5 راه برای تشکیل یک تیم کاری موفق

کارمندان یک شرکت مثل یک تیم بسکتبال هستند، اگر با هم کار نکنند برنده نمی‌شوند.

عصر بانک؛  مدیرعامل یک شرکت موفق بودن کار آسانی نیست مخصوصاً اگر بیشتر اوقات برای صحبت کردن با سرمایه‌گذاران بیرون از شرکت باشید و زمانی که می‌توانید با تیم کاری تان بگذرانید محدود باشد. اگر مسئول مدیریت تیم‌های مختلفی در شهرهای مختلف باشید که کارتان پیچیده‌تر هم خواهد شد.

 

آیا همکاری کردن بدون اینکه کنار هم باشید واقعاً ممکن است؟ چطور می‌توانید بدون اینکه از نزدیک کنار تیمتان باشید، آنها را رهبری کنید؟

 

رمز کار این است که تیمی قوی تشکیل دهید که حتی وقتی رئیس حاضر نیست بتوانند عملکرد موثری داشته باشند. کارمندان یک شرکت مثل یک تیم بسکتبال هستند، اگر با هم کار نکنند برنده نمی‌شوند.

 

شما بعنوان مدیرعامل باید بدانید که هر عضو تیم نقشی در شرکت بر عهده دارد و هر نفر جزئی از کل است. اگر بخواهید عملکرد شرکت موفق باشد، تیم باید هماهنگ کار کند. در زیر به پنج راه برای تشکیل یک تیم موفق کاری اشاره می‌کنیم:

 

1. اعتماد و احترام ایجاد کنید. محیط کار باید برمبنای اعتماد و احترام شکل گیرد. بدون این دو موفقیت امکانپذیر نخواهد بود. یک شرکت مثل کشتی‌ای می‌ماند که رو به مقصدی نامعلوم در حرکت است. کاپیتان به اعتماد تیمش نیاز دارد چون آدم‌ها دنباله‌رو اعتماد و یکپارچگی می‌شوند نه یک انسان. تردیدها را می‌توان با اعتماد متعادل کرد و این توانایی با هم کار کردن را به آنها می‌دهد. همچنین اگر در شرکت حضور ندارید باید مطمئن شوید که اعضای تیم در محیطی که بر پایه ارتباط باز و آزاد است کار می‌کنند. هرچه این اعتماد قوی‌تر شود، تیم راحت‌تر می‌تواند بدون حضور کاپیتان در مسیر خود حرکت کند.

 

2. روی حرفتان بمانید. اگر بازده و کیفیت بالای کار می‌خواهید، باید به اندازه حرف‌هایتان خوب باشید. شما همان چیزی را به دست می‌آورید که ارائه کرده‌اید. اگر قول می‌دهید که کاری را انجام دهید، حتماً آن را انجام دهید. وقتی اعضای تیم متوجه شوند که آدم خوش‌قول و قابل اعتمادی هستید، رفتار شما را تقلید خواهند کرد.

 

3. با همه کارمندان جلسه تشکیل دهید. اگر می‌خواهید کار تیمی را گسترش دهید، باید به همه کمک کنید همدیگر را بشناسند. حداقل یکبار در سال یا حتی بیشتر جلساتی با اعضا برگزار کنید. گفتگوهای غیررسمی افراد را به هم نزدیک کرده و روابط انسانی را گرم‌تر می‌کند. مثلاً می‌توانید اعضای تیمتان را به یک بازی دعوت کنید، مثلاً بسکتبال یا فوتبال. اگر بازیکن‌ها بخواهند برنده شوند باید با هم همکاری کنند. همین اصل در محیط‌کار هم صادق است. و از طریق همین کارهای گروهی و ورزشی، شخصیت‌ها و استعدادهای هر فرد مشخص می‌شود. آنها در آن شرایط مجبور خواهند بود سریع تصمیم بگیرند به همین دلیل وقت برای آماده کردن واکنش‌هایشان نخواهند داشت. اینها موقعیت‌هایی است که شخصیت واقعی همه نشان داده می‌شود و روابط واقعی شکل می‌گیرد.

 

4. از تضادها استفاده ببرید. در همه تیم‌ها سوء‌تفاهم پیش می‌آید. یک روزی یک جا بالاخره تضاد و کشمکش پیش می‌آید. وقتی مناقشات بین کارمندها از کنترل خارج شود، این مدیرعامل است که باید با آن روبه‌رو شود. با انتخاب اینکه چه چیز خوب است و چه چیز بد موضوع را پیچیده‌تر نکنید. به صحبت‌های دو طرف خوب گوش کنید و بعد با بقیه آنهایی که مناقشه آن دو طرف را دیده‌اند حرف بزنید. راه‌حل‌هایی که در این مواقع به ذهن همه خطور می‌کند نتیجه‌ای می‌دهد که بدون دعوا و کشمکش امکان نداشت به ذهن کسی برسد. البته این به آن معنا نیست که دعوا و جدل خوب است. به این معنی است که این دعواها باعث می‌شود که همه به دو دیدگاه در آن واحد فکر کنند و دیدگاه‌های بیشتر یعنی فرصت‌های بیشتر.

 

5. استخدام‌های جدید را یک کار تیمی بدانید. اگر می‌خواهید کارمند جدیدی استخدام کنید، این مسئله را با تیمتان مطرح کنید. اجازه دهید اعضای تیمتان با فرد موردنظر صحبت کنند چون آنها هستند که قرار است با هم کار کنند و خیلی مهم است که آن فرد با تیم هماهنگی داشته باشد. البته، تجربه و ویژگی‌ها و کارآمدی آن فرد هم مهم است اما مهمترین ویژگی‌ها برای استخدام همیشه شخصیت و مهارت‌های اجتماعی فرد هستند که باید با تیم شما سازگاری داشته باشد. باتوجه به اعتماد و احترامی که در بالا به آن اشاره شد، شخصیت و مهارت‌های اجتماعی مثل چسب هستند که به ارتباط بین اعضا کمک می‌کند. این مهارت‌ها می‌تواند اعضای تیم را به هم بچسباند و کیفیات فردی باعث می‌شود کارها درست انجام شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.