کارمندان بیانگیزه؛ چالش اصلی مدیران
عصر بانک؛اغلب، چالشیترین مساله کارکنان ﺩر مواجهه با مدیران، ایجاﺩ انگیزه ﺩرکارشناسان فنی خط اول سازمان بهمنظور انجام وظایفشان بهصورت موثر و مناسب است.
ﺩر بسیاری از تسهیلات سازمانی و تجاری، محدوﺩیتهای بوﺩجه، محدوﺩیتهای زمانی و حجم کار فزاینده اغلب موجب ایجاﺩ نیروی کار کمبازﺩه میشوﺩ و این امر، حاصل اتلاف منابع، اصلاحات ناموثر، مشتریان ناراضی و انبوهی از کارهای ناتمام است. مدیرانی که با مشکلات انگیزشی مواجه شده اند بیشک با خوﺩ اندیشیدهاند که: «حال چه کاری میتوان انجام ﺩاﺩ؟» ﺩر اﺩامه ما به کاویدن راهحلهایی برای حل این مساله میپرﺩازیم.
کارمندان بیانگیزه: عمل و راهحلهای بنیاﺩی
هنگامی که شما انواع سازمانها و چگونگی تاثیر مشکلات انگیزشی روی هر سازمان را ﺩر نظر میگیرید، نهایتا به این نتیجه میرسید که تمامی سازمانها ﺩر معرض مشکل هستند. اگرچه ﺩر حقیقت، این مساله ﺩر سازمانهای غیرانتفاعی پیمانی، ﺩولتی و محلی شایعتر است.
ﺩر این ﺩوره انگیزه بخشیدن به کارمنﺩان هنگامی که نتیجه تلاش خوﺩ را بهصورت مستقیم نمیبینیﺩ، کارشکنی آنان را به ﺩنبال ﺩارﺩ. ﺩر سازمانهای انتفاعی کارکنان راحتتر میتوانند نتایج زحمات و تلاش خوﺩ را ببینند. آنان بهازای کارهای مثبت و سوﺩآور تحسین میشوند و اغلب حتی سازمان، سوﺩ بهﺩست آمده را با کارکنان تقسیم میکند. علل بنیاﺩی مشکلات انگیزشی و رفتاری ﺩر یک سازمان برای بیشتر مدیران شناخته شده است. اما به یاﺩ ﺩاشته باشید هیچ راهحل سریعی برای بیشتر این مشکلات وجوﺩ ندارﺩ. شما نمیتوانید فرﺩا یک سیاست را اعمال کنید و انتظار ﺩاشته باشید مشکل تا روز بعد حل شوﺩ. بیشتر مشکلات ﺩر طول سالها ایجاﺩ شده و ممکن است رفع آنها نیز به سالها زمان نیاز ﺩاشته باشد.
بگذارید ﺩر کنار عمل بنیاﺩی مروری بر روشهای اثبات شده برای رفع مشکل یا بهبوﺩ شرایط ﺩاشته باشیم.
ارتباط ضعیف: رسیﺩن اخبار به کارمندان ﺩر سازمان اگر برای آنان خوب و ﺩلپذیر نباشد، یکی از اصلیترین مشکلات ﺩر تمام سازمانها و شرکتها است. اگر مدیران بهطور صحیح با کارمندان ارتباط برقرار کنند کارمندان آماﺩگی بهتری برای پذیرش رخداﺩها ﺩارند. جلسات، تذکرات و روشهایی که ﺩر روش مدیریتی سازمانها پیش میگیرند موارﺩ مناسبی برای شروع هستند.
استفاﺩه ناعاﺩلانه از روشهای اتخاذ شده: این یک مشکل بحرانی است. هر روشی که یک سازمان ﺩر پیش میگیرﺩ باید بهصورت عاﺩلانه برای همه سطوح بهصورت یکسان اجرا شوﺩ.
ﻓﻘﺪاﻥ نظم و ﭘﺎﺳﺨﮕﻮﻳﻲ: ﺗﻐﻴﻴﺮ اﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﻳﻜﻲ اﺯ ﺳﺨﺖﺗﺮﻳﻦ کاﺭﻫﺎ اﺳﺖ. کاﺭﻣﻨﺪاﻥ باید اﺯ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻗﻮاﻧﻴﻦ ﭘﻴﺮﻭﻱ کنند ﻭ ﺷﻤﺎ باید ﺁﻧﻬﺎﺭا ﻣﺴﻮوﻝ اﻋﻤﺎﻝ و ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﺧﻮﺩ ﻗﺮاﺭ ﺩﻫﻴﺪ. اﺭﺯﻳﺎﺑﻲ ﻋﻤﻠﻜﺮﺩ ﻣﻮﺛﺮ، ﻣﻮﺭﺩ ﻣﻨﺎﺳﺒﻲ ﺑﺮاﻱ ﺷﺮﻭﻉ ﺣﻞ ﻣﺴﺎئل اﺳﺖ.
ﺷﻴﻮﻩﻫﺎﻱ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ اﺳﺘﺨﺪاﻡ: ﻭﺭﻭﺩﻱ ﺑﺪ، ﺧﺮﻭﺟﻲ ﺑﺪی بهﺩنبال ﺩارﺩ. ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺩﻳﮕﺮ ﺁﻧﭽﻪ اﺳﺘﺨﺪاﻡ کنید ﺭا ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻲﺁﻭﺭﻳﺪ. اﺯ تعیین شرح وظایف کارمندان، ﺩﺭ کنار ﺁﺯﻣﻮﻥﻫﺎﻱ ﺳﺎﺩﻩ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ بهمنظور اﺭﺯﻳﺎﺑﻲ و ﺑﻬﺒﻮﺩ کاﺭآﻳﻲ کاﺭﻣﻨﺪ ﺟﺪﻳﺪ اﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺣﺎﺻﻞ کنید.
ﻓﻘﺪاﻥ ﺁﻣﻮﺯﺵ: ﺳﺎﺯﻣﺎﻥﻫﺎﻱ کلاس ﺟﻬﺎﻧﻲ 5 ﺗﺎ 10 ﺩﺭﺻﺪ ﺳﺎﻋﺖ کاﺭﻱ کاﺭﻣﻨﺪاﻥ ﺭا ﺑﻪ ﺁﻣﻮﺯﺵ اﺧﺘﺼﺎﺹ ﻣﻲﺩﻫﻨﺪ. ﻫﺰﻳﻨﻪ کرﺩﻥ ﺑﺮاﻱ ﺭﻓﻊ اﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﺳﺨﺖ اﺳت اﻣﺎ اﮔﺮ این کار ﺭا اﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻴﺪ ﺩﺭ ﺁﻳﻨﺪﻩاﻱ ﻧﻪﭼﻨﺪاﻥ ﺩﻭﺭ ﺷﺎﻫﺪ ﻓﻮاﻳﺪ ﺁﻥ ﺧﻮاﻫﻴﺪ ﺑﻮﺩ.
ﻧﺎﺗﻮاﻧﻲ ﺩر ﺷﻨﺎﺧﺖ و ﺗﺤﺴﻴﻦ: ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﻫﺎﻱ ﺑﺎﺯﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﺮاﻱ کاﺭﻣﻨﺪاﻥ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﺩﻫﻴﺪ، ﺑﻪﺭاﺣﺘﻲ میتوانید کاﺭﻱ کنید افراﺩ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ اﺣﺴﺎﺱ ﺧﻮﺑﻲ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻳﻚ «ﻣﺘﺸﻜﺮﻡ» ﺳﺮﻳﻊ ﻳﺎ ﺗﻤﺠﻴﺪ کرﺩﻥ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﺣﻴﺮﺕاﻧﮕﻴﺰﻱ به همراه ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺩاﺷﺖ.
ﻓﻘﺪاﻥ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ: ﻫﺮﭼﻪ ﻣﺤﻴﻄ کاﺭ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥﻳﺎﻓﺘﻪﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ، کارشناسان ﺷﺎﺩﺗﺮ ﻭ ﺑﺎ اﻧﮕﻴﺰﻩﺗﺮ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﻮﺩ، ﺟﻠﺴﺎﺕ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ ﻫﻔﺘﮕﻲ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ کاﺭﻱ ﻣﻜﺘﻮﺏ، اﻫﺪاﻑ و انتظارات ﺭا اﻋﻼﻡ کرﺩﻩ ﻭ کمک میکند ﺗﺎ ﺟﺮﻳﺎﻥ کاﺭﻱ سازمان ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻣﺪاﻭﻣﻲ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ.
کمبوﺩ قطعات و ﻣﻨﺎﺑﻊ: اﻳﻦ ﻣﺸﻜﻞ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥﻫﺎﻱ خدماتی و ﻣﻬﻨﺪﺳﻲ ﺭاﻳﺞ ﺑﻮﺩه و اﺻﻠﻲﺗﺮﻳﻦ ﺷﻜﺎﻳﺖ کارشناسان ذیربط ﺩر برابر کار است. اﻣﺎ اﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﻋﻼﻭه ﺑﺮ ﺭﻓﺘﺎﺭ کاﺭﻣﻨﺪاﻥ بخش تعمیرات ﺭﻭﻱ مسائل ﺑﻴﺸﺘﺮﻱ ﺗﺎﺛﻴﺮ میگذارﺩ. اﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺭﺿﺎﻳﺖ ﻣﺸﺘﺮﻱ، کیفیت کاﺭ، اﺭﺯﺵ کاﺭ و ﺭاﻧﺪﻣﺎﻥ تلاش ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺭا ﺗﺤﺖاﻟﺸﻌﺎﻉ ﻗﺮاﺭ ﺩﻫﺪ.
ﻓﺮﺻﺖ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺑﺮاﻱ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ: ﺣﺘﻲ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ کارشناسان ﻧﻴﺰ اﮔﺮ ﻓﻜﺮ کنند ﺷﻐﻞ ﻳﻜﻨﻮاﺧﺖ و ﺑﺪﻭﻥ ﭘﻴﺸﺮﻓﺘﻲ ﺩاﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺩﻟﺴﺮﺩ ﻣﻲﺷﻮﻧﺪ. ﻳﺎﻓﺘﻦ اﻧﮕﻴﺰﻩ هنگامیکه ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻭﺭ ﺩاﺭﻳﺪ ﻫﻴﭻ امکانی ﺑﺮاﻱ ﭘﻴﺸﺮﻓﺖ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪاﺭﺩ اﮔﺮﻏﻴﺮﻣﻤﻜﻦ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﻳﻘﻴﻨﺎ کاﺭ ﻣﺸﻜﻠﻲ اﺳﺖ. ﺩﺭاﻳﻦ ﻣﻮاﺭﺩ ﺑﻪ مدیری خرﺩمند ﻧﻴﺎﺯ اﺳﺖ ﺗﺎ کارشناسان فنی ﺭا ﻣﺘﻘﺎﻋﺪ کند ﺗﻤﺎﻡ تلاش ﺧﻮﺩ ﺭا ﺑﻪ کاﺭ ﮔﻴﺮﻧﺪ. ﮔﺎﻫﻲ اﻭﻗﺎﺕ وقتی کارمندان متقاعد نمیشوند ﺗﺮﻙ محل خدمت ﺗﻨﻬﺎ ﺭاﻩﺣﻞ برای آنان اﺳﺖ.
مدیران ﺑﻲاﻧﮕﻴﺰﻩ: اﻳﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﺩﺭ ﻃﻮﻝ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﻲ ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ اﺻﻼﺡ ﺷﻮﺩ. ﻋﻤﻮﻣﺎ ﻓﺮاﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﻳﻚ ﺗﻴﻢ اﺯ کارشناسان ﺑﺎ اﻧﮕﻴﺰﻩ ﻭ کاﺭآ ﺩﺭ ﺭاﺱ اﻣﻮﺭ ﻗﺮاﺭ ﺩاﺭﺩ. اﮔﺮ ﺗﻴﻢ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ اﺯ ﺳﻨﺪﺭﻡ «ﻫﻮﻟﻨﺎﻙ ﻧﻴﺴﺖ؟!» ﺭﻧﺞ ﺑﺒﺮﻧﺪ، کارشناسان ﻧﻴﺰ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﻣﺸﺎﺑﻬﻲ ﺭا ﺩﺭ ﭘﻴﺶ ﺧﻮاﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ، ﺗﻨﻬﺎ ﺭاﻩ ﺑﺮاﻱ ﺣﻞ اﻳﻦ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﺩﻳﺪﮔﺎﻩ ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ اﺳﺖ.
مدیریت ﺿﻌﻴﻒ: اکثر اﻳﻦ ﻣﺸﻜﻼﺕ اﻧﮕﻴﺰﺷﻲ ﺩﺭ ﻓﻘﺪاﻥ مدیریت و ﺭﻫﺒﺮﻱ ﻻﻳﻖ ﺭﻳﺸﻪ ﺩاﺭﻧﺪ. تصور نکنید ﻣﺘﻮﻟﺪ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ اﺳﺘﻌﺪاﺩ و ﻣﻬﺎﺭﺕﻫﺎﻱ مدیریتیﺳﺎﺩﻩﺗﺮﻳﻦ ﺭاﻩ ﺑﺮاﻱ ﻣﻮﻓﻖ ﺷﺪﻥ بهعنوان مدیر اﺳت! بیتردید ﺁﻣﻮﺯﺵهای ﺻﺤﻴﺢ مدیریتی و اتخاذ روشهای کارآمد و موثر ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭاﻩ اﺳﺖ. کلیدﻫﺎﻱ اﻧﮕﻴﺰﻩ ﻣﻮﻓﻖ ﺑﺮﻗﺮاﺭﻱ اﺭﺗﺒﺎﻁ ﻣﺪاﻭﻡ ﻭ ﺻﺤﻴﺢ، ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻋﺎﺩﻻﻧﻪ و ﻭاﺿﺢ ﺑﺎ کاﺭﻣﻨﺪاﻥ، اﻳﺠﺎﺩ ﻓﺮﺻتﻫﺎﻱ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﺮای ﺑﺮﻧﺎﻣﻪﺭﻳﺰﻱ و ﺯﻣﺎﻥﺑﻨﺪﻱ کاﺭ ﻭ اﻃﻤﻴﻨﺎﻥ ﺣﺎﺻﻞ کرﺩﻥ اﺯ اﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ اﺳﺖ که میتواند اﻋﻀﺎﻱ ﺗﻴﻢ مﺩیریت ﺷﻤﺎ را به بهترینها تبدیل کند.
*ﻣﺎﻳﻚ کاﻭﻟﻲ، رئیس CE Maintenance solution اﺳﺖ.
اﻭ ﺳﺮﻭﻳﺲ ﺁﻣﻮﺯﺵ، ﺭﻫﺒﺮﻱ و ﺭاﻳﺰﻧﻲ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺭا ﺑﺮاﻱ ﺳﺎﺯﻣﺎﻥﻫﺎﻱ ﺻﻨﻌﺘﻲ ﻭ ﺗﺎﺳﻴﺴﺎﺕ ﺩﺭ ﺳﺮﺎﺳﺮ کشورش ﻓﺮاﻫﻢ کرﺩﻩ و ﺳﺨﻨﺮاﻥ ﺩائمی کنفرانس ﻣﺪﻳﺮﻳﺖ ﺗﺴﻬﻴﻼﺕ ﻣﻟﻲ اﺳﺖ.
نویسنده: Michael Cowley*
ترجمه: الهه شیرخدا کارشناس ارشد مدیریت
منبع: facilitiesnet
e.shirkhoda@yahoo.com
/دنیای اقتصاد