چطور به مدیر سازمان بگوییم که با او مخالفیم؟

در بعضی از سازمان‌ها، بخت با کارکنان یار است، چرا که مدیران، نه تنها پذیرای ایده‌ها و پیشنهادهای کارکنان هستند بلکه اعضای تیم خود را به اظهار نظر، حتی اگر در مخالفت با آنها باشد، تشویق می‌کنند، اما همه کارکنان تا این حد خوش‌شانس نیستند.

عصر بانک؛اگر با نظر مدیر سازمان مخالفید و مطمئنید که حق با شما است، مخالفت خود را چگونه مطرح می‌کنید؟ این سوال خوبی است و می‌تواند دغدغه بسیاری از کارمندان و مدیران باشد، اما سوال اصلی اینجا است که «چرا اظهار نظر مخالف، تا این حد دشوار است؟» در بعضی از سازمان‌ها، بخت با کارکنان یار است، چرا که مدیران، نه تنها پذیرای ایده‌ها و پیشنهادهای کارکنان هستند بلکه اعضای تیم خود را به اظهار نظر، حتی اگر در مخالفت با آنها باشد، تشویق می‌کنند، اما همه کارکنان تا این حد خوش‌شانس نیستند. 

بسیاری از کارمندانی که من می‌شناسم، می‌گویند که هیچگاه جرات مخالفت با مدیر خود را نداشته‌اند. حتی آن دسته از کسانی که مدیران خود را انتقادپذیر توصیف می‌کنند نیز نمی‌توانند نظرات خود را آزادانه مطرح کنند. در نتیجه، هیچ گفتمانی میان کارمندان و مدیران رد و بدل نمی‌شود و جَو ترس و تردید بر محیط کار حاکم می‌شود. اگر حل مسائل و مشکلات مشتریان، جزئی از وظایف شغلی شما است، مسوولیت شما در مقابل سازمان و خودتان این است که برای یافتن بهترین راه‌حل ممکن، جرات و شجاعت به خرج دهید، حتی اگر در این راه ناچار شوید با مدیر خود مخالفت کنید.اما برای اظهار نظر مخالف، باید هوشمندانه عمل کنید، چرا که کوچکترین اشتباهی می‌تواند به قیمت از دست دادن شغلتان تمام شود، البته مطمئن باشید که اگر اظهارنظر شما توأم با رعایت احترام باشد، هرگز چنین اتفاقی نخواهد افتاد.اما چرا مخالفت با کسی که جایگاه شغلی‌اش از شما بالاتر است تا این اندازه دشوار است؟

1. ما ذاتا ترجیح می‌دهیم از تنش دوری کنیم. تلاش برای دوری از تنش، دومین ویژگی اصلی هر رابطه‌‌‌ای است، چه روابط دوستانه و چه روابط شغلی. همه ما دوست داریم از نگاه دیگران فردی «سازگار» باشیم. دوست داریم دیگران فکر کنند که برقراری ارتباط و کنار آمدن با ما آسان است. ما به هیچ قیمتی حاضر نیستیم با اظهار نظرمان، دیگران را آزرده‌خاطر کنیم حتی اگر بدانیم که اظهار نظر ما، نتایج مثبتی به دنبال خواهد داشت، البته منظورم این نیست که لجبازی کنید، جر و بحث کنید یا بر عقاید خود پافشاری کنید. منظورم این است که هر کجا احساس کردید حق با شماست یا راه حل، پاسخ یا رویکرد بهتری سراغ دارید، مدیر خود را در جریان بگذارید.با این وجود، بیان مخالفت برای بسیاری از ما آسان نیست. به همین علت، ما اغلب به جای اظهار نظر، به یکی از این دو شکل واکنش نشان می‌دهیم: یا ساکت می‌نشینیم و دست روی دست می‌گذاریم تا جایی که شرایط از کنترل ما خارج می‌شود و خود و سایر کارکنان را  دچار استرس و نگرانی می‌کنیم. یا خیلی ساده و بدون توجه به راه حلی که مدیر ارائه کرده، کارها را به روش خودمان انجام می‌دهیم. هیچ یک از این دو واکنش، هوشمندانه نیستند و طبیعتا، نتیجه مثبتی به دنبال نخواهند داشت. با بی‌توجهی نسبت به دستورالعمل‌های مدیر سازمان و انجام کارها به روش دلخواه خودتان ممکن است شغل خود را از دست بدهید.

2. نمی‌دانیم چطور مخالفت کنیم. حتی اگر مطمئنید که حق با شماست، باید مخالفت خود را محترمانه مطرح کنید. در درجه اول، باید یاد بگیرید که به ایده یا نظرات مدیر خود احترام بگذارید. به او بگویید که نظر او محترم است اما شما نظر متفاوتی دارید و خوشحال می‌شوید اگر بتوانید نظرتان را با او در میان بگذارید. مراقب باشید که زمان و محل مناسبی را برای این مکالمه انتخاب کنید. مطمئنا، درست نیست که در یک جلسه کاری و در حضور همه کارمندان با مدیر خود مخالفت کنید، چرا که در این صورت کارکنان تصور می‌کنند که شما برای نظر مدیر احترام قائل نیستید و به راحتی از دستورات او سرپیچی می‌کنید. کلمات را هوشمندانه انتخاب کنید. در این مکالمه، «احترام» نقش اصلی را ایفا می‌کند. مراقب لحن خود باشید. شما حق اظهار نظر دارید اما باید زمان، محل و نحوه اظهار نظر را خوب بسنجید.

3. نمی‌دانیم چگونه از ایده خود دفاع کنیم. شما باید بتوانید روی مزیت‌ها و نتایج مطلوبی که راه حل شما به دنبال خواهد داشت تاکید کنید. بی‌گدار به آب نزنید. درباره ایده‌تان خوب فکر کنید و آن را سبک سنگین کنید. از خود بپرسید که چرا تا این حد روی این ایده پافشاری می‌کنید. سپس، آن را با حفظ آرامش مطرح کنید و برای آن استدلال بیاورید.اگر مدیر همچنان بر عقیده خود پافشاری می‌کرد، چه کنیم؟اگر ایده شما از سوی مدیر سازمان پذیرفته نشد، شاید بهتر باشد شرایط را بپذیرید. به جای آن که ناامید شوید، بهتر است کمی کنجکاوی کنید. می‌توانید به این اتفاق به منزله فرصتی برای پیشرفت نگاه کنید. بر احساس سرخوردگی غلبه کنید و سعی کنید پاسخی برای این سوالات پیدا کنید:مدیر من از کجا آمده است؟ نظرات او چگونه شکل گرفته‌اند؟ آیا من به چشم‌اندازی که او می‌بیند، اشراف دارم؟ آیا من برای تجزیه و تحلیل این شرایط، به اندازه کافی دوراندیش هستم؟از مدیر خود بخواهید تا نظر خود را برای شما شرح دهد و شما را آموزش دهد. شما همیشه می‌توانید از افرادی که از شما باتجربه‌ترند درس بگیرید و مدیر شما احتمالا تجربیاتی را پشت سر گذاشته که شما از آن بی‌خبرید، تجربیاتی که روی تصمیم‌گیری‌های او تاثیر بسزایی دارد. ‌چالش‌هایی از این دست، فرصت‌هایی هستند برای آنکه بتوانید ظرفیت پذیرش خود را بالا ببرید یا نسبت به تغییر انعطاف‌پذیر باشید. با رعایت نکات ذکر شده می‌توانید به‌عنوان یک کارمند، بلوغ احساسی و حرفه‌ای خود را هر روز محک بزنید. به این ترتیب، جایگاه شما نزد مدیر سازمان ارزشمندتر خواهد شد.

 
 

مترجم: مریم مرادخانی

منبع:  LinkedIn

/دنیای اقتصاد

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.