روز اول که می‌رقصیدید!/ شلیک جانانه والیبالیست‌ها به باورهای پوسیده

والیبال ایران حالا به المپیک رسیده است و از حالا دیگر نباید رویای صعود داشت،از حالا باید به فکر مدال بود.

عصر بانک؛ حالا، در دنیای واقعی‌مان والیبالیست‌ها به المپیک رسیده‌اند. رویا به حقیقت پیوسته و دوست‌داشتنی‌ترین «تیم» چند دهه اخیر ورزش ایران، ماموریت غیرممکن را به سرانجام رسانده است. بچه‌های ما ثابت کردند که به قول محمدعلی کلی: «غیر ممکن تنها یک واژه‌ای بزرگ برای افراد حقیر است.

 

غیر ممکن اظهار نظر نیست، شهامت است‌. غیرممکن بالقوه است‌. غیرممکن زودگذر است. غیرممکن هیچ است!»

دیگر باید شب‌ها به‌جای خواب صعود، خواب مدال المپیک را ببینیم. خوابی که شاید تعبیرش نیازی به 42 سال صبر نداشته باشد. این تیم لعنتی دوست داشتنی، به همه باورهای ما شلیک کرده است. راه خیال‌پردازی را باز گذاشته و  مشتمان را با افتخار گره زده است. خبرهای خوب در 24 ساعت گذشته پشت هم آمده‌اند و صعود به المپیک، جشنمان را کامل کرد.

حالا با دیدن چهره ملی‌پوشانمان صدای خواندن علی زند وکیلی در گروه دارکوب در گوشمان می‌پیچد: «روز اول، که می‌خندیدی؛ دِلُمه ز شاخه می‌چیدی… میون لشگری از خوبان؛ کسی غیر ما نَمیدیدی!»  فقط با کمی تغییر که به جای خندیدن، بچه‌های ما از فرط خوشحالی می‌رقصیدند!  مردانی که از روز اول بهشان امید داشتیم و آنها هم مدام خودشان را در ریو می‌دیدند‌. چیزی که از چهره و میمیک صورتشان همیشه مشخص بود.

حالا وقت آن رسیده تا والیبالیست‌های ما روی قله‌های ریو دوژانیرو و مقابل سامبا بازهای قهار برزیلی، رقص ایرانی را به نمایش بگذارند؛ نه زمین‌های نه‌چندان مرتفع توکیو!

و البته یک خبر بهتر: حالا دیگر مجبور نیستیم بعد از چند امتیاز عقب افتادن از هر حریفی جمله کلیشه‌ای کاویانی را دوباره و دوباره بشنویم: «روزگاری یک ست گرفتن از کره و ژاپن برای ما افتخار بود!» امروز دیگر این باور پوسیده برای همیشه به زباله‌دان تاریخ پیوست؛ به امید به زباله‌دان پیوستن باورهای پوسیده‌ی بعدی!

 

/ خبرآنلاین

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.