مدیرعامل داتین: نوآوری باید باعث شوق مشتری شود

«مراکز نوآوری؛ خلق ارزش یا مرکز هزینه» عنوان یکی از نشست‌های نهمین نمایشگاه تراکنش بود که محمد نژادصداقت، مدیرعامل داتین در آن به سخنرانی پرداخت و از پارادوکس‌های نوآوری و آفت‌های آن گفت.

نژادصداقت در این نشست به تجربیات سال‌های گذشته خود درباره نوآوری اشاره کرد و گفت: «یکی از زیباترین نوآوری‌هایی که تاکنون دیده‌ام، مربوط به شعب بانک‌های خصوصی است که حدود ۲۰ سال پیش ارائه دادند. آن زمان من یک نوجوان ۱۳ یا ۱۴ ساله بودم. آنها به‌جای کلمات بستانکار و بدهکار، نوشتند برداشت و واریز. من آن زمان متوجه شدم این دو مفهوم به چه معناست. بعد از آن دیدم که می‌توان به بانک رفت اما منتظر نایستاد. به اعتقاد من، بهترین نوآوری‌هایی که در طول زندگی‌ام در نظام بانکی دیده‌ام، این دو بوده است.»

به گفته او، ما شاید از یاد برده‌ایم که نوآوری قرار بوده چه کاری انجام دهد. نوآوری قرار بود باعث شوق مشتری شود. در ادامه او به تشریح تناقض‌های ذاتی نوآوری پرداخت و گفت: «اولین مورد این است که نوآوری دردی دارد به نام خروج از فضای امن. سازمان‌ها باید بتوانند با کنارگذاشتن ثبات، آماده پذیرش هرگونه تغییر باشند. در غیر این صورت با تعدد مراکز نوآوری به جایی نمی‌رسند.»

نژادصداقت تناقض دیگر را پایداری عنوان کرد و گفت: «پایداری درمقابل یک موضوع دیگر به نام ریسک و ریسک‌پذیری قرار می‌گیرد. نوآوری همزاد با ریسک است. با چند دپارتمان بزرگ و باتجربه نمی‌توان یک سازمان را به‌زور نوآور کرد. معتقد هستم  مراکز نوآوری، دکورهای زیبایی دارند با شعارهای زیبا اما درانتها چقدر کار انجام می‌شود که باعث ذوق و شوق مشتری شود؟»

چارچوب و روش نوآوری

مدیرعامل شرکت داتین، نوآوری را دارای چارچوب و روش خواند و گفت: «نمی‌توانیم بگوییم می‌خواهیم نوآور باشیم و مبتنی‌بر روش‌های آن جلو نرویم، درحالی که آنها خیلی ساده هستند. اما ما در این مسیر، ظاهر را نگاه می‌کنیم نه باطن را. ما درحقیقت یک قیف نوآوری داریم که چند تای آنها با هم جمع شده و به یک محصول می‌رسند.»

نوآوری باید باعث شوق مشتری شود

یک آفت دیگر هم وجود دارد به نام دلبستگی به ایده شکست‌خورده محبوب. این را محمد نژادصداقت گفت و ادامه داد: «در این مورد، اجرای ایده مداوم ادامه پیدا می‌کند و ما نمی‌خواهیم بپذیریم که شکست خورده است، چراکه آمار و تحلیل برای آن نداریم. یک ایده هست که دائما ادامه پیدا می‌کند و جایی که باید، کشته نمی‌شود. برای مثال یک شتابدهنده، سال‌ها روی یک ایده کار می‌کند اما خروجی این ایده‌ها به تعداد انگشتان دست هم نمی‌رسد. در این صورت، نوآوری می‌شود همان مرکز هزینه.»

به باور او گاهی اوقات نیز افراد مجبور به اطاعت از رئیس سازمان می‌شوند که جلوی نوآوری را می‌گیرد. افرادی که فقط حرف می‌زنند و اصطلاحا غلو می‌کنند نیز از دیگر آفت‌های نوآوری در ایران به شمار می‌آیند.

نژادصداقت در پایان، گفته‌های خود را چنین جمع‌بندی کرد: «معتقد هستم نوآوری زمان ندارد، وقتی روی اوج هستی باید موج بعدی را شروع کنی. درحقیقت باید به موج بعدی فکر کرده باشی و در آخر اینکه، برای نوآوری باید روی ذهن‌ها سرمایه‌گذاری کرد. آقای دکتر قاسمی، مدیرعامل بانک پاسارگاد جمله‌ای دارد که می‌گوید برای من تنها، سرمایه انسانی سرمایه است. پول و برند دستمایه هستند و باید روی ذهن‌ها سرمایه‌گذاری کرد.»

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.