مشت خود را باز کنید

عصر بانک؛زمانی که می‌خواهیم با قلب خود کار کنیم و فعالیت‌های اقتصادی را تبدیل به بخشی لذت‌بخش از زندگی خود کنیم، باید قلب بزرگی هم داشته باشیم. باید به فراتر از مرزهای کسب‌وکار خود بیندیشیم و جامعه را هم در نظر داشته باشیم.در جهان امروز، مسوولیت اجتماعی و تغذیه روح، موضوعی است که شاید بیش از گذشته به آن توجه می‌شود. بسیاری از فعالان کسب‌وکار و حرفه‌ای‌ها را می‌توان مشاهده کرد که زمانی را برای توجه کردن به مسائل مهم زندگی خود پیدا می‌کنند. آنها پول، زمان یا خلاقیت خود را صرف خدمت‌رسانی به جامعه و جهانی می‌کنند که زندگی آنها در آن است. این شیوه زندگی هم، شیوه انتخابی من هم هست و تلاش می‌کنم تا با سازمان‌های خیریه همکاری داشته باشم. به این صورت می‌توان به بهترین شکل، شادی خود را با دیگران هم تقسیم کرد. به نظر من، در پیش گرفتن این شیوه عمل نشان‌دهنده اعتقادات و اهدافی است که هرکدام از ما در زندگی داریم. اما نکته مهم آن است که باعث می‌شوند تبدیل به یک فعال کسب‌وکار بهتر و همچنین یک انسان بهتر شویم.

اما معنای خیریه و تغذیه روح خود چیست؟

بسیاری از ما زمانی که نام فعالیت خیریه را می‌شنویم، افراد مشهوری را در ذهن خود تصور می‌کنیم که در حال امضا کردن چک‌های پول با ارقام بزرگ هستند یا به کشورهای دورافتاده و فقیر سفر می‌کنند. به نظر می‌رسد که این تصور درباره فعالیت خیریه تا حدی نادرست است و بار مسوولیت سنگینی بر دوش انسان می‌گذارد.  چنین فعالیت‌هایی در توان هر کسی نیست. توصیه می‌کنم که رویای کارهای بزرگ را فراموش کرده و قدرت اقدامات کوچک را درک کنید. کوچک‌ترین نتایج همدلی، سخاوت و اعتماد آن است که می‌توانیم تفاوتی معنادار در جهان ایجاد کنیم.شاید برای درک دیگران نیاز داریم که اندکی به گذشته خود مراجعه کنیم. من امروز در نیویورک، به خوبی می‌توانم انسان‌های اطراف خود را درک کنم و نسبت به انسان‌های گوشه‌وکنار جهان هم احساس همدلی داشته باشم. شاید دلیل این موضوع آن باشد که گذشته دشواری داشته و آن را هم فراموش نکرده‌ام. من در پاناما بزرگ شدم؛ کشوری که در آن فقر زیادی را می‌توان مشاهده کرد. به شخصه هم گرسنگی‌های زیادی تحمل کردم.شکی نیست که کمک‌های مالی من به سازمان‌های خیریه حامی بی‌خانمان‌ها و فقرا بسیار جزئی است (و در مقابل بسیاری از کمک‌های بزرگ، رقم چندانی نیست) اما بین خود و یکی از کارتن‌خواب‌های پارک نزدیک آپارتمان خود احساسی عمیق دارم. دست کم هر هفته، تلاش می‌کنم که در پارک قدم بزنم، او را ببینم و اندکی با او صحبت کنم. در این میان، گاهی او را به یک وعده غذا مهمان می‌کنم یا چند دلار به او می‌دهم که بتواند هفته خود را بگذراند.من کار بزرگی نمی‌کنم. تنها کاری که می‌کنم، صرف اندکی وقت، همدلی و سخاوت برای کسی است که همیشه جلوی چشمانم است. اما بودن من با او باعث می‌شود تا احساس کند در یک شهر بی‌نام و نشان، یک نفر برای او به عنوان یک انسان ارزش قائل است. اندک مهربانی من، هزینه زیادی برایم ندارد اما باعث می‌شود که روح من بیش از نوشتن چک‌های ارزشمند، تغذیه شود.اما مهربانی خود را می‌توانید گسترش دهید و تنها محدود به فعالیت‌های خیریه نباشید. مهربانی و سخاوت شما می‌تواند نصیب تمام اطرافیان شما شود و شیوه رفتار شما را با آنها تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. 

به عنوان مثال، من همیشه در تلاش هستم تا ارتباط خودم را با شرکا و همکاران به وسیله ایمیل حفظ کنم. تقریبا هر سوالی که از من پرسیده شود، جواب می‌دهم و هر چند روز یک‌بار به همکارانی سر می‌زنم که در کار خود با مشکل مواجه شده‌اند. همدردی من و تلاش برای یافتن یک راه‌حل برای مشکلات، برای آنها بسیار باارزش خواهد بود.از طرفی به‌طور مرتب با دانشجویان و افراد تازه مشغول به‌کار شده، دور هم جمع می‌شویم و به صورت چهره به چهره با آنها به گفت‌وگو می‌پردازم. این اقدامات را وقتی که در یک بازه طولانی (مثلا یک ماهه) در نظر می‌گیرد، زمان زیادی از من نگرفته‌اند. تنها چند دقیقه در روز و کمتر از یک ساعت را به اطرافیانم اختصاص داده‌ام. با این وجود، بارها همکاران و اطرافیانم گفته‌اند که این زمان کوتاه باعث ایجاد تفاوتی بزرگ در زندگی آنها شده است.مطمئن هستم که اگر شما هم به تجربیات خودتان مراجعه کنید، متوجه می‌شوید مسائلی که زندگی شما را تغییر داده‌اند، بسیار کوچک بوده‌اند؛ مسائلی که به چشم نمی‌آیند اما از مهربانی و سخاوت سرچشمه می‌گیرند و می‌توانند قدرت واقعی خود را در زندگی نشان دهند و بدون شک شما هم از این مهربانی‌ها بهره برده‌اید. یک اقدام کوچکی از مهربانی و توجه می‌تواند نتایج بزرگی را به دنبال داشته باشد که شاید یک چک پول سنگین آن نتایج را نداشته باشد. به این صورت، بدهی خود را به هستی پرداخت کنید تا رشد کرده و بتوانید با روح بزرگ‌تر و انرژی بیشتر به فعالیت حرفه‌ای خود بپردازید.در هر صورت، این سخنان به معنای آن نیست که من مخالف اهدای خدمات و پول (در صورت توان) هستم. به هیچ وجه این‌گونه نیست. به اشتراک‌گذاری احساسات و عواطف به وسیله پول و کمک‌های مالی، یک تجربه شگفت‌انگیز است، با این حال از اقدامات کوچک و قدرت آنها غافل نشوید.

«جوری رفتار کنید که انگار اقدامات کوچک شما، نتایجی بزرگ به همراه خواهند داشت؛ چرا که واقعا تغییرات بزرگی را باعث خواهید شد.»

-ویلیام جیمز

نویسنده: پرستون بیلی

مترجم: مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail.com
منبع: کتاب تجارت کردن با قلب

/دنیای اقتصاد