استراحت کنید و پاداش بگیرید
عصر بانک؛پرستون عزیز، همه اطرافیانم میگویند که گاهی باید بیخیال کار شوم و اندکی استراحت کنم؛ اما نمیتوانم. حتی تصور آنکه کار نکنم، مرا مضطرب میکند و دچار عذاب وجدان میشوم. احساس میکنم که کسبوکارم در نبود من ضربه میخورد. نظر شما چیست؟ چه باید کرد؟پاسخ: سردرگم عزیز، در زندگی خود افراد بیشماری را دیدهام که از کار کردن زیاد ضربه خوردهاند؛ کسانی که به نظر نمیرسید هیچگاه استراحت کنند. اما من هیچگاه این مشکل را نداشتهام. همیشه بهطور غریزی میدانستهام که چگونه باید استراحت کنم. شاید این ویژگی را حتی بتوانم استعداد طبیعی خودم بهشمار آورم! همیشه ایمان داشتهام که باید اندکی زمان برای خودم داشته باشم و از کار دور شوم تا دیدگاههای خود را تقویت کرده و غذای روحم را فراهم کنم. فکر میکنم این ایده در من زمانی شکل گرفت که خیلی زود متوجه شدم که با استراحت بیشتر کارهایم را بسیار بهتر انجام میدهم (و خودم هم شادتر هستم).
هرچند میتوانم احساسات و تفکرات شما را درک کنم، اینکه هیچگاه نتوانید استراحت کنید و از کار دور شوید را به نحوی مربوط به غرور و خودخواهی شما میدانم. ما برای آنکه احساس مستعد و خارقالعاده بودن داشته باشیم، خود را بالاتر از دیگران تصور میکنیم و اعتقاد مییابیم که دیگران نمیتوانند کیفیت کار ما را داشته باشند. زمانی که این احساسات را دارید، نمیتوانید به استراحت کردن و مرخصی گرفتن فکر کنید؛ چرا که باور دارید در این صورت دیگران نمیتوانند کارهای شما را انجام دهند و شرکت شما ضربه میخورد. اما باور داشته باشید زمانی که از مرخصی بازگردید، نه دنیا به پایان رسیده و نه کارها و برنامههایتان خراب شده است. از طرفی در برخورد با مشکلات، انرژی بیشتری خواهید داشت و بهصورتی کارآتر عمل خواهید کرد.با این حال، اگر کسبوکار خود را از خانهتان اداره میکنید، استراحت کردن دشوارتر از قبل خواهد شد. زمانی که من کسبوکارم را شروع کردم، همه چیز را از آپارتمان کوچک کنترل میکردم؛ آپارتمانی که فقط یک اتاق داشت. در آن زمان، یک عادت خاص را در خود ایجاد کردم که مانع از دیوانه شدن من و بر هم خوردن روابطم با اطرافیانم شد. هر روز از ساعت 9 صبح تا 5 بعد از ظهر را پشت میز کار خود، در پذیرایی خانهام مینشستم و بهکار میپرداختم. البته شاید اندکی کارم بیشتر از 5 طول میکشید. اما در هر صورت، پس از آن به اتاق خواب خود میرفتم و در را میبستم. گاهی هم بیرون میرفتم تا دوستان و خانواده خود را ببینم. کارهایم را از مقابل چشمانم دور میکردم تا بتوانم بر چیزهایی تمرکز کنم که برایم اهمیت داشتند؛ از خواندن یک کتاب گرفته تا گذران وقت با دوستان و رفقا. شکی نیست که در برخی موارد مجبور هستید زمان بیشتر را بهکار کردن بپردازید تا یک مورد خاص را به اتمام برسانید. با این حال، اگر زمان کار و زندگی شخصی خود را از هم جدا کنید و زمانی را برای تمام کارهایی که برایتان اهمیت دارد، کنار بگذارید، نتایج درخشانی خواهید گرفت. در این صورت هم کار و هم زندگی شما رضایتبخشتر خواهد بود.
کار کردن بیوقفه، باری سنگین بر دوش شما خواهد گذاشت. اینکه خودتان را مجبور کنید تا برای زمانهایی طولانی بر یک وظیفه متمرکز شوید، نیازمند تلاش زیادی است و در این صورت ممکن است توانایی خود را برای حفظ توجهتان بهکار از دست بدهید. تصور کنید که بخواهید یک روز تمام را پیادهروی کرده و هیچگاه برای استراحت روی نیمکت پارک ننشینید. آیا بهرهوری خوبی خواهید داشت؟ زمانی که از تمرکز زیاد خسته میشویم، بدخلق میشویم، به راحتی تمرکز خود را از دست خواهیم داد و تصمیمات اشتباه زیادی خواهیم گرفت.این اتفاقات به کسبوکارها ضربه میزنند. غیر از این است؟ خواب هم برای حل این مشکل کافی نیست. ما نیاز داریم که چیزهای شگفت و زیبایی را تجربه کنیم که به صورت طبیعی باعث افزایش توجه ما میشوند. نیاز داریم که احساس کنیم از زندگی هر روزه خود جدا میشویم تا خودمان را با تجربیاتی جدید و غنی احیا کنیم. قدم زدن در طبیعت یا سر زدن به یک موزه شاید کافی باشد، اما گذراندن یک هفته در سفری منحصربفرد، بهتر است. زمانی که اینگونه استراحت میکنیم، بار سنگین خود را بر زمین گذاشته و عملکرد خود را بهصورت طبیعی افزایش میدهیم.ممکن است حتی مشاهده کنید که استراحت شما و دور شدن از کار یک ایده خلاقانه غیرمنتظره در ذهن شما شعلهور کرد. تمرکز بر یک مشکل ممکن است به شما کمک کند تا با توان تحلیل خود آن را حل کنید. با این حال، دور شدن از کار و فکر کردن به چیزهای دیگر، به بخشهای دیگر مغز شما فرصتی میدهد تا همین کار را برای شما انجام دهند. در این صورت شاید یک لحظه «یافتم!» برای شما رخ دهد و پاداش تفریحات خود را بگیرید. این اتفاق بارها برای خود من افتاده است. برخی از هیجانآورترین ایدههای من زمانی به ذهنم رسیدهاند که در سفر به سر میبردهام. بعضی از بهترین راهکارهایم هم برای حل مشکلات را زمانی اندیشیدهام که یا در حال دویدن روی تردمیل بودهام یا یوگا انجام میدادهام؛ زمانی که کمترین فکر را میکردم.
اگر از این موضوع شکایت داریم که زمان کافی برای استراحت و دور شدن از کار ندارید، شاید از کار به عنوان راهی برای خودداری از روبهرو شدن با مشکلات استفاده میکنید. گاهی با یکی از اطرافیان و عزیزانتان دچار مشکل میشوید و برای خودداری از مواجه شدن با این مشکل خودتان را غرق کار میکنید و امیدوارید که مشکلاتتان به صورت خودکار حل شوند. اما باید به شما بگویم که این راهکار بیفایده است. بیتوجهی به این مشکل همه چیز را خرابتر میکند و عزیز شما را هم آزرده خاطر میکند.همه دوستان و مشتریهایم میدانند که من روزهای یکشنبه را کار نمیکنم. کار در روز تعطیل ممنوع است. از استراحت کردن نترسید. اجازه دهید که سلامتی شما، روابط عاطفیتان و حتی کارتان رشد کند.
نویسنده: پرستون بیلی
مترجم: مهدی نیکوئی
منبع: کتاب تجارت کردن با قلب
nikoueimahdi@gmail.com
/دنیای اقتصاد