نیروی‎کار شناور پاسخی به نیازهای دیجیتال دنیای امروز

شرکت‎های مختلف در ابزارها و فناوری‎هایی سرمایه‌گذاری می‎کنند که آنها را در همگام شدن با تغییرات مداوم عصر دیجتال یاری می‎رسانند.

عصر بانک؛در دنیایی که هر روز بیشتر و بیشتر به فناوری‏های دیجیتال گرایش پیدا می‎کند، رهبران زیرک برای کارکنانی که به موازات کسب‌وکار تکامل پیدا می‎کنند، ارزش خوبی قائل هستند.شرکت‎های مختلف در ابزارها و فناوری‎هایی سرمایه‌گذاری می‎کنند که آنها را در همگام شدن با تغییرات مداوم عصر دیجتال یاری می‎رسانند. اما این شرکت‌ها اغلب در تحقق اهداف بلندپروازانه خود یک مولفه را نادیده می‎گیرند: نیروی‎کار سازمان! مدیران این شرکت‎ها نه تنها فناوری را عاملی اخلالگر نمی‎دانند، بلکه آن را در تبدیل افراد، فرآیندها و سازمان‎ها به عوامل کاملا آماده برای تغییر و تطبیق‎پذیر موثر می‎دانند. به‌طور خلاصه، رهبران کسب‎وکارها به این نتیجه رسیده‏اند که نیروی‎کار شناور در حال تبدیل شدن به مزیتی رقابتی برای کسب‎وکار آنها است.

 

بنگاه‎های آینده‎نگر در واکنش به تحولات سریعی که در اهداف کسب‎وکارها ایجاد می‎شود، اقدام به بازبینی ویژگی‎های نیروی‎کار خود می‎کنند. امروزه شرکت‎هایی در بازار حضور دارند که تحت فشارهای مصرف‎کننده مجبور به اعمال تغییرات کیفی در خدمات و محصولات و حتی مدل‎های کسب‎وکار خود هستند. البته این تحولات نه‌تنها یکبار بلکه به صورت مداوم و با ظهور انواع فناوری‎های نوآورانه شکل می‎گیرند.

 

تغییرات در بازار کار

 

پیش از بررسی عمیق‎تر روند ایجاد نیروی کار شناور در سازمان‎ها، درک چرایی اعمال تغییرات مداوم در شیوه فعالیت نیروی انسانی نکته‎ای مهم‎تر است. هم‎اکنون، ویژگی‎های اصلی بازار کار دچار تحول شده است و تحت تاثیر فناوری‎های نوظهور قرار دارد. فناوری دیجیتال به‌طور اساسی تمام جوانب کسب‎وکار را دچار دگرگونی کرده است: استراتژی، فرآیندها، وظایف شغلی و مدل‎های کسب‎وکار.

 

نیروی کار هر کسب‎وکاری نه تنها نیازمند تطبیق‎پذیری بیشتر با نیازهای بازار است بلکه توسعه و تقویت مهارت‎ها برای تحقق این اهداف نیز از اهمیت یکسانی برخوردار است. برای مثال‏، طراحان گرافیک در فرآیند طراحی یک وب‌سایت یا اپلیکیشن تلفن همراه باید با زبان‎های کدنویسی آشنا باشند. یا اینکه نیروی فروش سازمان باید با ابزارهای تجزیه‎و‎تحلیل داده که در رشد و توسعه سازمان‎ها مورد استفاده قرار می‎گیرند، آشنا باشند. اغلب کسب‎وکارها با چالش شکاف مهارتی روبه‌رو هستند و بر اساس گزارش‎های تحقیقاتی 38 درصد کسب‎وکارهای جهانی نیز در تلاش هستند بهترین استعدادها را شناسایی و جذب کنند.

 

براساس گزارش Accenture Technology Vision 2016، مدیران فناوری اطلاعات و کسب‎وکار گزارش می‎کنند که «برخورداری از تخصص و مهارت کامل برای انجام وظایف تخصصی» پنجمین ویژگی مهم مورد نیاز برای گروه‎هایی از نیروی‎کار است که در محیط دیجیتال فعالیت می‎کنند. سایر ویژگی‎ها از قبیل «توانایی یادگیری سریع» و «توانایی انجام وظایف چندگانه» یا «توانایی تشویق دیگران به ایجاد تغییر» در رتبه‌های بالاتر از آن قرار دارند.ترتیب اشاره شده نشانگرکم اهمیت بودن موضوع مهارت‎های تخصصی کارکنان در میان مدیران سازمان‎ها است.

 

خوشبختانه، فناوری در هسته مرکزی ارائه راه حل‎ها برای چالش‎های یاد شده قرار دارد: دوره‎های آموزشی آنلاین گروهی برای انجام آموزش‎های مقیاس‏پذیر توسط ابزارهایی نظیر Slack که همکاری و مشارکت سازمانی را تقویت می‏کنند یا تحلیل‎های پیش‎نگری که سازمان‏های بزرگ را در پیشبرد فرآیند تصمیم‌گیری یاری می‎رسانند از این جمله هستند. این فناوری‎ها و موارد مشابه آنها کسب‎وکارها را در حل چالش‎های مربوط به نیروی‎کار یاری می‎کنند. هدف از این کار چیست؟ ایجاد نیروی کار شناور که به‌طور اساسی از انعطاف‏پذیری لازم در بخش‏های ذیل برخوردار هستند: انعطاف پذیری مهارتی، پروژه‎ای و سازمانی.

 

آموزش به عنوان مزیت رقابتی اصلی

 

ظهور هر فناوری جدید فرصت‎های فراوانی را پیش‎روی سازمان قرار می‎دهد. اما به‌منظور تبدیل این فرصت‏ها به مزیت رقابتی، کسب‌وکارها باید به‌طور مداوم مهارت‏های مناسبی را در نیروی‎کار خود ایجاد کنند. شرکت‌ها می‎توانند به‌جای توقف و منتظر ماندن برای یافتن مطلوب‌ترین نیروها از بازارکار، از طریق تبدیل آموزش‎های مستمر به یک مزیتی رقابتی، رویکردی فعالانه و کارآمد در قبال این چالش اتخاذ کنند.

 

 

انعطاف‎پذیر و در عین حال دقیق

 

حضور نیروی انسانی چابک فقط در سازمانی قابل مشاهده است که در مواجهه با تغییر آماده و مجهز است. این فرآیند مستلزم بینشی نظارتی است. در نتیجه، بسیاری از سازمان‏ها در حال سرمایه‎گذاری روی روش‎های مدیریت نیروی انسانی پیوسته از قبیل نمونه‎های ارائه شده توسط اوراکل، Workday و SAP هستند تا بینش‎های کلیدی و خاصی را در مهارت‎های نیروی‎کار اعمال کنند. هرچه اطلاعات مربوط به نیروی‎کار سازمان بیشتر می‎شود، رهبران کسب‎وکار می‎توانند رسالت واحد مدیریت منابع انسانی را از مدیریت افراد به یک رهبر ارکستر که به بهینه‎سازی بروندادهای کلی سازمان توجه دارد، تغییر دهند.

 

پرورش نیروی‎کار چابک در سازمان به ظاهر امری آسان است؛ اما در واقع چنین نیست. هنگامی که سازمانی شروع به تقویت توانمندی‎های این افراد می‎کند آنان به این نکته پی می‎برند که می‎توانند سریع‎تر و دقیق‎تر از آنچه تاکنون تصور می‎کرده‌اند رشد کنند. در عصر دیجیتال این رویکرد نه تنها مطلوب نیست، بلکه بحران‎زا هم خواهد بود. نیروی‎کار شناور به سرعت در حال تبدیل شدن به قاعده‎ای جدید برای سازماندهی کسب‎وکارها است. روش‎های قدیمی دیگر توان همگام شدن با تحولات سریع را ندارند. کسب‎وکارهای آینده‎نگر هم‌اکنون به این نتیجه رسیده‎اند که استراتژی نیروی‎کار از پتانسیل کافی برای تبدیل شدن به یک مزیت رقابتی برخوردار است.

 

/دنیای اقتصاد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.