نیاز به عملکرد متمرکز در دنیای پر اختلال

تبادل مداوم ایمیل در محیط کار، ما را به «ماشین‌های انسانی» صرف تبدیل کرده که باعث شده عادات کاری سطحی داشته باشیم و از تفکر عمیق دور بمانیم.

عصر بانک؛این شرایط برای اکثریت کارمندان آشنا است که برای مقابله با یک مشکل یا تمرکز بر نوشتن یک متن به چند ساعت یا دقیقه وقت آزاد نیاز دارند، اما در همین مواقع اختلال‌ها و وقفه‌ها شروع می‌شوند: ایمیل‌ها، اس‌ام‌اس‌ها و پست‌های شبکه‌های اجتماعی. انگار همه ما در تقلا هستیم از دنیای اختلال‌ها به سوی مکان آرامی بخزیم که قادر باشیم در آن واقعا کاری را به سرانجام برسانیم.

 

کال نیوپورت (Cal Newport)، استاد علوم کامپیوتر دانشگاه جورج تاون که در تئوری الگوریتم‌های توزیع شده تخصص دارد، در کتاب تازه خود به نام «عمیق‌کاری: قوانینی برای موفقیت متمرکز در دنیایی پراختلال،» این مساله را از بعد روانشناسی بررسی کرده و به مزیت‌های داشتن زمان طولی برای تفکر پیوسته می‌پردازد. در واقع نیوپورت در این کتاب شکایت‌نامه‌ای از عصر دیجیتال نگاشته است. او مثل بسیاری از کارشناسان پیش از خودش معتقد است که اینترنت اثری فرسایشی بر توانایی تمرکز ما گذاشته است.

 

او می‌نویسد که تبادل مداوم ایمیل در محیط کار، ما را به «ماشین‌های انسانی» صرف تبدیل کرده که باعث شده عادات کاری سطحی داشته باشیم و از تفکر عمیق دور بمانیم. این تفکر عمیق می‌تواند برای ایجاد استراتژی‌های کسب‌وکار جدید یا انجام کارهای مهم‌تر صرف شود. او هشدار می‌دهد: «وقتی زمان زیادی به کم‌عمقی آشفته در کار اختصاص می‌دهید، به طور دائم ظرفیت خود را برای انجام کارهای عمیق کاهش می‌دهید. تحول فرهنگ کاری ما به سوی کم‌عمقی، فرصت اقتصادی گسترده‌ای را برای عده معدودی که پتانسیل مقاومت در برابر این روند را درک کرده‌اند، فراهم می‌کند.»

 

نیاز عمیق‌ به عمیق‌کاری

 

مسلما، همه کارمندان مسوول ایجاد استراتژی‌های کسب‌وکار جدید یا داشتن فکر‌های بزرگ نیستند؛ حتی اگر زمان این کارها را داشته باشند. به گفته مارشال میر، استاد بازنشسته مدیریت از مدرسه وارتون، بیشتر بحثی که نیوپورت کرده شامل حال افرادی که کارهای غیرخلاقانه دارند، نمی‌شود. «مطمئنا، این یک بحث قانونی است و شاید لازم باشد کارمندان زیادی برای استراتژی‌هایی مثل عمیق‌کاری زمان اختصاص دهند.» اما میر می‌افزاید که مشکل بزرگ بسیاری از افراد ایجاد تعادل است؛ مشاغل غیرخلاقانه خسته‌کننده هستند. او اشاره می‌کند: «افراد به دنبال تنوع بیشتری در کارهای خود هستند. در برخی مشاغل، آنها ترجیح می‌دهند تمرکز کمتر و تنوع بیشتر وجود داشته باشد، اما الزامات اقتصادی اجازه وقوع چنین اتفاقی را نمی‌دهد. بنابراین آنها تنوع را در خارج از کار خود پیدا می‌کنند. نظر نیوپورت در کتابش این است که افراد می‌خواهند خلاق باشند، اما با کار تکراری مواجه نمی‌شوند.

 

ماتیو بیدول، استاد مدیریت وارتون می‌‌گوید: «به طور حتم، این تا حد زیادی به کاری که انجام می‌دهید بستگی دارد. در دهه 70 میلادی، وقتی هنری مینتزبرگ همین بررسی را در مورد مدیران انجام داد، متوجه اختلال‌های کاری زیادی شد، اما این اختلال‌ها به همکارانی که مانع کار دیگران می‌شدند یا زنگ تلفن محدود می‌شد.» تکنولوژی این اختلال‌ها را بیشتر کرده و اگرچه هزینه‌های ارتباط با دیگران را پایین آورده، اما هزینه‌هایی از نوع دیگر بر ما اعمال کرده است.

 

آدام گرانت، استاد مدیریت وارتون می‌گوید: «یکی از مسائلی که پس از نزدیک به یک قرن تحقیق به آن رسیده‌ایم این است که انسان‌ها در پردازش موازی خوب عمل نمی‌کنند، بلکه در پردازش سریالی عملکرد خوبی دارند. وقتی فردی به طور کامل درگیر موضوعی نمی‌شود، نمی‌تواند حجم کار قابل توجهی را انجام دهد.»

 

مطالعه‌ای که گلوریا مارک از دانشگاه کالیفرنیا انجام داده نشان می‌دهد که کارمندان تنها 11 دقیقه می‌توانند بدون اختلال بر انجام کاری متمرکز شوند. اما تحقیق او هیچ فرقی بین کیفیت کار با تمرکز و کاری که با اختلال انجام می‌شود، نیافته است. تنها موضوعی که مشخص شده این است که افراد اختلال‌های کاری را با بالا بردن سرعت کارشان جبران می‌کنند که البته این موضوع بهای گزافی دارد، چرا که استرس، ناامیدی و فشار جسمی بیشتری را باید متحمل شوند.

 

در واقع، نیوپورت در کتاب خود می‌گوید که نیاز به عمیق‌کاری در حال افزایش است و این نیاز به تازگی ایجاد شده است. در اقتصاد صنعتی، کارگران بدون اینکه حتی مجبور شوند تمرکز کنند، عملکرد کاری خوبی داشتند، اما تحول ما به سوی اقتصاد اطلاعاتی، نیروی کار را هر چه بیشتر به دانش‌ورزانی تبدیل می‌کند که عمیق‌کاری جریان کلیدی کار آنها است. توانایی ما برای انجام عمیق‌کاری همزمان با بالا رفتن ارزش آن، به طور فزاینده‌ای کاهش می‌یابد. نیوپورت در کتاب خود نویسندگان، دانشمندان، مدیران و دانشگاهیان متعددی را مثال می‌زند که می‌توانند با سرعت بالایی بازدهی داشته باشند. به گفته او، کلید آن کار کردن عمیق است. اینکه تمرکز پایدار چگونه باعث پیشرفت می‌شود مبنایی عصب‌شناختی دارد؛ از نواختن یک ساز موسیقی گرفته تا حل مشکلات پیچیده.

 

امروزه روش‌های سازماندهی کارها آنقدر متعدد است که با تولید نتایج باکیفیت در تناقض است. انجام چند وظیفه متعدد می‌تواند مانع تمرکز باشد. وقتی از یک کار به کار دیگری روی می‌آوریم، تمرکز و توجه کامل همراه ما نمی‌آید و عمده آن روی کار اولی که انجام می‌دادیم باقی می‌ماند.

 

مراقبت از توجه

 

توصیه نیوپورت این است که برای هر دقیقه از روزتان برنامه داشته باشید. از زمانی که باید برای تمرکز کردن اختصاص دهید، مراقبت کنید. رسانه‌های اجتماعی کجا مناسب هستند؟ ابزارهای شبکه‌ای مانند فیس‌بوک اعتیادآور هستند، زمان ما را می‌دزدند و توجه ما را از فعالیت‌های حامی اهداف شخصی و حرفه‌ای ما دور می‌کنند. باید از این ابزارها مراقبت شود و تحت این آزمایش قرار بگیرند که آیا اثری مثبت یا منفی دارند یا اصلا هیچ تاثیری بر اهداف شما ندارند؟

 

مارشال میر شک دارد که بین عدم تمرکز و انتخاب طبیعی که به سبک‌های مدیریت و رهبری مطلوب امروز منجر شده‌اند، ارتباطی وجود داشته باشد. او می‌گوید: «در 20 یا 30 سال گذشته، توجه زیادی به مساله رهبری سازمانی صورت گرفته و دو ویژگی برجسته آن عبارتند از؛ کاریزما و خلق اثر مثبت. این موضوع در قضاوت من نسبت به دینامیکی که افراد در آن رشد می‌کنند و دائما غرق در اطلاعات می‌شوند و وقتی برای تمرکز کردن ندارند، نقش دارد.»

 

/دنیای اقتصاد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.