چگونه برند خود را در فضای مجازی معرفی کنیم

برای معرفی یک برند از طریق اینترنت باید از قبل فکر و برنامه‌ریزی کنید چون تصویری که از همان ابتدا در ذهن مشتریان شکل می‌گیرد به سختی قابل تغییر است.

بایدها

1. جذابیت‌های بصری. اگر قصد دارید برای سازمان خود یک پروفایل آنلاین ایجاد کنید، بهتر است از همان ابتدا حرفه‌ای ظاهر شوید چرا که تصویر سازمان از همان ابتدا در ذهن کاربران شکل می‌گیرد. وب‌سایت شما معرف سازمان شماست و هرچه حضور شما در اینترنت حرفه‌ای‌تر و جذاب‌تر باشد، تصویر بهتری از سازمان شما در ذهن کاربران ایجاد می‌شود. باید خود را طوری معرفی کنید که مشتریان بدانند حرفه‌ای هستید و کیفیت و خدمات اولویت‌های شما هستند. اما چگونه ثابت کنیم که در دنیای مجازی هم به اندازه دنیای واقعی حرفه‌ای هستیم؟ ممکن است کمی ظاهربینانه به نظر برسد اما تجربه نشان داده است که کاربران اینترنت به جنبه‌های بصری توجه ویژه‌ای دارند. به همین منظور بهتر است وب‌سایت یا لوگوی سازمان را به نوعی طراحی کنید که توجه کاربران را جلب کند. می‌توانید از طراحان وب‌سایت کمک بگیرید یا از ابزارهای طراحی وب‌سایت استفاده کنید. من Wix را پیشنهاد می‌کنم. 

2. حضور فعال و ارتباط با مخاطبان. برای اینکه کسب‌وکار شما معنا پیدا کند، باید با کاربران در ارتباط باشید. به این منظور باید پیش از انتخاب محتوای سایت، یک استراتژی بازاریابی اتخاذ کنید. این استراتژی باید با نیازها و خواسته‌های مخاطبان شما همسو باشد. بنابراین، ایجاد یک پروفایل آنلاین تنها طراحی یک وب‌سایت یا صفحه در شبکه‌های اجتماعی نیست بلکه انتشار محتوا و مطالبی است که برای مخاطبان شما جالب و حائز اهمیت باشد. به این منظور باید از عبارات و کلیدواژه‌های خاص بارها و بارها استفاده کنید تا اگر مثلا کاربری مطلبی را در گوگل جست‌وجو کرد، در صفحه نتایج جست‌وجو، سایت شما بالاتر از بقیه سایت‌ها قرار بگیرد (در حوزه بازاریابی اینترنتی به این عمل بهینه‌سازی موتور جست‌وجو یا SEO می‌گویند).

3. ارسال یک پیام منسجم. از آنجا که در عصر دیجیتال میان مشتریان و سازمان‌ها کانال‌های ارتباطی بسیاری وجود دارد (مجلات، وب‌سایت‌ها، شبکه‌های اجتماعی، بیلبوردها و…) گاهی مشتریان و مخاطبان از دیدن ده‌ها پیام متفاوت از سوی یک برند دچار سردرگمی می‌شوند. به همین منظور باید تلاش کنید تا یک پیام واحد و منسجم را به مخاطبان خود منتقل کنید. اگر پیامی که به مخاطبان خود منتقل می‌کنید واحد و منسجم باشد، تصویری محکم و به یاد ماندنی از سازمان شما در ذهن مخاطبان شکل خواهد گرفت و هر کجا نشانه‌ای از شما ببینند (لوگو، شعار یا نقاشی) فورا به یاد شما خواهند افتاد. همین امر موجب می‌شود که مشتریان بارها و بارها به شما رجوع کنند و به شما وفادار باشند. پیام شما باید معرف ارزش‌های سازمان باشد و با تصویری که از سازمان خود ارائه کرده‌اید، همخوانی داشته باشد.

4. افکار مخاطبان خود را رهبری کنید. تمام بازاریابان، بازاریابی و تبلیغات را خوب بلدند اما کمتر کسی می‌تواند افکار را رهبری کند. رهبری افکار، کار آسانی نیست و نیازمند زمان و تلاش بسیار است اما اگر به جای تبلیغات به روش‌های سنتی بتوانید افکار را رهبری کنید، از تمام رقیبان خود یک قدم جلوتر خواهید بود. اگر رهبری افکار را فرابگیرید، دیگر تنها یک بازاریاب نیستید، بلکه یک رهبر هستید و این یعنی نفوذ بیشتر. اما چگونه رهبر افکار شویم؟ هیچ‌کس رهبر به دنیا نیامده و این مهارتی است که باید به مرور زمان کسب کنید. وظیفه رهبر افکار، تنها ارائه محتوا نیست. او مسائل و گرایشات را از زوایای مختلفی بررسی می‌کند، راه‌حل‌های جایگزین را در نظر دارد و می‌تواند گرایش‌های مردم را پیش‌بینی کند.

نبایدها

1. تظاهر کردن. هرگز به آنچه که نیستید تظاهر نکنید چرا که اگر تظاهر کنید، مشتریان شما احساس می‌کنند در معامله با شما فریب خورده‌اند، اعتماد خود را از دست داده و وجهه سازمان و تصویری که از شما در ذهن مشتریان نقش بسته، مخدوش خواهد شد. بهتر است سازمان خود را همان‌گونه که هست، بر اساس فرهنگ، اصول و ارزش‌هایش معرفی کنید. اگر هنگام معرفی سازمان شفاف عمل کنید، میان آنچه مشتریان درباره شما می‌خوانند با آنچه در عمل می‌بینند تفاوتی نخواهد بود و این یعنی تصویر یک برند قابل اعتماد.

2. استفاده از شبکه‌های اجتماعی به عنوان یک خیابان یک‌طرفه. شبکه‌های اجتماعی با رسانه‌های سنتی متفاوتند از این جهت که شما از رسانه‌های سنتی تنها برای معرفی برند خود به عموم مردم استفاده می‌کنید. اما شبکه‌های اجتماعی مانند یک خیابان دوطرفه‌اند. ایجاد یک پروفایل آنلاین تنها به معنای ایجاد یک صفحه در فیس‌بوک یا یک حساب کاربری در توییتر نیست. شما در شبکه‌های اجتماعی باید با مشتریان گفت‌وگو کنید، از آنها نظرسنجی کنید و به سوالات و مشکلات آنها پاسخ دهید. از این طریق شما به مشتریان اعلام می‌کنید که به نظرات آنها اهمیت می‌دهید و آنها نیز در امور مربوط به برند شما سهم دارند.

3. کپی‌برداری و تقلید از برندهای دیگر. کپی‌برداری عملی است که نه به مذاق مشتریان خوش می‌آید و نه به مذاق کسب‌وکارهای دیگر. به جای تقلید از برندی که مدت‌ها است جای خود را میان مشتریان باز کرده، بهتر است تحقیق کنید و ببینید که نیازهای بازار کدامند و چگونه با استفاده از تاکتیک‌های مختلف می‌توانید محصول یا خدمات متفاوت عرضه کنید. آنچه شما را از سایرین متمایز می‌کند در واقع نقطه قوت شما است. با نوآوری و فرهنگ سازمانی منحصربه‌فرد می‌توانید تصویری متفاوت از برند خود ارائه کنید.

4. فراموش کردن دنیای واقعی. هرچند نقش دنیای مجازی در حفظ و بالا بردن وجهه یک برند غیرقابل انکار است اما نباید دنیای واقعی را فراموش کنیم. می‌توانید با سازمان‌های محلی، اتاق‌های بازرگانی یا موسسات خیریه همکاری کنید. فراموش نکنید که امکان ایجاد ارتباطات حضوری و عاطفی از طریق دنیای واقعی بیشتر از دنیای مجازی است. با مشتریان و رهبران سایر برندها ارتباط حضوری برقرار کنید و برند خود را در دنیای واقعی نیز معرفی کنید. هر یک از این افراد می‌توانند دوستان یا مربیان آینده شما باشند.

5. نادیده گرفتن عوامل برون‌سازمانی. هرچند عواملی چون فرهنگ و فلسفه سازمانی در شکل‌گیری یک برند نقش مهمی ایفا می‌کنند اما هنگام معرفی سازمان، نباید عوامل خارجی و عرصه‌های دیگر را نادیده بگیریم. باید گرایشات سهامداران و عوامل اجتماعی، اقتصادی، زیست‌محیطی و سیاسی را همواره در نظر داشته باشیم و ببینیم که هر یک از این عوامل چگونه برند ما و وجهه آن را نزد مشتریان تحت تاثیر قرار می‌دهند. اگر این عوامل را در نظر داشته باشید، برند شما برای مشتریان معنا می‌یابد و آن را به خاطر خواهند سپرد.

 

نویسنده: John Rampton

مترجم: مریم مرادخانی

منبع: Inc

/دنیای اقتصاد

 
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.