چرا اغلب مدیران از تغییر و تحول گریزانند؟
عصر بانک؛شاید تصور کنید مدیران ارشد به سادگی میتوانند آماده تغییر شوند اما به دلایل مختلف این موضوع به ندرت اتفاق میافتد. این مدیران قدرت قابل توجهی دارند زیرا طبق الگوهای قدیمی موفق بودهاند و در واقع عملکرد قبلیشان، آنها و شرکتشان را موفق ساخته است، آنها با شیوه قدیمی راحت هستند نه با شیوه جدید که معمولا به اثبات نرسیده است. بسیاری از رهبران نگران هستند از آنچه میدانند منحرف شوند یا اشتباه کنند. آنها بیشتر روی شیوه قدیمی سرمایهگذاری میکنند و از سرمایهگذاری روی نوآوریها خودداری میکنند.
پیتر دراکر، نظریهپرداز بزرگ و نامدار دنیای مدیریت در پرسیدن سوال از کسانی که به آنها مشاوره میدادکه بهعنوان یک تکنیک مدیریت به شمار میرفت، شهرت داشت. یکی از این افراد «جک ولش» رئیس سابق «جنرال الکتریک» بود که وقتی در 1981 به ریاست رسید، ارزش بازار آن شرکت در حدود 12 میلیارد دلار بود که وقتی آنجا را ترک کرد، بیش از 25 برابر آن رشد کرد.
دو پرسش ساده دراکر کمک کرد او به این موفقیت برسد. سوال اول این بود «اگر مشغول این کار نبودی، آیا باز وارد آن میشدی؟» و سوال دوم که دشوارتر بود: «تو در این شرکت چه کاری انجام میدهی یا میخواهی چه کاری انجام دهی؟» ولش با توجه به پرسشهای دراکر مشاغل فاقد سوددهی را رها کرد و جنرال الکتریک را به موفقیت فوقالعادهاش رساند.
اجازه دهید تصور کنیم که ما مدیران شرکتهای مسافربری و هواپیمایی هستیم. چه سوالاتی را باید از خودمان بپرسیم؟ سوال اول شاید این باشد: چه چیزی سبب الزامآور شدن انجام سفرهای تجاری میشود؟ پاسخ مشخص است: نیاز به انجام مبادلات تجاری رودررو.سوال بعدی: آیا جایگزینی برای انجام سفر رودررو وجود دارد؟ البته شاید فردی فقط با تلفن صحبت نکند، بلکه میتواند اطلاعات را فکس یا ایمیل کند، با رایانه ارتباط برقرار کند یا حتی ویدئو کنفرانس داشته باشد. این روشها سریعتر و ارزانتر از سفر هوایی هستند. پس چرا سفر تجاری برای تجارت ترجیح داده میشود؟ سفر تجاری زمانی الزامی خواهد بود که جلسات رودررو ضروری باشند و سایر ابزار ارتباطی تاثیر چندانی در پیشبرد کارها نداشته باشند.
پرسش بعدی این است: آیا راه دیگری وجود دارد که ملاقات رودررو را جدا از سفر صورت دهد؟ ما به ویدئو کنفرانس اشاره کردیم اما محدودیتهایی مانند تاخیر زمانی، تصاویر مبهم و سایر موضوعات وجود دارد. فناوری هنوز در حال پیشرفت است. شاید دو شرکت در مراحل نهایی مذاکرات باشند، اما در دو نقطه از جهان. پس از چند روز مذاکره جدی، هیچ مدیری از دوطرف شهر محل اقامت خود را ترک نکرده است. یک مدیر از شرکتی اسناد را در دستگاه فکس روی میز قرار میدهد و در همان لحظه اسناد به ماشین فکس روی میز مدیر شرکتی دیگر با هزاران مایل فاصله میرسد. این کار به اندازه رد و بدل کردن اسناد در پشت یک میز طول میکشد.
چگونه آینده را بشناسیم
دراکر معتقد بود که نمونهسازی تاکتیکی یک موقعیت کاربردی و راهبردی است. اما چطور میتوانیم بروز دگرگونیهای محیطی عظیم را شناسایی کنیم و برای تغییر و تحولات مربوط به آنها آماده باشیم؟
برای این کار، اجرای موارد زیر ضروری است:
– تلاش کنید بفهمید چه چیزی در جریان است نه فقط در صنعت خود بلکه در جهان پیرامون. علاوه بر این نه تنها با محصولات جدید، بلکه با روندهای غالب موجود در محیط که میتوانند بر عملکرد آتی شما اثر گذارند، آشنا شوید آن هم از طریق خواندن مجلات، روزنامهها، اینترنت و سایر رسانههای مرتبط و تفکر در مورد معنای آن در زمان حال و آینده و هرگز این فرآیند را متوقف نکنید. – براساس موارد موجود از خود درباره آنچه میتواند رخ دهد سوال کنید: بازی «چه میشد اگر» را در کار خود انجام دهید. چه کاری انجام خواهید داد اگر…؟
– ناظر دقیقی بر پیشرفتها باشید: اگر فروش طی چند فصل افت داشت، دلیل را بیابید، فرض را بر این نگذارید که همه چیز عادی خواهد شد. اگر فروش در حوزههای خاص افزایش یابد نیز دلیل را جویا شوید. هنگامی که خودروسازان آمریکایی تلاش کردند تا خودروهای کوچک خارجی به ویژه فولکس واگن را پشت سر بگذارند در ابتدا چندان موفق نبودند. بهعنوان مثال محصولاتی همچون فورد فالکون، پلاموث والیانت و شورولت همه بدون مشتری باقی ماندند. اما پس از برنامهریزی دقیق و هوشمندانه شرکت فورد و آیندهشناسی این شرکت و اضافه کردن آپشنهایی چون پدال روکشدار، صندلیهای تک نفره و مبله موستانگ را تولید کرد که یک موفقیت چشمگیر برای شرکت فورد محسوب میشد.
دریابید که هیچ چیز تا ابد باقی نمیماند: خود را از نظر روحی و ذهنی برای تغییر آماده کنید و در صورت ضرورت بدون توجه به سرمایهگذاری قبلی در زمان، پول یا منابع به سرعت وارد عمل شوید. باید بدانید که نباید فقط به خاطر تغییر، تغییر کنید بلکه برنامه مرور مداوم هر محصول، راهکار، تاکتیک و خط مشی را با دقت انجام دهید. با جدیت به دنبال موقعیتهایی باشید تا تغییر کنید و از تغییر برای در راس رقابت ماندن استفاده کنید.
خود را با ایدههای جدید تطبیق داده و روشهای موفق قبلی را به مواردی تبدیل کنید که برای آینده موفقتر هستند.شرکتهایی که به موفقیتهای گذشته خود چسبیدهاند و از آزمودن راههای جدید و ایجاد تغییرات در سازمانهای تحت رهبریشان گریزانند بهطور حتم شکستهای فاحشی خواهند خورد. تجربه ثابت کرده که برای کسب موفقیتهای آتی تغییر اجتنابناپذیر است. پس همیشه آماده تغییر باشید و محافظهکاری را کنار بگذارید. بهتر است یک متفکر رو به آینده باشید و تغییرات و آینده را خودتان خلق کنید.
/دنیای اقتصاد