بانک‌ها چگونه می‌توانند میان تحول دیجیتال و هزینه‌هایش تعادل برقرار کنند؟

بانک‌ها با اتخاذ رویکرد صحیح می‌توانند به توسعه نوآوری و بهینه‌سازی زیرساخت ITشان ادامه دهند و همزمان برای رسیدن به سود حداکثری، هزینه‌های عملیاتی‌شان را پایین نگه دارند.

به گزارش گروه تحقیق و ترجمه عصر بانک؛ تحولات دیجیتال نیاز به سرمایه‌گذاری زیادی دارد. طبق پژوهش شرکت Ovom، 1000 بانک برتر در میان بانک‌های خُرد در سال 2018 به میزان 124 میلیارد دلار در IT هزینه صرف کردند. در حالی که بانک‌های سنتی هم به صورت مستمر در حال ارتقای ITشان هستند. اما بانکها چگونه می‌توانند این کار را به نحوی انجام دهند که بودجه بیشتر از حد صرف نشود؟ بانک‌ها چگونه می‌توانند میان تحول دیجیتال و هزینه‌هایش تعادل برقرار کنند؟

سرمایه‌گذاری برای باقی ماندن در رقابت
رشد رقابت در بانکداری به میزان قابل توجهی موجب فشار بر روی بازیگران این صنعت برای ایجاد تحولات شده است. اما چرا میزان این سرمایه گذاری زیاد است؟ یکی از دلایل، هزینه‌های مربوط به انطباق مستمر با تغییرات سریع قوانین است. دلیل دیگر این است که بانک‌ها باقی ماندن در لبه‌ی تکنولوژی به منظور رقابت را درک کرده‌اند. در واقع، پژوهشی که در سال 2017 توسط شرکت زب انجام شد نشان داد که به طور میانگین 50 بانک در اروپا 10 تا 20 درصد از هزینه‌های اجرایی‌شان را صرف زیرساخت‌های IT کرده‌اند، چون از کارایی کم‌تر یا از دست دادن موقعیت رقابتی‌شان می‌ترسیده‌اند.
تعجب برانگیز نیست که بانک‌های سنتی به چنین سرمایه‌گذاری‌های بزرگی در سیستم ITشان تمایل دارند. عادت‌ها و انتظارات مشتریان در طول پنج تا ده سال گذشته به میزان بالایی تغییر کرده است و باعث ایجاد بازاری شده که در آن بانک‌های چالش‌گر مانند مونزو و استارلینگ که به میزان زیادی مشتری محور و دارای مدل‌های بانکداری مبتنی بر موبایل هستند، موفق شوند.
با توسعه‌ی سریع تکنولوژی‌های جدید، این امکان برای بانک‌های قدیمی فراهم شده است تا مانند رقبای فین‌تکی‌شان، راه حل‌های مبتنی بر اپلیکیشن ارائه دهند. در این مسیر بانک‌ها به مرور تمایل بیش‌تری به سرمایه‌گذاری بر بهبود ارائه‌ی خدمات و تجربیات به مشتریان خواهند داشت.
بانک‌ها پولشان را چگونه در حوزه IT صرف می‌کنند؟ 
در هر سطح از اکوسیستم بانکی هزینه‌هایی شامل اخذ مجوز، عملیات و نگهداری سیستم وجود دارد. این موارد می‌تواند بخش بزرگی از مجموع هزینه‌های IT را شکل دهد. هزینه‌های مدرن سازی سخت افزاری و نرم افزاری و راه حل‌ها اغلب سهم بزرگی از هزینه‌ها را تشکیل می‌دهند. بنابراین نگهداری مستمر تکنولوژی‌ها می‌تواند نیمی از بودجه‌ی IT را در بانکداری صرف کند. معمولا ترکیب همه‌ی این هزینه‌های سربار به سرعت جمع می‌شوند و کل حاشیه سود بانک را صرف می‌کنند‌.
در نظر گرفتن IT به عنوان بخشی از تصویر بزرگ
در بخش مالی، نوآوری به پیشرفت تکنولوژی منجر می‌شود و البته که بانک‌ها باید به دنبال راه حل‌های نوآورانه جدید باشند، اما آن‌ها باید به دقت به هزینه‌ها هم توجه کنند و مطمئن شوند که برای سرمایه‌گذاری در IT هر هزینه‌ای ارزشمند باشد‌. گرایش جهانی بانکداری، سرمایه‌گذاری در آخرین سخت‌افزارها و نرم‌افزارها است و این امر هرگز سرعتش کم نمی‌شود و پایانی برایش متصور نیست‌.
مسیر دیجیتالی سازی خدمات بانکی و پرداخت، فقط مربوط به ارتقای IT نیست، بلکه بخشی از یک تصویر بزرگ‌تر یعنی استراتژی بانک است‌. با اجازه دادن به دپارتمان‌های مختلف برای کار با یک‌دیگر و تعیین نیاز برای سرمایه‌گذاری، هزینه‌های IT دقیق‌تر تعیین می‌شود. زمانی که IT و استراتژی‌های کسب‌وکار به خوبی با هم ادغام شوند، کارایی و اثربخشی IT بهینه‌تر می‌شود. یک راه برای کاهش هزینه‌های IT برای دیجیتالی شدن و نوآوری، رویکرد گرین‌فیلد است. طبق این اصل، بانک‌ها بدون آسیب زدن به زیرساخت‌های موجود که به فرآیندهای کسب‌وکار متصل هستند، قادر به توسعه‌ی خدمات جدید و در عین حال صرفه‌جویی در منابع ارزشمند هستند.
در این مسیر فین‌تک‌هایی مانند مونزو و استارلینگ، از مزیت اجرای دقیق این رویکرد و فراهم کردن خدمات مبتنی بر موبایل بهره برده‌اند و از نیاز به رقابت با معماری پیچیده‌ی سیستم‌های IT قدیمی اجتناب کرده‌اند.
توجه به برون سپاری
برون سپاری وظیفه روتینی است که نیاز به زمان و تخصص کارکنان ندارد و فرصت صرفه‌جویی در هزینه‌ها را فراهم می‌کند. برای مثال، سازمان‌های خارجی به دنبال فعالیت‌ روی مراکز داده ای هستند که موجب ارتقای جریان کاری بانک هم می‌شود.بنابراین، هنوز ضروری است که بانک‌ها به دقت به هزینه‌های استفاده از سازمان‌های شریک توجه کنند تا اطمینان حاصل کنند که آن‌ها مبالغ بالایی درخواست نمی‌کنند.
با برون سپاری خدمات به رایانش ابری، بانک‌ها منابع بیشتری برای توسعه هسته‌ی کسب‌وکارشان دارند و بر ارتقای صعودی برای سیستم‌هایشان تمرکز می‌کنند. بخشی از این می‌تواند بهینه‌سازی کاربردهای اصلی باشد. کاربردهایی که برای کسب‌وکار ضروری هستند، می‌توانند به محیط‌های مدرن‌تر و کاراتر منتقل شوند، بدون این که بر ثبات، امنیت یا عملکرد تاثیر بگذارند.
همچنین ممکن است، بانک شبکه‌ی شعبه خود را ساده‌سازی کند، اما بانک‌ها باید همیشه در مورد چگونگی ارائه‌ی خدمات به مشتریانشان از دیگر مسیرهای خلاقانه  نیز فکر کنند. برای مثال، با ایجاد هاب‌های بانکی؛ این مدل تاکنون در انگلستان اجرا شده است. گروه بانکی لویدز، بانک سلطنتی اسکاتلند، و بارکلیز اخیرا اولین هاب‌های کسب‌وکار بانکداری خود را در بیرمنگهام ایجاد کردند. نتیجه‌ی این فعالیت‌ها انعطاف پذیری بیش‌تر برای کسب‌وکارهای کوچک و متوسط در اجرای فعالیت‌های روزانه‌شان است، مانند مدیریت تراکنش های بانک‌های بزرگ با استفاده از بیش از یک ارائه دهنده.
بانک‌های کوچک می‌توانند به روش مشابه با شعب اشتراکی و هزینه‌های مکانی اشتراکی به صورت اقتصادی فعالیت کنند. این کار باعث ایجاد یک تجربه‌ی مشتری یکپارچه و تنوع بانک‌های عرضه کننده هم خواهد شد. از این طریق آن‌ها می‌توانند به یک شعبه‌ی محلی مراجعه کنند و از مزایای ارائه‌ی طیف گسترده‌ای از خدمات استفاده کنند. مخصوصا این کار برای کسانی که برای استفاده از خدمات نزدیک‌ترین شعبه مجبورند مسافت طولانی را طی کنند اهمیت دارد. همچنین ATMهای بدون نام معمولا توسط بانک خاصی مدیریت نمی‌شوند و می‌توانند به جای سایر بانک‌ها خدماتی با هزینه‌ی پایین‌تر به مشتریان ارائه دهند.
در نهایت دیجیتالی‌سازی گران نیست. بانک‌ها با اتخاذ رویکرد صحیح می‌توانند به توسعه نوآوری و بهینه‌سازی زیرساخت ITشان ادامه دهند و همزمان برای رسیدن به سود حداکثری، هزینه‌های عملیاتی‌شان را پایین نگهدارند.
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.