فناوری را درک کنیم
احمد افتخاری، مدیرعامل آپسان
وقتی صحبت از فناوریهای نوین میشود راحتی و سرعت در ذهن تجسم میشود. دیجیتالی شدن فعالیتهای کاری منجر به کم حجم شدن کارها به معنای حذف کارهای اضافه و پراکنده است. هرس کردن کارها و منسجم کردن آنها در جهت کسب موفقیتهای روزافزون یکی از اقدامات مهمی است که باید توسط مدیران کسب و کارها پیگیری شود. اما گاهی برخلاف آنچه تصور میشود شرکتهای فعال در حوزههای فناوریهای نوین علیرغم رسالتها و مامویتهای خود کوچک سازی تیمها و کارها را پیگیری نمیکنند. باید علت را جستجو کرد. شاید وجود سنتهای کاری در شیوه انجام امور یکی از دلایل اصلی عدم توجه به این مهم است.
باوجود تغییرات زیاد در فعالیتها و حضور جدی فناوریهای نوین در کارها، سایه سنتهای گذشته بر اقدامات افراد سنگینی میکند؛ گویی کارها را باید همانگونه که پیشتر انجام میشده است پیگیری کنند و غیر از آن، امور پیش نمیرود.
اما این موضوع میتواند ناشی از عدم عادت به رویههای جدید و فناور محور باشد؛ اینکه یک فناوری به وجود میآید و حتی به کار گرفته میشود اما درک نمیشود ریشه در عادتهای انجام کارها دارد.
مضاف بر آموزشهای لازم که افراد را با شیوه استفاده از تکنولوژیها و فناوریهای نوین آشنا میکند، درک کردن و چرایی استفاده از نوآوری و فناوری جدید نیز میبایست به شکل کامل اتفاق بیفتند.
متاسفانه رویه به کارگیری فناوری در کشور رویه ناقص و غیر بالغ است. چنانکه افراد و بالاخص مدیران ارشد بعضی از سازمانها در خرید و به کار بردن تکنولوژی از یکدیگر پیشی میگیرند، اما زمان تفسیر و عمیق شدن بر چرایی این بهرهگیری چیزی برای گفتن ندارند.
همین موضوع منجر به بیفایده انگاری تکنولوژی در مرور زمان میشود. همان فناوری که روزی با اشتیاق و حتی رقابت درصدد به کار گیری آن بودند، بیفایده خوانده شده و حتی به عنوان پدیدهای دست و پاگیر، برای همیشه در یک سازمان حذف میشود.
فناوری و نوآوری آمده است که کارها را راحتتر کند؛ تکنولوژی برای هوشمند سازی اقدامات است؛ هوشمند سازی در جهت بهینه شدن نیروها در جهت چابک سازی سازمانها. فناوری و فهم درست آن باعث چنین نتایجی میشود. صرف داشتن ابزار، کاری برای سازمانها نمیکند. مانند فردی که تیغ جراحی در دست دارد و هیچ چیز در مورد استفاده از آن نمیداند. حتی خود موضوع در صورت عدم درک صحیح میتواند خطر آفرین باشد. بنابراین لازم است فهم درست پدیدههای تکنولوژیک را در دستور کار قرار دهیم. بفهمیم که اکنون سازمان ما به چنین ابزاری نیاز دارد یا خیر؟ آیا لازم است بودجهای را صرف چنین فناوری کنیم یا خیر؟ و در نهایت باید مزایا و معایب هر فناوری را پیش از خرید و به کار گیری آن برای خود و دیگر اجزا سازمان مشخص کنیم.