فرصتهای پیشرو در استارتآپها
عصر بانک؛امروز اینترنت همه جنبههای زندگی آدمها را دگرگون کرده و بستری فراهم آورده است تا بسیاری از کسبوکارها از شکل سنتی خود فاصله گرفته و در فضای آنلاین به نحوی جدید ایفای نقش کنند. با تولد کسبوکارهای آنلاین به مرور مدلهای جدیدی از کسب وکار بهوجود آمد که از جهت اشتغالزایی، تولید ثروت، کارآیی و بهرهوری قابل مقایسه با رقبای سنتی خود نیستند.
انقلاب در صنعت حملونقل درونشهری
اوبر UBER موفقترین نمونه کسبوکار برپایه اقتصاد مشارکتی است که در زمینه حملونقل به فعالیت میپردازد. این شرکت در دسامبر سال 2016 میلادی، 68 میلیارد دلار ارزشگذاری شده است. یعنی شرکتی که در سال 2009 میلادی تاسیس شده در 7 سال به ارزشی بیشتر از کمپانیهایی مانند جنرال موتورز (GM)، هوندا (HMC)، فورد (F) و یاهو دست یافته است. اوبر بدون داشتن مالکیت حتی یک خودرو، بزرگترین شرکت حملونقلی است که در جولای 2016، 62 میلیون سفر درون شهری انجام داده است و در حال حاضر در 81 کشور (581 شهر) خدمات حملونقل ارائه میدهد. فوربس در اکتبر 2016 نوشت که اوبر طی 7 سال در صنعت حملونقل تحولی ایجاد کرد که دولتها در 7 دهه نتوانستند و اکونومیست در سپتامبر 2016 اوبر را باارزشترین استارتآپ دنیا دانست که انقلابی در صنعت حملونقل ایجاد کرده است.
رقبای قدرتمند محلی و نمونه ایران
با وجود تمام موفقیتهای خیرهکنندهای که شرکت آمریکایی اوبر به دست آورده اما در کشورهایی از جهان رقبای محلی دارد که سهم بیشتری از بازار را نصیب خود کردهاند. مثلا اولای هندی (OLA) توانست با اختلاف، از رقیب آمریکایی خود در سال 2016 پیشی بگیرد و 70 درصد بازار حملونقل درونشهری هند را نصیب خود کند. همین اتفاق در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) رخ داد و استارتآپ کریم (Careem) سهم بیشتری از بازار این کشورها را بهدست آورد. در چین به قدری رقیب محلی، دیدی چوشینگ، (Didi Chuxing) قدرتمند عمل کرد که همین 6 ماه پیش اوبر به کلی تسلیم شد و «دیدی» واحد اوبر چین را خریداری کرد و این دو شرکت درهم ادغام شدند. در ایران نیز از جهت رقبای محلی و خارجی، وضعیت کمابیش مشابهی حاکم است. اگرچه اوبر آمریکایی به دلایل مشخصی به ایران نتوانست بیاید اما راکتاینترنت آلمانی (Rocket Internet) که نمونههای کسبوکارهای موفق آمریکایی را در دیگر کشورها و بهخصوص در کشورهای درحال توسعه پیادهسازی میکند از این بازار گسترده غافل نشد و در کنار استارتآپهای دیگری که در ایران راهاندازی کرده، اسنپ را نیز در سال 93 راهاندازی کرد. تپسی نیز در اوایل سال 95، یک سال ونیم پس از اسنپ وارد میدان شد. در ایران اسنپ و تپسی دو رقیب اصلی بازار درخواست آنلاین خودرو برای سفرهای درونشهری هستند که اولی پشتوانه قدرتمند راکت اینترنت را دارد و دومی متکی بر تخصص و پشتوانههای داخلی است. باید منتظر ماند و دید که در ایران سهم این بازار چطور تقسیم خواهد شد و برنده نهایی کدامیک خواهد بود.
تکنولوژی و مدیریت یکپارچه حملونقل
علاوه بر آنکه چنین سامانههایی مزایای فراوانی برای مسافران و رانندهها دارد (کاهش حدودا 50 درصد هزینه برای مسافران و در عین حال افزایش درآمد 50 درصدی برای رانندهها) اما شاید مهمترین مزیت آن، برای شهرها و سامانه حملونقل آنهاست. در شهر تهران در حدود 80 هزار تاکسی، 100هزار راننده آژانس و 100هزار مسافرکش شخصی وجود دارد و کماکان به نظر میرسد که حمل ونقل درونشهری یکی از مشکلات همیشگی کلانشهر تهران است. سامانه هوشمند درخواست خودرو میتواند فرصت ویژهای برای مدیریت یکپارچه سفرهای درونشهری پدید آورد. اگر بخواهیم برخی از مهمترین مزایای آن را برای مدیریت حملونقل درونشهری فهرست کنیم، به این موارد میتوان اشاره کرد: کاهش تردد خودروهای تکسرنشین از طریق ایجاد درآمدزایی از ظرفیت خالی ماشینها، افزایش کارآیی و و بهرهوری سیستم حملونقل از طریق کاهش زمان دسترسی رانندگان به مسافران و عدم اتلاف وقت آنها جهت یافتن مسافر جدید، مدیریت کلان در توزیع متناسب تاکسیها در سطح شهر، نظارت کامل و دقیق بر ساعت کاری رانندهها، کنترل کیفیت خدمترسانی رانندگان، شفاف و بهینه ساختن قیمت از طریق نرمافزار و الگوریتمهای قیمتگذاری، ساماندهی مسافرکشهای شخصی، استفاده از تکنولوژی برای پیشگیری از حوادث و افزایش امنیت فردی و عمومی حملونقل شهری، انجام حملونقل تعداد بیشتری از مسافران با ثابت ماندن تعداد خودروهای موردنیاز و در نهایت کاهش چشمگیر ترافیک، آلودگی هوا و مصرف سوخت. مزایای چنین سامانهای فراوان است و بهنظر میرسد یکی از موفقترین راههای کلانشهرها برای حل مسائل مرتبط با حملونقل بوده است. بههرحال این مسیر، روش آزموده بسیاری از کشورهاست و ما نیز باید از این تجربه جهانی بیاموزیم و در عین حال راهحل مختص به کشور خودمان را بیابیم.
میلاد منشیپور
بنیانگذار و مدیرعامل شرکت تپسی
/دنیای اقتصاد