مرز هزینه‌ای دارا و ندار

آمارهای مرکز آمار ایران نشان می‌دهد شکاف هزینه‌ای میان دارا و ندار در سال 1397 افزایش یافته است.

عصر بانک؛ بر اساس این آمارها، نسبت هزینه 10 درصد ثروتمند به 10 درصد فقیر جامعه در سال 1397 به رقم 5/ 14 رسیده که این رقم بیشترین سطح در دهه 90 محسوب می‌شود. روندی که به دلیل افزایش نرخ تورم، ناکارآیی سیاست‌های حمایتی و انحراف در هدفمندی یارانه‌ها رقم خورده است. همچنین بررسی مرزبندی دهک‌های درآمدی نشان می‌دهد این موضوع باید با ملاحظات ویژه‌ای از جمله محل سکونت و بعد خانوار صورت گیرد.

نسبت هزینه‌های 10 درصد ثروتمند به 10 درصد فقیر جامعه در سال 97 با ثبت رقم 5/ 14 به بیشترین سطح در دهه 90 رسیده است. همچنین نسبت هزینه 20 درصد ثروتمند به فقیر و 40 درصد ثروتمند به فقیر جامعه نیز در سال 1397 نسبت به سال‌های قبل روند صعودی را ثبت کرده و به بیشترین سطح در دهه 90 رسیده است. به نظر می‌رسد بالا بودن نرخ تورم و منفعل بودن سیاست‌های اصلاح انرژی و حمایت از اقشار کم درآمد بر روند صعودی این نسبت اثر مستقیم گذاشته است. بنابراین این احتمال وجود دارد که در صورت عدم اصلاح ساختاری در سیاست‌های کنونی، روند شکاف هزینه میان خانوارهای ثروتمند و فقیر در سال‌های آتی نیز ادامه یابد. البته باید به این نکته اشاره کرد که افزایش این نسبت لزوما به معنی بهتر شدن وضعیت ثروتمندان و بدتر شدن وضعیت فقیران نیست، بلکه ممکن است که از سطح هزینه‌های دو بخش کاسته شده باشد، اما شدت کاهش در هزینه‌های گروه‌های کم درآمد بیشتر از گروه ثروتمند باشد.
شکاف ثروتمندان و فقرا
مرکز آمار ایران، در جداول آماری هزینه و درآمدهای خانوار کل کشور در سال 1397 را منتشر کرده است. این آمارها سهم 20 درصد فقیرترین جمعیت کل کشور نسبت 10، 20 و 40 درصد ثروتمندترین به 10، 20 و 40 درصد فقیرترین جمعیت در کل کشور منتشر کرده است. یکی از مهم‌ترین جداولی که فاصله بین دهک‌ها را نشان می‌دهد سهم دهک‌های درآمدی ثروتمند به فقیر جامعه است. بررسی‌ها نشان می‌دهد سهم 10 درصد ثروتمندترین به 10 درصد فقیرترین جمعیت، به رقم 45/ 14 برابر رسیده است. به بیان دیگر، 10 میلیون نفر پردرآمد جامعه بیش از 14 برابر 10 میلیون نفر کم درآمد جامعه هزینه می‌کنند. یا به‌عنوان مثال دیگر، از یک خانوار کم درآمد در دهک پردرآمد جامعه به‌طور متوسط یک میلیون تومان در ماه هزینه کند، یک خانوار پردرآمد در دهک پر درآمد کشور ماهانه به میزان 5/ 14 میلیون تومان هزینه می‌کند. نکته قابل توجه این است که این روند نسبت به سال‌های قبل افزایشی بوده است. به بیان دیگر، شکاف میان خانوارهای پردرآمد و کم‌درآمد افزایش یافته است.
دو مسیر متفاوت در پراکندگی ثروت
مرکز آمار ایران آمار نسبت 10 درصد ثروتمند به 10 درصد فقیر کشور را از سال 1380 منتشر می‌کند. بر این اساس می‌توان این روند را به سه بخش تقسیم کرد. بین سال‌های 1380 تا 1386 این نسبت روند صعودی را ثبت کرد و در سال 1386، این رقم به 59/ 17 رسید. این بالاترین رقم ثبت شده طی 18 سال مورد بررسی بوده است. پس از آن در سال‌های 1387 این روند نزولی شد و تا سال 1392 به سطح 68/ 10 کاهش پیدا کرد. به نظر می‌رسد که برخی سیاست‌های حمایتی در این دوره مانند حذف حامل‌های انرژی و پرداخت یارانه نقدی باعث شد که شکاف میان ثروتمندان و فقیران کاهش پیدا کرد. بنابراین اگر چه این سیاست حذف حامل‌های انرژی در آن سال با اشکالاتی همراه بود، اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که باعث کاهش فاصله طبقات غنی و فقیر جامعه شده است. این در حالی است که طی سال‌های اخیر، گروهی با هدف حمایت از خانوارهای کم‌درآمد، با حذف یارانه‌های انرژی و بازگرداندن هدفمند یارانه‌ها، مخالفت می‌کنند. البته بررسی مطالعات نشان می‌دهد که بازپرداخت یارانه‌ها به تمامی اقشار درآمدی نمی‌تواند راهکار مناسبی برای کاهش فاصله دهک‌های درآمدی باشد و در نتیجه این موضوع باعث شده که در حال حاضر وزارت رفاه نیز در حذف دهک‌های درآمدی یارانه بگیر با مشکل روبه‌رو شوند.
آمارهای این گزارش نشان می‌دهد که پس از سال 1392 بازهم شکاف میان دهک پردرآمد و دهک کم‌درآمد کشور افزایش پیدا کرد. به نوعی که این رقم در سال 1393 به سطح 3/ 12 رسید. این روند صعودی پس از این سال دوباره به وجود آمد و حتی کاهش نرخ تورم در سال‌های 1393 تا 1396 نیز باعث ایجاد روند نزولی در این نسبت نشد. در سال 1397 این نسبت به سطح 4/ 14 رسیده است و بیشترین فاصله دهک نخست درآمدی و دهک آخر درآمدی را رقم زد. به نظر می‌رسد در صورتی که سیاست‌های حمایتی در سال‌های آینده منفعل بماند، این روند صعودی همچنان در دو سال آخر دهه 90 نیز ادامه خواهد یافت. به نظر می‌رسد در صورتی که گام‌های کارشناسی و مفید برای اصلاح قیمت‌های انرژی و همچنین اصلاح سیاست‌های مالیاتی ایجاد می‌شود، می‌توان امیدوار بود که این نسبت کاهش داشته باشد.
تایید افزایش شکاف در دیگر نسبت‌ها
علاوه بر آمارهای نسبت 10 درصد ثروتمند به فقیر جامعه، نسبت هزینه 20 درصد و 40 درصد ثروتمند به فقیر جامعه نیز مسیر مشابهی را طی کرده است. بر اساس این بررسی‌ها در سال 1397 نسبت هزینه 20 درصد ثروتمند جامعه به فقیر جامعه به رقم 36/ 8 رسیده، حال آنکه این رقم در سال 1396 در سطح 36/ 8 قرار داشت. از سوی دیگر، آمارها نشان می‌دهد که در سال 1392 این رقم با ثبت 57/ 6 کمترین مقدار طی 18 سال اخیر بوده است. بیشترین رقم نیز در سال 1385 حدود 10 ثبت شده است، به نظر می‌رسد که اگر این روند صعودی ادامه داشته باشد، می‌تواند این شکاف در دو سال آینده به رقم سال 1385 بازگردد. بر اساس آمارهای مرکز آمار ایران میزان هزینه 40 درصد ثروتمند جامعه به 40 درصد فقیر جامعه در سال 1397 معادل41/ 4 برابر بوده است. رقمی که در سال 1396 به میزان 26/ 4 گزارش شده بود. رقم 41/ 4 نیز بیشترین نسبت در دهه 90 بوده است. هر چند که در سال 1385 این رقم در سطح 09/ 5 قرار داشت. بنابراین مجموع این سه آمار نشان می‌دهد که شکاف میان دهک‌های پردرآمد و کم‌درآمد خانوارها طی سال‌های اخیر بیشتر شده است.
سهم هر دهک از کیک اقتصادی
مرکز آمار ایران در یک جدول دیگر به بررسی سهم هزینه ناخالص سرانه هر یک از دهک‌های درآمدی طی سال‌های گذشته پرداخته است. این موضوع نشان می‌دهد که سهم هر دهک از هزینه‌های کل به چه میزان بوده است. مجموع این ارقام در هر 10 دهک معادل یک می‌شود و می‌توان این ارقام را به شکل درصد نیز بازگو کرد. بر اساس این آمارها در سال 1397، به‌طور متوسط 5/ 32 درصد از هزینه‌های کل در دهک ثروتمند ثبت شده است. این در حالی است که در دهک کم‌درآمد این رقم به 25/ 2 درصد می‌رسد. به‌عنوان مثال اگر کل هزینه به‌عنوان یک کیک بزرگ در نظر گرفته شود، 5/ 32 درصد از هزینه‌ها در دهک پردرآمد می‌شود، اما سهم کم‌درآمد‌ترین دهک از این کیک 25/ 2 درصد است. این شکاف نسبت به سال قبل بیشتر شده، به نحوی که در سال 1396 سهم هزینه دهک ثروتمند به میزان 3/ 31 درصد و سهم هزینه دهک فقرا 29/ 2 درصد بوده است. در واقع جدول‌های آماری نسبت هزینه‌های دهک کم‌درآمد و پردرآمد نیز از این جداول استنتاج شده است. البته سال 1397 بدترین آمار طی 17 سال اخیر برای دهک کم‌درآمد نبوده، زیرا در سال 1386 این رقم معادل 92/ 1 درصد بوده است. همچنین در سال 1391 نیز این رقم برای دهک‌های پردرآمد به 94/ 28 درصد رسیده که کمترین رقم طی 18 سال مورد بررسی بوده است. اگر چه این آمارها بر اساس هزینه‌ها اندازه‌گیری می‌شود، اما کارشناسان معتقدند که هزینه‌ها معیار مناسبی برای ارزیابی درآمد یک خانوار است، زیرا امکان دارد که به دلیل برخی رفتارهای خانوارها در بحث آمارگیری، آمار درآمدهای خانوارها دچار کم‌نمایی باشد.
/دنیای اقتصاد
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.