنید یا اینکه همه چیز را به‌طور کامل برون‌سپاری کنید؟ آیا واقعا به خرید تبلیغات و استخدام یک بنگاه روابط عمومی نیاز دارید یا روش‌های دیگری وجود دارد که مورد توجه قرار دهید؟ آیا واقعا نیاز به ساخت یک کارخانه دارید یا شخص دیگری می‌تواند محصولاتتان را برای شما تولید کند؟ آیا واقعا به یک حسابدار نیاز دارید یا اینکه می‌توانید با استفاده از نرم‌افزار کوییکن (Quicken) خودتان این کار را انجام دهید؟ آیا واقعا به یک واحد IT نیاز دارید یا می‌توانید آن را برون‌سپاری کنید؟ آیا واقعا به یک دستیار تمام‌وقت برای پاسخگویی نیاز دارید یا اینکه خودتان می‌توانید آن را انجام دهید؟ آیا واقعا نیاز به یک فروشگاه خرده‌فروشی دارید یا می‌توانید محصولات خود را به‌صورت آنلاین بفروشید؟

 

شما نکته را گرفتید. ممکن است در نهایت نیاز باشد مسیر بزرگ‌تر و گران‌تر را طی کنید، اما نه در حال حاضر. صرفه‌جو بودن هیچ اشکالی ندارد. ما در شرکت کریگزلیست (Craigslist) اولین محصول‌مان را خیلی ارزان تولید کردیم. در آن زمان دفتر کار مستقلی نداشتیم و با یک شرکت دیگر در دفتری مشترک کار می‌کردیم. ما سرورهای متعدد نداشتیم، بلکه فقط یک سرور در اختیارمان بود. ما تبلیغات نکردیم، بلکه تجربیات خود را به صورت آنلاین در اختیار دیگران گذاشتیم. ما کسی را برای پاسخگویی به ایمیل‌های مشتریان استخدام نکردیم، بلکه مالک شرکت شخصا به ایمیل‌ها پاسخ می‌داد و البته همه چیز به خوبی پیش رفت. شرکت‌های بزرگ همیشه از پارکینگ خانه‌ها شروع به‌کار کرده‌اند. شما هم می‌توانید این کار را انجام دهید.

 

/دنیای اقتصاد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.