واکاوی تمایل افراد به ساعات کار طولانی

مقایسه بین‌المللی نشان می‌دهد ساعات کاری عادلانه‌تر می‌تواند سطح بالای کارآیی اقتصادی و استانداردهای زندگی را رقم بزند.

عصر بانک؛آمریکایی‌ها به زیاد کار کردن شناخته شده‌اند (بیش از 50 ساعت در هفته) و این شهرت آنها در دهه‌های اخیر گسترده‌تر شده است.

پیتر کان و فرناندو لوزانو در مقاله‌ای معروف در سال 2005 نشان داده‌اند سهم افراد استخدام شده در میان مردان 25 تا 64 سال که معمولا 50 ساعت یا بیشتر در هفته کار می‌کنند از 7/ 14 درصد در سال 1980 به 5/ 18 درصد در سال 2001 افزایش یافته است. اما این موضوع در میان اروپایی‌ها چندان صدق نمی‌کند. تحقیقی جدید از آنا برگر از دانشگاه اروپای مرکزی یافته‌های جالبی را در این مورد نشان می‌دهد. 

مقایسه بین‌المللی نشان می‌دهد ساعات کاری عادلانه‌تر می‌تواند سطح بالای کارآیی اقتصادی و استانداردهای زندگی را رقم بزند. بر این اساس، انگیزه‌ انجام این تحقیق اثرات ساعات کاری طولانی و انعکاس منفی آن بر زندگی خانوادگی، وضعیت سلامت و نیز پیوند اجتماعی بلند مدت افراد بوده است. پنجاه ساعت کار در هفته باعث می‌شود افراد نتوانند برنامه‌های زندگی خانوادگی خود را پیش ببرند و نیز این موضوع بر سلامتی آنها تاثیرگذار است. نتایج تحقیق آنا برگر ابتدا نشان می‌دهد الگوهای ساعات کاری طولانی بسیاری از کشورهای اروپایی تغییر کرده و سمت و سوی الگوی کشورهای آمریکای شمالی را گرفته است. ساعات کاری زیاد به خصوص برای افراد تحصیلکرده از دهه 80 تاکنون بیشتر شده است. نتایج تحقیق دیگری نشان می‌دهد 39 درصد مردان و 20 درصد زنان با مدرک دانشگاهی در سال 2000 بیش از 50ساعت در هفته کار کرده‌اند. 

از طرف دیگر، به نظر می‌رسد تعداد کمی از کشورها، به‌طور خاص فرانسه و کشورهای حوزه اسکاندیناوی، قادر بوده‌اند در طول دهه‌ها تحول از تولید صنعتی به دوران خدمات محور پس از آن، پروفایل کاری متوازن‌شده‌ای را حفظ کنند؛ در حالی که بازارهای کاری لیبرال، همچنان در واکنش به چالش‌های اقتصاد جهانی نتوانسته‌اند در بازار کار خود نظم ایجاد کنند که کشورهای اروپای غربی از جمله آنها هستند. به‌عنوان مثال، در کشور هلند که اغلب به داشتن شرایط کاری معقول معروف است، نسبت کارمندان تمام وقتی که بیش از 50 ساعت در هفته کار می‌کنند، در دهه‌های اخیر افزایش یافته است.

همچنین این واقعیت که اختلاف دو یا سه برابری بین نسبت ساعات کاری طولانی زنان و مردان ماهر طی دهه‌های اخیر تغییر چندانی نکرده، نشان می‌دهد بیشتر کشورهای اروپای غربی نتوانسته‌اند مساله توازن بین کار و زندگی را در یک شرایط برابر بازتعریف کنند. 

اما این حرکت به سوی ساعات کاری طولانی ساده و آسان نبوده است. چه فاکتورهایی بر امکان‌پذیری ساعات طولانی تاثیرگذارند؟ برگر فرضیه‌های زیادی را مطرح می‌کند؛ اما بعد از انجام بررسی‌های متعدد به دو نتیجه می‌رسد که از همه مهم‌تر است. او اولین نتیجه را «مقررات بازار کار» می‌نامد. این یک شاخص برای مقررات بازار کار محسوب می‌شود (شامل نکاتی مانند این که اخراج کردن یک کارمند چقدر سخت است و قوانین تعیین ساعات کار چقدر انعطاف‌ناپذیر است).

برگر در بررسی‌های خود محاسبه می‌کند که مقررات ضعیف بازار کار به طور پیوسته اثری مستقیم بر ساعات کاری طولانی دارد. فرضیه برگر که احتمال اثبات آن زیاد است، این است که وقتی کارمندان حقوق کاری کمتری دارند، مدیران راحت‌تر می‌توانند برای ساعات بیشتر کار کردن بر آنها فشار وارد کنند. 

دومین نکته واقعا مهمی که برگر مطرح می‌کند این است که میزان ساعات کاری مشاغل پاره وقت چقدر است. محاسبات او نشان می‌دهد هر چقدر تعداد مشاغل پاره‌‌وقت بیشتر باشد، رواج ساعات کاری طولانی کمتر می‌شود. به منظور درک این موضوع، باید در چند مرحله آن را در نظر بگیرید. ایده این است که اشتغال پاره وقت تنها با مداخله دولت رشد می‌کند. به عنوان مثال، در هلند، حق درخواست پاره وقت بودن یک شغل برای مردان و زنان در قانون این کشور ثبت شد. 

نکته‌ای که برگر در مورد آن توضیحی نمی‌دهد، «مبحث وبلن» (اقتصاددان و جامعه‌شناس آمریکایی) در مورد ساعات کاری طولانی است که موضوع جالبی است. مبحث وبلن عنوان می‌کند پیش رفتن مشاغل به سوی دانش‌محور شدن، ماهیت آنها را جالب‌تر کرده است. این روزها ابزارهای پیچیده‌ای مانند برنامه‌های کامپیوتری اطراف ما را پر کرده‌اند و تعداد مشاغل بیهوده‌ مثل مسوولان آسانسور کمتر شده است. در نتیجه، افراد (به خصوص تحصیلکرده‌ها) بودن در محیط کار و بنابراین ساعات کاری طولانی را دوست دارند. 

برگر در نتیجه‌گیری تحقیق خود اشاره می‌کند که این روزها دانشمندان بیش از پیش به اهمیت انعطاف‌پذیری در بازار کار و تاثیر مثبت آن بر رشد بهره‌وری توجه کرده‌اند. او می‌گوید رابطه بین بهره‌وری و ساعات کاری طولانی هنوز مبهم است. زیاد کار کردن به طور کلی در یک کشور لزوما به سطوح بالای بهره‌وری منجر نمی‌شود. برعکس، کشورهایی که شرایط کاری متوازن‌شده‌ای دارند، ظاهرا بهتر می‌توانند به بهره‌وری بیشتر دست یابند. 

 
 
 

مترجم: مریم رضایی 

منبع: Economist

/دنیای اقتصاد
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.