مسعود نیلی و شاگردانش چه برآوردی از اقتصاد ایران دارند؟

کتاب «اقتصاد ایران به کدام سو می‌رود؟» سراسر پر از پیام است؛ چه برای سیاستگذار، چه برای سرمایه‌گذار و چه برای مردم. چه پیام‌های مسرت‌بخش، چه پیام‌های غم‌انگیز و چه پیام‌های هشدارآمیز.

عصر بانک؛ کتاب «اقتصاد ایران به کدام سو می‌رود؟» سراسر پر از پیام است؛ چه برای سیاستگذار، چه برای سرمایه‌گذار و چه برای مردم. چه پیام‌های مسرت‌بخش، چه پیام‌های غم‌انگیز و چه پیام‌های هشدارآمیز.آنجا که روند مهمترین مولفه‌های اقتصادی مانند نرخ ارز یا قیمت انرژی تشریح می‌شود شاید این سرمایه‌گذار باشد که بتواند براساس آن برنامه‌ریزی کند.

آنجا که از موانع خصوصی‌سازی و چالش‌‌های بازار کار سخن گفته می‌شود شاید این سیاستگذار باشد که می‌تواند مشکلات پیش‌روی خود در این بخش‌ها را پیش‌بینی کند. آنجا هم که تاثیر افزایش قیمت انرژی بر خانوار یا روند تورم و عوامل موثر بر آن تشریح می‌شود شاید این مردم عامه باشند که می‌توانند پیام‌هایی از آن دریافت کنند که چگونه مسائل مالی خانوار را مدیریت کنند.

در کنار این‌ها وقتی ظرفیت‌های اقتصاد ایران از مزیت‌های منابع طبیعی آن گرفته تا زیرساخت‌های صنعتی و نیروی کار تشریح می‌شود پیام‌های امیدوارکننده‌ای از این طرح مطالعاتی گرفته خواهد شد. اما در دیگر سو وقتی اشاره می‌شود که در اقتصاد ایران تاکنون چقدر محدود از منابع آن استفاده شده و چرا این اتفاق‌ها رخ داده است و نااطمینانی‌های در بخش‌ها و بازارهای مختلف اقتصادی چه کرده است، شاید مخاطب بیشتر از هر مساله‌ای سیگنال‌های غم‌انگیزی از این کتاب دریافت کند. با این حال شاید مقایسه وضعیت‌های تشریح شده با وضعیت فعلی نشان دهد که چقدر می‌توان به آینده اقتصاد ایران امیدوارتر شد. 

در عین حال شاید از مهمترین بخش‌های این کتاب پیام‌های هشدارآمیز آن باشد. آنجا که مسعود نیلی به عنوان سرپرست پژوهشگران جامع‌ترین طرح پژوهشی اقتصاد ایران به صراحت می‌گوید مهمترین چالش اقتصاد ایران در دهه 1390 بازار کار آن است. یا آنکه وی از کاهش همزمان درآمدهای نفتی و مالیاتی دولت در این دهه می‌نویسد یا آنکه از خطرات تعیین نرخ دستوری سود سخن می‌گوید. 

این کتاب خلاصه طرح مطالعاتی «تحلیل عوامل تاثیرگذار بر عملکرد میان‌مدت اقتصاد ایران» است؛ طرحی که حاصل کار آن در 9 جلد منتشر شده و از نگاه خیلی از کارشناسان جامع‌ترین پژوهش اقتصادی ایران می‌تواند لقب بگیرد. حال چکیده این طرح مطالعاتی که با همکاری اتاق بازرگانی تهران و پژوهشکده مطالعات اقتصادی و صنعتی دانشگاه شریف انجام شده، توسط انتشارات دنیای اقتصاد در قالب یک کتاب بیش از 800 صفحه‌ای منتشر شده است. در این کتاب که به سرپرستی مسعود نیلی تدوین شده بیش از 21 استاد اقتصاد و دانشجویان این رشته(طبق نوشته نیلی در این کتاب) مشارکت داشته‌اند.

کدام بخش‌ها زیر ذره‌بین‌ رفتند؟

کتاب اقتصاد ایران به کدام سو می‌رود؟ در مجموع حاصل سه بخش است. بخش اول خلاصه‌ای از تصویر جامع اقتصاد ایران، بخش دوم تحولات داخلی اقتصاد ایران و بخش سوم تحولات جهانی اقتصاد ایران.

دو بخش اول و سوم هرکدام تنها چهار فصل دارند و به نظر می‌رسد در این کتاب بیشتر از این دو بخش مورد اشاره به بخش دوم یعنی تحولات داخلی اقتصاد ایران پرداخته شده است. در بخش اول چهار فصل «اقتصاد ایران پس از افزایش قیمت نفت در دهه 1380»،«خصوصی‌سازی»، «هدفمندسازی یارانه‌ها» و «اقتصاد ایران در آینده میان(96-1392)» وجود دارد. 

در این فصول به مسائلی مانند «اثر متغیرهای کلان بر وضع معیشت خانوار»، «سیاست‌های دولت»، «بازارهای انرژی، ارز، محصول، مالی و کار»، «روند خصوصی‌سازی و موانع آن و تاثیر آثار آن بر بازارهای اقتصادی ایران» و «تاثیر افزایش قیمت انرژی بر بودجه دولت، بنگاه‌های اقتصادی و خانوار» پرداخته شده و در نهایت از آینده‌نگری تحولات اقتصاد کلان ایران سخن گفته شده و سناریوی اصلاحی سیاست‌گذاری اقتصاد ایران مطرح شده است. 

در بخش سوم نیز چهار فصل موجود شامل «جهانی‌شدن بازار محصول»، «جهانی‌شدن بازار مالی»، «تحولات بازارهای انرژی جهانی» و «همکاری‌های منطقه‌ای و بین کشور» است. در این فصول هم به مواردی مانند «سازمان تجارت جهانی»، «تجربه کشورهای در حال توسعه مانند امارات و چین در جهانی کردن بازار محصول»، «اهمیت جهانی شدن بخش مالی برای اقتصاد جهانی»، «انواع روش‌های تامین مالی خارجی»، «عوامل موثر بر بازارهای مالی»، «روند تغییرات بازار انرژی در دهه اخیر»، «فروض اساسی در پیش‌بینی تقاضای آتی انرژی» و «همکاری‌های منطقه‌ای و بین کشوری مانند یورو، G20، شورای همکاری خلیج‌فارس و سازمان همکاری اقتصادی اکو» اشاره شده است. 

اما بخش مبسوط این کتاب بخش دوم است؛ بخش که 12 فصل را شامل می‌شود. عنوان این فصل‌ها «ظرفیت‌های اقتصاد ایران»، «رشد اقتصادی، تورم و بیکاری»، «فقر و نابرابری»، «سیاست‌های پولی، اعتباری و ارزی»، «سیاست‌های مالی»، «سیاست‌های تجاری»، «بازار کار»، «بازار مالی»، «آزادسازی، مبانی نظری و مفاهیم پایه»، «اصلاحات بازار انرژی»، «خصوصی‌ُسازی»، «تحولات اقتصادی کشورهای منتخب و تاثیر آن بر اقتصاد ایران» است. شاید مهمترین ویژگی این فصل آن باشد که پس از رونمایی از ظرفیت‌های ویژه اقتصاد ایران به تناسب نداشتن این ظرفیت‌ها با شرایط فعلی اقتصاد ایران اشاره می‌شود. در واقع به نظر می‌رسد نه در بازارهایی مانند بازار کار و نه در بخش‌های مهمی مانند سرمایه‌گذاری اقتصاد ایران نتوانسته از فرصت‌های موجود بهره کافی ببرد و حتی در مواقعی فرصتی مانند عرضه انبوه نیروی کار ایران به تهدیدی برای اقتصاد تبدیل شده است.

چه کسانی این نقشه راه ترسیم کرده‌اند؟

هرچند در این طرح پژوهشی به نظر می‌رسد اصلی‌ترین نقش را دکتر مسعود نیلی داشته اما بخش‌های مختلف این کتاب نشان می‌دهد که مهمتر از یک فرد، یک تیم پژوهشی بوده که این کار را انجام داده است. 

در این تیم پژوهشی هم اقتصاددانان شناخته‌شده‌ای مانند دکتر حسن درگاهی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی و دکتر محمد حسین رحمتی، عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف وجود دارند و هم دانشجویان اقتصادخوانده‌ای که به نظر می‌رسد حالا دیگر هرکدام از آنها می‌توانند در یک حوزه تخصصی یافته‌هایی را برای عرضه کردن در اختیار داشته باشند. 

در لیست نهایی ارائه شده در این کتاب اشاره شده محمد احمدی‌زاده در حوزه جهانی شدن در بازار محصول و عملکرد کشورها در این بازار، قدیر اسدی در بخش تحولات بازارهای انرژی جهانی، صادق اسحاق‌نیا در بخش جهانی شدن در بازار مالی و عملکرد کشورها در این بازار، کیوان اسلامی در بخش بازار مالی، مهران بهنیا در بخش بازارهای کار، پول و نقش تحولات اقتصادی کشورهای منتخب بر وضعیت اقتصادی ایران، فرهاد خان‌میرزایی در بخش اثرات اصلاح نظام یارانه‌ای انرژی بر دولت و بنگاه‌ها و بازار انرژی، محمد خانی در بخش اثرات اصلاح نظام یارانه‌ای انرژی بر خانوار، محبوبه داوودی در بخش سیاست‌های تجاری، مرتضی سحرخیز در بخش ادبیات آزادسازی و اثرات اصلاح نظام یارانه‌ای انرژی بر خانوار، غزال صابری در بخش بازار مالی، علیرضا صابونی‌ها در بخش خصوصی‌سازی و بازار مالی و مقایسه وضعیت ایران با کشورهای منطقه با مبنا قراردادن سند چشم‌انداز، آرش علویان در بخش بازارهای کار و پول، حمید فیروز در بخش بررسی قانون هدفمندکردن یارانه‌ها و اثرات اصلاح نظام یارانه‌ای انرژی بر دولت‌ها و بنگاه‌ها، زهرا کاویانی در بخش ظرفیت‌های اقتصاد ایران و عملکرد آن و سیاست‌های پولی، اعتباری و ارزی، مالی و تجاری، صفورا معینی در بخش تصویر اقتصاد کلان ایران در اقتصاد پنج ساله و عملکرد اقتصاد ایران در حوزه‌های رشد اقتصادی، تورم و بیکاری، فاطمه نجفی در بخش سیاست‌های پولی، اعتباری وارزی و الهام یداللهی در بخش عملکرد اقتصاد ایران در حوزه‌های فقر و نابرابری، کار بررسی‌ها را انجام داده‌اند.

در کنار این تیم امینه محمودزاده نیز به عنوان مسوول بخش کنترل ساختار و محتوای علمی طرح و همچنین مسوول تلفیق و نتیجه‌گیری و سعیده حدادی به عنوان مسوول صفحه‌بندی و ویرایش متون معرفی شده‌اند. ضمن اینکه دکتر حسن درگاهی در بخش تصویر اقتصاد کلان ایران در افق پنج ساله و دکتر محمد حسین رحمتی در بخش‌ همکاری‌های منطقه‌ای و بین کشوری(منطقه یورو، G20، GCC و اکو) و همچنین بحران مالی و تحولات اخیر جهانی مسوولیت و بررسی‌هایی داشته‌اند. 

اصلی‌ترین چالش اقتصاد ایران

 

شاید مهمترین مساله‌ای که در این کتاب مطرح می‌شود بحث تناسب نداشتن عملکرد اقتصاد ایران با ظرفیت‌ها و فرصت‌هایی است که در اختیار دارد.

در مقدمه این کتاب به قلم مسعود نیلی، اصلی‌‏ترین مزیت‏ها و ظرفیت‏های اقتصاد ایران در زمینه‏های بهره‏مندی از منابع طبیعی، ظرفیت‏های جغرافیایی، زیرساخت‏های صنعتی و نیروی کار خلاصه شده که پس از اشاره به آنها نیلی می‌نویسد: «با نگاهی به عملکرد اقتصاد ایران، به نظر می‏رسد تناسب چندانی میان عملکردها و ظرفیت‏های آن وجود ندارد. شاخص‏های کلی عملکرد اقتصاد ایران مانند تورم، بیکاری، رشد اقتصادی و عملکرد دولت تناسب چندانی با این میزان از برخورداری طبیعی، جغرافیایی، تاریخی و انسانی ندارند.» 

پس از این وی اشاره به اصلی‌ترین چالش اقتصاد ایران را آغاز می‌کند. او اشاره دارد:«با وجودی که اقتصاد ایران دارای ظرفیت‏های بالایی است که بهره‏برداری از آنها می‏تواند در حل مساله اشتغال و کاهش بیکاری موثر باشد، اما در حال حاضر مساله بیکاری و ایجاد شغل برای جمعیت جوانی که در آینده به بازار کار وارد خواهند شد، شاید اصلی‏ترین چالش اقتصاد ایران باشد. در حالی که در سال‏های 1385 تا 1390 خالص تعداد شغل ایجاد شده در هر سال در حدود 14هزار و 200 نفر بوده؛ در همین دوره جمعیت 15 سال به بالای کشور که جمعیت در سن کار را تشکیل می‏دهند، حدود 3.7 میلیون نفر افزایش پیدا کرده و این موضوع عملکرد ضعیف ایران در بهره‏برداری از ظرفیت‏های اقتصاد را نشان می‏دهد. در سال‏های اخیر تعداد بیکاران و نرخ بیکاری افزایش یافته که این افزایش بیشتر متاثر از بیکاری در بین جوانان بوده است. به گونه‏ای که همواره نرخ بیکاری جوانان در حدود 10 واحد درصد بیش از نرخ بیکاری کل بوده است.» 

پس از این نیلی این طور نسخه خود برای حل مشکل بیکاری را ارائه می‌کند:« اقتصاد ایران برای گریز از این مشکل در سال‏های آتی به رشد درآمدزای غیرتورمی نیازمند است.»

 

آینده میان‌مدت اقتصاد ایران

یکی از مزیت‌های این کتاب بخش‌های مربوط به آینده‌نگری آن است. در فصل چهارم بخش اول این کتاب که مسعود نیلی، حسن درگاهی،امینه محمودزاده و مهران بهنیا در تهیه آن مشارکت داشته‌اند، وضعیت اقتصاد ایران در آینده میان‌مدت ترسیم شده است. در این بخش اشاره شده است: در کنار مطالعه تحولات گذشته یک اقتصاد و شناخت سازوکارهایی که وضع موجود را رقم زده، لازم است با اتخاذ رویکردی آینده‌نگرانه تصویری از وضعیت آتی تحولات بخش‌های مختلف و متغیرهای کلیدی آن اقتصاد نیز ارائه شود. برای این منظور در این تحقیق، عوامل تاثیرگذار بر عملکرد اقتصاد ایران با استفاده از طراحی یک مدل اقتصادسنجی در سطح کلان، تصویر آینده اقتصاد ایران در قالب سناریوها و شرایط محیطی متفاوت ترسیم شده و پیامدهای ترکیب‌های محتمل سیاست‌گذاری و شرایط محیطی مختلف ارائه شده است. 

بر اساس آنچه در این بخش آمده، نتایج این مدل نشان می‌دهد در صورتی که تحول اساسی در روابط خارجی، سازوکارهای غالب فعلی و همچنین سیاست‌های اقتصادی اتفاق نیفتد و سیاست‌گذار آثار بلندمدت ناشی از تصمیم‌های خود را مدنظر قرار ندهد، شرایط عدم تعادل در بازارهای مال، ارز، انرژی، محصول و به خصوص بازار کار به گونه‌ای خواهد شد که سطح معیشت و رفاه خانوار و تولید بنگاه‌ها بیش از پیش لطمه می‌بینند. تعمیق این عدم‌تعادل‌ها مثلا در بازار کار حتی می‌تواند مشکل را از حیطه اقتصاد خارج کند و به حیطه‌های اجتماعی بکشاند. 

 

 

/اقتصادنیوز

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.