ایران راه شوروی را میرود؛ هر چه هشدار میدهیم، فایده ندارد
قاره کهن در حال بلعیدن اقتصاد جهان است و قرن آسیایی فرا رسیده است. این را میشود در گزارشی که مربوط به بزرگترین اقتصادهای جهان است، به خوبی حس کرد. این گزارش نشان میدهد که در قرن نوزدهم، جهان اروپایی بوده و در قرن بیستم، شاهد آمریکایی شدن جهان بودیم. اما در حال حاضر جهان سریعتر آنچه که فکر کنید، در حال آسیایی شدن است. خیزش آسیا بسیار سریع بوده است. براساس این گزارش، در سال ۲۰۲۴، چین، آمریکا، هند، ژاپن و اندونزی، ۵ اقتصاد برتر جهان با بالاترین تولید ناخالص داخلی بر روی زمین خواهند بود. بر همین اساس، وزنه آسیا به شدت در اقتصاد دنیا سنگینی میکند و این در حالی است که ایران از این قافله عقب مانده است.
چرا آسیا قدرت گرفت؟
در همین رابطه علی سعدوندی، اقتصاددان در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین درباره آسیایی شدن اقتصاد دنیا میگوید: اینکه چین به اقتصاد اول دنیا تبدیل میشود، برمبنای برابری قدرت خرید است. به دو نوع میتوان محاسبه داشت؛ یکی براساس نرخ ارز جاری محاسبات را انجام دهیم و دیگری هم براساس برابری قدرت خرید است. در برابری قدرت خرید، قیمت بسیاری از خدمات یکسان گرفته میشود. برای مثال، شما آرایشگری در چین را با آمریکا مقایسه کنید. با توجه به اینکه هزینه دستمزد در آمریکا خیلی بالاتر است، با توجه به جمعیتی که چین دارد، در اینجا به طور طبیعی به کشور اول دنیا تبدیل میشود.
وی میافزاید: مساله بعدی این است که مرکز ثقل اقتصاد جهانی طی ۵۰ سال گذشته از آمریکا و اروپای غربی به تدریج در حال حرکت به سمت شرق است و به نظر میرسد مرکز ثقل اقتصاد جهانی در نهایت در ۱۰، ۲۰ سال آینده در آسیا به تثبیت برسد؛ یعنی نزدیک به ایران و این نکته را باید در نظر بگیریم که در حال حاضر ایران از نظر موقعیت جغرافیایی در دنیا موقعیت ویژهای داریم.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: البته باید این نکته را در نظر بگیریم که هماکنون کشورهای جنوب شرق آسیا، یک نوع تعامل در دنیا را در پیش گرفتند و به صورت مستقل سعی کردند مسیر خود را فقط جلو ببرند. به طور مشخص، چین این مسیر را در پیش گرفته است. بر این اساس، ما میبینیم که با جمعیت کلانی که دارد و با ارتقای تکنولوژی و جذب سرمایهها، چین به اقتصاد اول دنیا از نظر اندازه تبدیل شده است.
سعدوندی متذکر میشود: البته از نظر درآمد سرانه، فاصله چین با کشورهای پیشرفته دنیا هنوز خیلی زیاد است. به نظر میرسد که این روند افزایش درآمد سرانه و روند افزایش درآمد، حداقل تا انتهای دهه ۲۰۳۰ ادامه پیدا کند.
تعادل قدرت جهانی باز هم تغییر میکند
وی در ادامه میگوید: نکته دیگری که باید به آن توجه کنید، این است که جمعیت چین از امسال در حال کاهش است. این در حالی است که جمعیت هند امسال از جمعیت چین پیشی میگیرد. با توجه به این شرایط، میتوان گفت تعادل قدرت جهانی باز هم تغییر خواهد کرد. یعنی تا سال ۲۰۶۰ و ۴۰ سال دیگر، وضعیت جمعیتی هند نسبت به سایر کشورهای دنیا برتری ویژه خواهد داشت.
این کارشناس اقتصادی میافزاید: جمعیت چین از امسال به سمت پیری میرود. البته حتی نزدیک به ۲۰ سال هم چین می تواند به مسیر خود ادامه دهد.
سعدوندی تصریح میکند: مساله بعدی این است که سرمایهگذاریای که چین در زمینه زیرساختها انجام داده، طی ۱۰، ۱۲ سال گذشته در طول تاریخ بشر بیسابقه بوده است. برای مثال، کشور آمریکا شاید حتی یک کیلومتر راهآهن پیشرفته پرسرعت نداشته باشد، ولی تمام مناطق جمعیتی بزرگ چین از طریق راهآهن پیشرفته پرسرعت متصل شده است. اینها هزینههای فوقالعاده سنگینی است که چین انجام داده و در چند دهه آینده از این سرمایهگذاری بهره خواهد برد.
وی عنوان میکند: همچنین تلاش وسیعی در زمینه ارتقای تکنولوژی در چین انجام شده است. آنها برنامه دارند که در ۱۰ زیرشاخه اصلی تکنولوژی در دنیا مثل هوش مصنوعی و خودروهای خودران، به جایگاه اول در دنیا دست پیدا کنند. برای همین است که تحریمهای جدی از سوی آمریکاییها برعلیه چین اجرا میشود. برای مثال، چینیها شروع به استخدام متخصصان آمریکایی کرده بودند که الان این موضوع غیرقانونی شده است. بنابراین جنگ تکنولوژی یک مقداری بین چین و آمریکا مغلوبه شده است.
این کارشناس اقتصادی متذکر میشود: حالا اینکه کدام کشور در این زمینه سربلند بیرون میآید و میتواند در رقابت برنده شود، باید صبر کنیم و ببینیم. ولی برنامه چین از نظر علمی خیلی وسیع است. یعنی تا سال ۲۰۲۵ قرار است چین در ۱۰ زیرشاخه اصلی تکنولوژی به کشور اول دنیا تبدیل شود.
سعدوندی میگوید: نکته بعدی این است که در زمینه کالاهای مصرفی تکنولوژیک میبینید که پیشرفت چین طی ۵ سال گذشته بسیار وسیع بوده است. به عنوان مثال، اگر دو نوع کالا را بخواهیم به عنوان معیار تکنولوژی در نظر بگیریم که یکی خودرو و دیگری، دستگاههای تلفنهمراه باشد، در هر دو مورد پیشرفت چین خارقالعاده بوده است و حتی تحریمها نتوانسته روی پیشرفت چین تاثیر بگذارد. بههرحال فعلا یک صحنه جالبی را در اقتصاد بینالملل شاهد هستیم و باید از آنها درس بگیریم.
چطور اندونزی قدرت گرفت؟
وی در ادامه به رشد اقتصاد اندونزی اشاره میکند و میافزاید: برخی از کشورها در اقتصاد جهانی در طول ۳۰ سال آینده جایگاه ویژه پیدا خواهند کرد. به طور مشخص در آسیا، کشور اندونزی است که برخی از خصوصیات کشور چین را دارد و در آن مسیر در حال حرکت است. یعنی مثل چین بسیار آرام در عرصه دیپلماسی جهانی حضور دارد و مسیر صلحآمیزی را در دنیا در پیش گرفته است.
این کارشناس اقتصادی عنوان میکند: با توجه به اینکه اندونزی جمعیت زیادی دارد و پرجمعیتترین کشور مسلمان دنیا است، این جایگاه پنجم در بین اقتصادهای دنیا پیشبینی میشد و پیشبینی میشود که این جایگاه را تا چند دهه آینده حفظ کند. از نظر درآمد سرانه هم پیشبینی این است که پیشرفت خیلی جدیای داشته باشد.
سعدوندی تصریح میکند: البته به جز اندونزی، کشور دیگری وجود دارد که در آسیا بسیار خوب عمل کرده و آن، بنگلادش است. از سوی دیگر، پتانسیل کشور هند بسیار بالاست و احتمالا از انتهای دهه ۲۰۲۰ میبینید که هند تقریبا همان مسیر چین را دنبال خواهد کرد.
این کشورها در آینده وضعیت خوبی ندارند
وی متذکر میشود: اما چند کشور وضعیت خوبی در آینده دور نخواهند داشت؛ آن هم به دلیل مسایل جمعیتی که متاسفانه ایران هم در میان این کشورها قرار میگیرد. اروپای شرقی وضعیت خوبی ندارد. در آسیا، کشورهای ژاپن، کرهجنوبی، چین، روسیه و ایران قرار دارند.
این کارشناس اقتصادی یادآور میشود: اینها کشورهایی هستند که از نظر جمعیتی با مشکلات خیلی جدی مواجه خواهند شد و باید راهکاری پیدا شود.
چرا ایران از کشورهای آسیایی عقب افتاد؟
سعدوندی در ادامه با اشاره به شرایط اقتصادی ایران، میگوید: ایران متاسفانه عکس مسیر چین را تا امروز حرکت کرده و میبینیم نتیجه هم نگرفته است. یعنی کشور ما در موارد متعدد عکس چین عمل کرده است.
وی میافزاید: از نظر زیرساختها ایران بسیار ضعیف عمل کرده است. ما یک کیلومتر راهآهن پرسرعت نداریم و حتی شبکه راهآهن با تکنولوژی قدیمیمان هم پیشرفت کافی نکرده است. یعنی کشور ما پوشش کامل راهآهن ندارد.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: ما حتی یک بندر اقیانوسی در کشور نداریم؛ در حالی که چین بیش از ۱۰ بندر اقیانوسی بزرگ دارد. از سوی دیگر، بهترین جایگاه فرودگاه در دنیا در ایران بوده، یعنی ایران میتوانست فرودگاهی با ظرفیت چند صد میلیون نفر داشته باشد، اما این جایگاه را به دو فرودگاه دیگر (استانبول و دبی) واگذار کردیم و با اینکه از نظر اقتصاد جهانی، این دو فرودگاه برتریهای مسیر ایران را ندارند، ولی این دو فرودگاه تبدیل به بزرگترین فرودگاههای دنیا تبدیل شده است.
سعدوندی عنوان میکند: این بستر باید ایجاد میشد که هواپیماها در تهران مینشستند و سوختگیری میکردند و مجددا پرواز میکردند. ولی الان به دو فرودگاه استانبول و دبی مراجعه میشود.
وی متذکر میشود: ما در حوزه زیرساختها مطلقا کاری نکردیم و دلیل آن هم این است که درآمد ارزیمان را صرف واردات موارد مصرفی میکنیم. یعنی به دلیل اینکه میخواهیم در داخل التهابی پیش نیاید، سالانه چندین میلیارد دلار صرف واردات کالاهای اساسی میکنیم.
این کارشناس اقتصادی با اشاره به اقدامات کشور بنگلادش، میگوید: منابع مالی این کشور خیلی محدود است، ولی پیشرفت بزرگی داشته است و در حوزه زیرساختها خوب عمل کرده است.
سعدوندی میافزاید: در حوزه تکنولوژی ما نیاز به پژوهشگر داریم. ما بهترین متخصصان دنیا را برای شرکتهای برتر تکنولوژی تربیت کردیم، این در حالی است که این فارغالتحصیلان را نهتنها جذب نمیکنیم، بلکه دفع هم میکنیم. بر این اساس، در حوزه تکنولوژی کوچکترین پیشرفتی نداشتیم و روند معکوسی که در سال گذشته دیدیم، باور نکردنی بوده است که تعداد زیادی از افرادی که در شرکتهای دانشبنیان و استارتاپی کار میکردند، کشور را ترک کردهاند و حتی به کشورهای همسایه رفتهاند که از نظر شرایط زندگی، خیلی برتری خاصی نسبت به ایران ندارند. بر این اساس، در حوزه تکنولوژی ما کاری نکردیم و ارتباطمان هم با دنیا محدود شده است.
چشمانداز اقتصاد ایران در سالهای آینده چه خواهد بود؟
وی با اشاره به چشمانداز اقتصاد ایران در سالهای آینده میگوید: اگر این مسیر ادامه پیدا کند، وضعیت بسیار بد خواهد بود. این در حالی است که ما تا ابتدای دهه ۹۰ از نظر رشد شاخص توسعه انسانی بسیار خوب عمل کرده بودیم و کشور اول دنیا بودیم.
این کارشناس اقتصادی میافزاید: ما تا آن زمان حتی از نظر رشد اقتصادی هم وضعیت بدی نداشتیم، ولی از ۱۳۹۰ به بعد انگار که در کشور ما جنگ اتفاق افتاده است. نرخ سرمایهگذاری به شدت افت کرده ؛ به حدی که ۴ سال است خالص تشکیل سرمایه منفی شده است.
سعدوندی متذکر میشود: ایران مسیر چین، اندونزی و بنگلادش و کرهجنوبی را نمیرود؛ ایران الان مسیر اتحاد جماهیر شوروی را طی میکند و هر چه هم هشدار میدهیم، فایدهای ندارد.