مزیت پنهان برای سرمایه‌گذاران بین‌الملل

سرمایه‌گذارانی که دارای تجربه کافی بوده و از ارتباطات بالا در بازارهای بین‌المللی برخوردار هستند، می‌توانند با مزیت‌های مهم و مسلط خود در بازار به شرکت‌ها در شناسایی و جذب معاملات ادغام و تملیک کمک کنند.

عصر بانک؛هنگامی‌که یک موسسه بازرگانی تصمیم می‌گیرد تا یک اقدام بنیادین انجام دهد، تصور اکثر مردم چنین است که در این بین مدیران این موسسات نسبت به سرمایه‌گذاران یا سهامداران، دست بالا را داشته یا برتری خود را در تصمیم‌گیری حفظ  می‌کنند. در واقع نیز، اگرچه مذاکراتی بین مدیران و سرمایه‌گذاران در هیات‌مدیره با چشم‌انداز همگرایانه و با نوعی یکپارچگی انجام می‌پذیرد، با این حال سرمایه‌گذاران یا دارندگان سهام نسبت به مدیران کمترین تاثیرگذاری را در  تصمیم‌گیری داشته و از کرسی کافی برای ابراز نظرات خود بهره‌مند نیستند. این در حالی است که سهامداران  اصلی‌ترین جزء شرکت را که همان سرمایه است، فراهم می‌کنند و اعمال نظراتشان در ارزش سهام تاثیرگذار خواهد بود.

مدیران اجرایی علت چنین رفتاری را چنین بیان می‌کنند که زمان کافی برای بررسی نظرات تک‌تک سهامداران یا سرمایه‌گذاران، برای تصمیم‌گیری‌های مهم وجود نداشته و باید به موقع و بدون تلف کردن وقت دست به‌کار شوند؛ اما براساس مطالعاتی که اخیرا در مدرسه کسب‌وکار کاس لندن صورت گرفته معاملات یا توافقات تجاری بین‌المللی باید از چنین قاعده‌ای استثنا شوند؛ چراکه وقتی بحث ادغام و مالکیت شرکت‌ها بر مبنای قواعد یک کشور دیگر انجام می‌پذیرد، مدیران اجرایی قادر خواهند بود از نهادهای سرمایه‌گذاری خارجی که دارای اطلاعات ارزشمندی از بازار خارجی مورد نظر هستند اطلاعات و آموزه‌های ارزشمند و فراوانی کسب کنند و به عبارتی درس‌های ارزشمندی از این منابع مفید بگیرند.

براساس مطالعات اخیر پیشنهاد شده است که نهادهای تحلیل بازار که در بازارهای تجربی، بنیان نهاده شده‌اند باید نسبت به سایر شرکا خود (که این شرکا از این پس ناظر بر تمام رویدادها و معاملات هستند) دارای برتری نسبی در دسترسی به اطلاعات باشند؛ چراکه به این ترتیب این تحلیلگران قادر خواهند بود با نمایندگان بنگاه‌های اقتصادی به صورت خصوصی مذاکره کرده و مستقیما شاهد تحولاتی که در بنگاه‌ها اتفاق می‌افتد، باشند. البته تاکنون در این زمینه شواهد تجربی کافی گردآوری نشده است و به همین دلیل خانم آنا فیلتن و همکارانش در کالج کاس لندن تصمیم گرفتند دست به کار شده و میزان کارآیی و تاثیرگذاری سرمایه‌گذاران مهم و کلیدی و با تجربه که در یک بازار مشخص دارای مهارت و تخصص کافی هستند را در موفقیت نهایی معاملات برون مرزی نوع ادغام و تملیک، بررسی کنند.

آنها در این تحقیق حدود 50 معامله بزرگ که قراردادهای این معاملات در دسترس عموم قرار دارد را طی بیش از 9 سال متمادی مورد مطالعه قرار دادند. تمامی نمونه‌های مورد مطالعه از نوع ادغام و تملیک بین‌المللی بوده یا به عبارت دیگر بازار هدف و مالکان از کشورهای مختلفی هستند. از آنجاکه محققان در نظر داشتند که مطالعاتشان بر معاملاتی متمرکز شود که مورد توجه نهادهای رسمی سرمایه‌گذاری مثل بانک‌ها، صندوق‌های سرمایه‌گذاری، موسسات و صندوق‌های مضاربه‌ای و شرکت‌های بیمه باشد، بنابراین تنها معاملاتی مورد مطالعه قرار گرفتند که در آنها تبادل مالی حداقل شامل 25 درصد از ارزش مناقصه معامله بوده و نماینده متعاملین باید قبل از تکمیل روند معامله از دارندگان سهام یا سرمایه‌گذاران تاییدیه دریافت کند.

بعد از تلفیق اطلاعات چندین پایگاه داده متفاوت، محققان در گام نخست تمامی بنگاه‌های سرمایه‌گذاری ثبت شده را فهرست کرده و از این فهرست نیز مجددا تعدادی از شرکت‌ها را برای تمرکز مطالعات دست‌چین کردند. معیار محققان برای گزینش شرکت‌های مورد نظر از میان فهرست شرکت‌ها، مربوط به زمان سرمایه‌گذاری بود. به عبارتی، نحوه گزینش به این ترتیب بود که شرکت‌هایی که تمایل به تعدد سرمایه‌گذاری در کوتاه‌مدت نداشته و بیشتر در مناقصات با دوره زمانی طولانی شرکت  می‌کردند دست‌چین شدند. چراکه در این شرکت‌ها سرمایه‌گذاران تمایل بیشتری به صرف وقت برای مطالعه بازار داشته و غالبا از رویکرد قمارگونه روی سهام خود و دریافت سود یا زیان در کوتاه‌مدت اجتناب می‌کنند. همچنین به‌منظور کنترل میزان تمایل و حمایت سرمایه‌گذاران ازمعاملات ادغام و تملیک، اختلاف یا تغییرات میزان سهام سرمایه‌گذاران از یک سال قبل از اعلام یا ابلاغ معامله تا یک ماه بعد از دریافت اخبار مربوط به معامله مورد بررسی قرار گرفت.

بعد از بررسی عوامل متعدد – مثل ارزش تعدیل شده سهام شرکت‌ها، عملکرد آنها قبل از مناقصه و تفاوت‌های موجود بین قوانین ملی و بین‌المللی – محققان به این نتیجه رسیدند که احتمال قطعی شدن معاملاتی که در آنها سرمایه‌گذاران دارای تجربه محلی یا مقیم در محدوده جغرافیایی بازار هدف، میزان حمایت خود را از معامله افزایش دادند، نسبت به موارد مشابه بیشتر است. حمایت این نوع سرمایه‌گذاران از این نوع معاملات با بررسی افزایش میزان هلدینگ آنها بعد از انجام تراکنش‌های مالی سنجیده شد.

ولی در نهایت نکته اساسی آن است که: معاملاتی که سرمایه‌گذاران متخصص محلی از آنها حمایت می‌کردند دارای موفقیت نسبی یا قطعیت نسبی بودند.

در متن نهایی مقاله این تحقیقات چنین آمده: «براساس تحلیل‌های ما پیشنهاد می‌شود؛ بنگاه‌های سرمایه‌گذاری به همراه متخصصان منطقه‌ای می‌توانند به‌عنوان مکانیزمی جهت تسریع و تسهیل در جمع‌آوری اطلاعات نرم‌افزاری و ارزیابی این اطلاعات به‌کار آیند تا به این وسیله شرکت‌کنندگان در مناقصات برون‌مرزی بتوانند با توجه به نوع معاملات ادغام و تملیک نسبت به تصمیم‌گیری‌های صحیح‌تر اقدامات مناسب را اتخاذ کنند.»

علاوه‌بر این، محققان برای مقایسه و ارزیابی میزان ثبات موسسات در دوره زمانی بعد از تحویل و تملیک، ارزش سهام شرکت‌های معامله‌کننده را در دوره زمانی دوساله – از 10 ماه قبل از اعلام رسمی مناقصه‌ها تا بعد از انجام معامله – با هم مقایسه کردند. براساس نتایج این تحلیل مناقصه‌هایی که با حمایت و پشتیبانی مالی جدی همراه بودند در درازمدت سود مناسبی برای شرکت‌های خریدار به همراه داشت و میزان موفقیت آنها در بازگشت سهام شرکت‌های خریدار قابل توجه بود که این خود نشان‌دهنده این امر است که سرمایه‌گذاران دارای دانش و آگاهی کافی از پتانسیل موفقیت معاملات هستند، چراکه از یک سو توانایی مدیران اجرایی را در اتخاذ تصمیم مناسب درک کرده و از سوی دیگر دارای شناخت و درک مناسب اقتصاد محلی هستند.

در نتیجه براساس نتایج این تحقیق، مدیران اجرایی و تصمیم‌گیرنده قبل از اقدام برای شروع یا حضور در مناقصات پرهزینه ادغام و تملیک، باید از نتایج مثبت حاصل از این نوع مذاکرات دوجانبه با سرمایه‌گذاران، با نگاهی مثبت بهره ببرند. آنها همچنین باید اعتراف کنند که سرمایه‌گذاران محلی که با نگاه بلندمدت سرمایه‌گذاری می‌کنند، می‌توانند به عنوان مجرایی جهت هدایت معامله بین مدیران و بازار عمل کنند، چراکه به مناقصه گران بین‌المللی کمک می‌کنند تا بر معایب یا خلأ‌های اطلاعاتی ناشی از بُعد مسافت و اختلافات فرهنگی، نائل آیند. البته واضح است که هیچ نهادی به هیچ‌یک از طرفین یعنی مدیران اجرایی یا سرمایه‌گذاران توصیه نخواهد کرد که با فاش کردن اسرار یا جزئیات به یکدیگر قوانین تجارت داخلی دیگری را به سخره گیرند، بلکه واقعیت این است که مدیران اجرایی متخصص معمولا با سرمایه‌گذاران مهم در دو حوزه اجتماعی و حرفه‌ای سروکاردارند و در این میان انتقال دانش اختصاصی و تحلیل‌های متفکرانه و هوشمند وجه تمایز این رهیافت از سایر روش‌ها است.

برای مثال، تحقیقات قبلی روش یا «فرآیند موزاییکی» را توصیه می‌کنند. در این فرآیند سرمایه‌گذاران اطلاعات را از شرکت‌های سرمایه‌گذار دریافت کرده و در کنار آن گزارش‌ها و اخبار عمومی را نیز تحلیل می‌کنند تا در نهایت خودشان بین شرکت‌های همکار و بخش صنعتی دست به مقایسه زده و یک مدل ارزش‌گذاری شخصی برای خودشان درست کنند تا از این طریق به‌طور دائم نسبت به ارزش سهام شرکت‌ها و پتانسیل یا شانس آنها در ادغام و مالکیت آنها دیدگاه اختصاصی خود را کسب و نتیجه‌گیری کنند.

اما محققان در رهیافت جدید به شرکت‌ها و بنگاه‌های مالی پیشنهاد می‌کنند، برای دخیل کردن این قبیل اطلاعات در تصمیم‌گیری نهایی همواره قبل از آغاز یک معامله بین‌المللی یک کانال ارتباطی فعال با سرمایه‌گذاران کلیدی یا مهم برقرار کنند. به این ترتیب مدیران می‌توانند با کنترل پیوسته میزان سهام ثبت شده توسط آنها و تفکیک سهامداران موقتی از سهامداران دائمی، روابط خود را با سرمایه‌گذاران با تجربه ساکن در بازار خارجی توسعه داده و از این مزیت در شناسایی و شرکت در معاملات با پتانسیل بالا بهره برند.

 

مترجم: همایون کردی

منبع:strategy+business

/دنیای اقتصاد

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.