هفت قانون نوین‌سازی سامانه‌های بانکداری متمرکز

قوانین جدید نوسازی سامانه‌های بانکداری متمرکز، این نکته را بازتاب می‌دهند که بانک‌ها باید رویکردی آینده‌نگرانه نسبت به عملیات و پروژه‌های فناوری اطلاعات خود داشته باشند.

مترجم: آروین طوفانی، راهبر فنی تیم تحقیق‌وتوسعه عملیات دیجیتال داتین؛ چند سالی است که بانک‌های مصرف‌کننده (Consumer Banks : بانک‌هایی که به مشتریان حقیقی خدمات ارائه می‌کنند)، نیاز به نوسازی سامانه‌های بانکداری متمرکز (Core Platforms) خود را تشخیص داده‌اند. خرد متعارف هم بر این باور بوده که چنین ابتکاراتی تنها راه بهبود خدمات قابل ارائه و همراهی با نیازهای همواره درحال رشد مشتریان در زمینه‌ کسب تجارب حسی و شخصی‌سازی‌شده‌ دیجیتالی است.

امروزه اما قوانین نوسازی سامانه‌های بانکداری متمرکز، به دلیل پویایی تغییرات بازار و ظهور فناوری‌های جدید، دچار تحولات اساسی شده‌است. حتی مفهوم یک سامانه بانکداری متمرکز، اینکه تعریف آن چیست، چه کاری انجام می‌دهد و چگونه با سایر فناوری‌ها ارتباط برقرار می‌کند، تکامل پیدا کرده است.

بانک‌های آینده‌نگر، هم‌اکنون ایجاد اکوسیستم‌های انعطاف‌پذیری از فناوری را مورد هدف خود قرار داده‌اند تا کمتر به سامانه‌های بانکداری متمرکز قدیمی وابسته باشند. این «کُربانک‌های بدون وابستگی به رابط کاربری خاص» (Headless Cores) مبتنی بر استانداردهای معمول یکپارچه‌سازی برای تجارب مشترک، هماهنگ‌سازی فرایند و پلتفرم‌های داده‌ای طراحی می‌شوند. با کنارگذاشتن دیدگاه طراحی یک‌تکه‌ (Monolithic) سامانه‌های موجود و جداسازی عملکردهای مدیریت تراکنش‌ها از سامانه بانکداری متمرکز، بانک‌ها محدودیت‌های فناوری را حذف می‌کنند و درنتیجه می‌توانند گام‌های سریع‌تری را در مقیاس بزرگتری در زمینه‌ نوآوری بردارند.

۱- هدف از نوسازی سامانه‌ بانکداری متمرکز، دستیابی به چابکی و سادگی یکپارچه‌سازی است

امروزه منطق استانداردسازی فناوری دگرگون شده و به‌صورت افقی تغییر جهت داده است. به عبارت بهتر، نگرانی اصلی دیگر در سطح برنامه‌های کاربردی کسب‌وکار نیست، بلکه از جنس پلتفرم‌های فرابخشی است که انتظار می‌رود توانایی تضمین یک تجربه پایدار را در تمامی مراحل سفر مشتریان ارائه دهند. استانداردهای معمول یکپارچه‌سازی نرم‌افزاری، زیربنایی حیاتی برای پشتیبانی از این استراتژی محسوب می‌شوند. چنین استانداردهایی به این دلیل می‌تواند مهم باشند که به‌کارگیری ابزارهای جدید به‌منظور ارزش‌آفرینی برای مشتریان یا اتصال به منابع اطلاعاتی یا بازارگاه‌های (مارکت‌پلیس‌های) برون‌بانکی را را سریع‌تر و ساده‌تر می‌سازند.

چنین دیدگاه‌هایی به بانک‌ها اجازه‌ دسترسی راحت‌تر و سریع‌تری به طیف وسیعی از فناوری‌ها و منابع اطلاعاتی ارزشمند را می‌دهند. همچنین، این رویکرد موجب افزایش چابکی بانک در زمینه‌ ارائه‌ محصولات و کانال‌ها و خدمات نوین براساس فناوری‌ها و داده‌های به‌روز می‌شود.

۲- رقابت همیشه وجود داشته، اما رقبا تغییر کرده‌اند

عوامل رقابتی همواره نقش ثانویه‌ای در نو‌سازی سامانه‌های بانکداری متمرکز ایفا کرده‌اند؛ چراکه محدودیت‌های جغرافیایی، صرفه‌ به‌مقیاس (Economies of Scale) عملیات پولی در بانک‌ها و خندق‌های حفاظتی تنظیم‌گرانه (Regulatory Moats) از بانک‌ها در مقابله با رقبا محافظت کرده است. این تکیه‌گاه‌ها همواره از ضرورت و فوریت پروژه‌های فناوری اطلاعات (IT) در بانک‌ها کاسته‌اند.

امروزه اما این حصارهای رقابتی به‌سرعت درحال ازبین‌رفتن هستند. رقبای جدید و غیرسنتی ـ از استارت‌آپ‌های فین‌تک گرفته تا غول‌های فناوری ـ درحال گذر از خطوط تجاری تثبیت‌شده بانک‌ها و جذب گروه‌‌های مشتریان کلیدی بانک‌ها هستند. همگرایی  میان بخش‌های گوناگون خدمات مالی (مثلا ترکیب خدمات بانکی با خدمات بازار سرمایه) خطرات رقابتی را افزایش داده است.

درنتیجه، نیاز به خلق مزیت رقابتی متمایز، امروزه به یک محرک اصلی نوآوری در فناوری بانکداری و از جمله نوسازی سامانه‌های بانکداری متمرکز تبدیل شده است. از آنجایی که محیط رقابتی بانک‌ها دچار تغییر و تحولات قابل توجهی شده، بانک‌ها نیز باید رویکرد متفاوتی را انتخاب کنند و درخصوص نقش سامانه بانکداری متمرکز (Core systems) خود دست به بازاندیشی بزنند.

3- خداحافظی با سامانه‌های یک‌تکه (Monolithic) و اَبَرپیاده‌سازی‌ها؛ درود به سامانه‌های باز و یکپارچه‌سازی‌های هوشمند

در گذشته، بانک‌ها بزرگترین و پرامکانات‌ترین بسته‌های نرم‌افزاری که می‌توانستند داشته باشند را طلب می‌کردند. نرم‌افزارهایی که معمولا براساس عواملی چون پاسخگویی به نیازهای داخلی کسب‌وکار، انطباق با مجموعه محصولات موجود و مبتنی بر فرایندهای عملکردی و محدودیت‌های سازمانی معنادار از دید مشتری، پیکربندی و سفارشی‌سازی می‌شدند. پیاده‌سازی‌های عظیم (Big-dig implementations) و به‌روزرسانی‌های کلی سیستم‌ها (rip-and-replace upgrades – جایگزینی کامل سیستم‌های قدیمی و ناکارآمد با انواع مدرن و منطعف) قوانین آن زمان بودند.

امروزه اما بانک‌ها باید نیازهای IT خود را  از طریق طراحی بهینه ساختار سامانه‌های بانکداری متمرکز براساس محصولات و استراتژی رشد متناسب با نیازهای مشتریانشان بازتعریف کنند. آنها باید خود را از این دام که سامانه‌های بانکداری متمرکز فعلی‌ برایشان تعیین ‌کنند که چه محصولاتی را می‌توان توسعه داد و به بازار عرضه کرد، برهانند. این رویکرد، گزینه‌های جدیدی را در اختیار بانک‌ها می‌گذارد؛ از به‌کارگیری چندین سامانه بانکداری متمرکز در یک خط محصول گرفته تا ترکیب چندین سامانه بانکداری متمرکز در کنار هم برای ایجاد خصوصیات منحصربه‌فرد در محصول، به‌گونه‌ای که مرزهای سنتی معمول در خدمات مالی از بین بروند.

این ایده‌ها باید به‌سوی بازطراحی سامانه‌های بانکداری متمرکز تکامل یابند، به‌‌گونه‌ای که چابکی عملیاتی در تمامی بخش‌های کسب‌وکار گسترش یابد و محدودیت‌های ناشی از معماری‌های قدیمی مبتنی بر پلتفرم‌های یک‌تکه‌ (Monolithic) حذف شوند. یکپارچه‌سازی‌های هوشمند کلید این ماجرا هستند. دیگر مهم نیست که بانک‌ها یک سامانه بانکداری متمرکز برای پشتیبانی از چندین محصول خود دارند یا اینکه هر کدام از محصولاتشان توسط چندین سامانه بانکداری متمرکز پشتیبانی می‌شوند.

۴- انعطاف‌پذیری ضروری ا‌ست چون به‌کارگیری فناوری‌های جدید عموما نیاز به سامانه‌های بانکداری متمرکز به‌روزشده دارد

زمانی که اکثر بانک‌ها آخرین  نسخه‌ بانکداری متمرکز خود را پیاده‌سازی می‌کردند، بسیاری از فناوری‌های توانمند امروزی وجود نداشتند. از آن زمان تا امروز، بسیاری از بانک‌ها هوش مصنوعی (AI) و خدمات شناختی (Cognitive Services) را به ‌کار گرفته‌اند، درحالی که آنها را به‌صورت موردی یا از طریق برنامه‌های هدفمند آزمایشی مدیریت کرده‌اند. استفاده از فناوری‌های بومی ابری (Cloud-native) عمدتا به‌سمت برنامه‌های کاربردی با اولویت پایین‌تر، برنامه‌های تحت وب قدیمی و پلتفرم‌های داده‌ای سوق داده شده است.

برای کسب بیشترین ارزش ممکن از سرمایه‌گذاری‌ها در این فناوری‌ها و سایر فناوری‌های متحول‌کننده، بانک‌ها باید بیاموزند تا آنها را به‌صورت مؤثرتری در بخش‌های بیشتری از کسب‌وکار خود به‌ کار بگیرند. استقرار موفقیت‌آمیز فناوری‌های قدرتمند، نیازمند تفکری فراتر از مرزهای معمول است که دسترسی‌پذیری و مقیاس‌پذیری را ممکن کند. بانک‌ها همچنین باید این فناوری‌ها را به‌گونه‌ای مدیریت کنند که به‌عنوان بخشی از عملیات روزانه IT و نه به‌عنوان یک پروژه‌های علمی مستقل و مجزا مورد استفاده قرار گیرند. یک سامانه بانکداری متمرکز نوسازی‌شده، بایستی قادر باشد تا تمامی این فناوری‌های قدرتمند را هماهنگ و همنوا کند؛ آن هم با درنظرداشتن این نکته که این فناوری‌ها در آینده می‌توانند حتی قدرتمندتر هم شوند. بنابراین بانک‌ها لازم است منعطف و آماده برای تغییر باشند تا بتوانند محیط‌های ترکیبی را که دائم درحال تغییرند، به‌خوبی مدیریت کنند.

۵- تجربیات و اکوسیستم‌های باز به برنامه‌های کاربردی و زیرساخت ارجحیت دارند

در گذشته، سامانه‌های بانکداری متمرکز، خدمات شرکت‌های ثالث را به‌صورت محدود پشتیبانی می‌کردند و از آنها صرفا برای تقویت برنامه‌های کاربردی داخلی و مخازن داده‌ای استفاده می‌کردند؛ آن هم درحالی که اکثر این نرم‌افزارهای طرف سوم هم فقط در محل دیتاسنتر خود بانک میزبانی می‌شدند. بانکداری درحقیقت، یک اکوسیستم بسته بود و بانک‌ها روی منابع و فرایندها کنترل کامل داشتند.

جنبش کنونی توسعه‌ ‌استانداردهای بانکداری باز، با تمرکز روی شفافیت و انتقال‌پذیری داده‌ها بین سامانه‌های مختلف کلید خورد. درعین حال، این جنبش، امکان ارائه‌ تجربیات کاربری مبتنی‌بر رویکرد اکوسیستمی را هم از طریق ساده‌سازی اشتراک‌گذاری داده‌ها میان بانک‌ها و شرکت‌های ثالث و همچنین متنوع‌سازی زیرساخت‌ها با به‌کارگیری رایانش ابری فراهم کرد. برقراری چنین تعاملاتی با کسب‌وکارها و پلتفرم‌های خارج از اکوسیستم بانک از جمله همکاری‌های بالقوه با فین‌تک‌ها، به‌نوعی کوتاه‌ترین مسیر را برای بانک‌ها در جهت توسعه‌ نوآوری و ارائه خدمات و تجربیات جذاب فراتر از قابلیت‌های خود بانک به مشتریان آن امکان‌پذیر ساخته است؛ چیزی شبیه تجربیات ارائه‌شده توسط اوبر، نتفلیکس یا سایر رهبران دیجیتال.

این بدان معناست که سامانه‌های بانکداری متمرکز امروزی، تنها به ‌اندازه‌‌ ابزارها، داده‌ها و تجربیاتی که برای بانک‌ها فراهم می‌کنند تا بانک‌ها بتوانند آنها را از طریق اکوسیستم‌های باز خود ارائه کنند، ارزشمندند.

۶- داده‌های شما می‌خواهند دردسترس و قابل استفاده باشند

به‌صورت تاریخی بانک‌ها تلاش کرده‌اند تا بیشترین داده‌ای را که می‌توانند جمع‌آوری و آنها را در صندوقچه‌های اسرار خود و به‌صورت پنهانی نگهداری کنند. بانک‌ها همیشه تمایل داشته‌اند که این داده‌ها را به‌صورت داخلی یا به اصطلاح در قالب داده‌های «دست‌اول (First Party)» و فقط برای خودشان حفظ کنند. گرچه مخازن داده بانک‌ها در مقایسه با حجم داده‌‌های امروزی، کوچک محسوب می‌شوند؛ اما آن داده‌ها‌ی پنهان‌شده در درون بانک‌ها هم به اندازه کافی، چه به‌صورت کلان‌نگر چه در سطح جزئی‌نگرانه، تجزیه‌وتحلیل نمی‌شدند. به‌نظر می‌رسید که برای بانک‌ها تنها همین که این داده‌ها جمع‌آوری شوند، کفایت می‌کرد.

امروزه اما هر کسی قدرت عظیم داده‌ها را درک می‌کند. به همین دلیل است که همه به‌دنبال داده‌های هرچه بیشتر و در اشکال گوناگون هستند. از طرفی بانک‌ها امروزه این را هم می‌دانند که داده‌ها باید به‌صورت فعال مورد استفاده قرار گیرند. درواقع، یک اجماع گسترده وجود دارد که موفق‌ترین بانک‌ها در آینده، آنهایی هستند که به‌صورت موثر ارزش‌های نهفته در داده‌های متنوع نه‌تنها داده‌های در اختیار خود، بلکه داده‌های شرکت‌های ثالث را آزاد کنند. داده‌های بدون ساختار خارجی می‌توانند قابلیت‌های تجزیه‌وتحلیل‌ درون‌بانکی را هم به‌شدت تقویت کنند و منجر به شکل‌گیری بینش‌های قدرتمندی در بانک ‌شوند. بینش‌هایی که امروزه به‌عنوان مواد خام کمیاب و دارای مطلوبیت بسیار بالا برای خلق ارزش‌های نوآورانه در صنعت بانکداری مورد توجه و علاقه‌ همه‌ ذی‌نفعان صنعت بانکداری هستند. بنابراین باارزش‌ترین بینش‌ها آنهایی هستند که قابل عملیاتی‌شدن هستند و منجر به درآمدزایی می‌شوند.

۷- اعتماد و امنیت در درون‌ سامانه‌ها نهادینه می‌شوند، نه اینکه مانعی برای دسترسی به آنها باشند

بانک‌ها همیشه به اینکه برند و شرکت قابل اعتمادی باشند، می‌بالند. اما در عصر دیجیتال و تا حدی به لطف جرایم سایبری، اعتماد هم ابعاد کاملا جدیدی یافته و در نتیجه سطوح امنیتی بسیار بالایی مورد نیاز است. این درحالی است که بانک‌ها نمی‌توانند فرایندهای کلیدی را خود به‌صورت کامل مهر و موم و آنها را از محیط پیرامونی مجزا کنند. به‌جای آن، بانک‌ها لازم است اعتماد و اصول امنیتی سطح بالا را مستقیما و به‌صورت تدریجی به درون اکوسیستم، تجربیات و محصولاتشان القا کنند.

پلتفرم‌های مدرن به بانک‌کمک می‌کنند تا اطمینان حاصل کنند در زمان اشتراک‌گذاری داده‌ها و یکپارچه‌سازی پلتفرم‌های خود با سایر بازیگران و سیستم‌های بانکی و غیر بانکی، توانایی بانک‌ در تضمین سطح اعتماد مورد نیاز، حفظ خواهد شد. نکته‌ کلیدی این است که مدل‌های کسب‌وکاری آینده و اکوسیستم‌های با ظرفیت پردازشی بالا، ورای مشتری‌گرایی براساس اشتراک‌گذاری اطلاعاتی سریع و فراگیر تعریف خواهند شد؛ حتی درصورتی که حجم داده‌های به‌اشتراک‌گذاری‌شده رشد بسیار شدیدی پیدا کنند. بنابراین هر گونه رویکرد صحیح به تجاری‌سازی داده‌ها و تعاملات تجاری، نیازمند تضمین سطح بالایی از امنیت خواهد بود. درنتیجه بانک‌ها بایستی به القای اعتماد و اعمال اصول امنیتی قوی روی اکوسیستم، تجارب کاربری و محصولات خود نگاه ویژه‌ای داشته باشند.

نتیجه‌گیری

در نگاه کلان‌نگر، نقش اصلی سامانه بانکداری متمرکز امروزی این است که از سر راه دیگر اجزای اکوسیستم بانکی کنار رود و مانع توسعه و اجرای سریع محصولات جدید کسب‌وکاری و ارائه‌ تجارب کاربری مورد انتظار مشتریان نشود. قوانین جدید نوسازی سامانه‌های بانکداری متمرکز، این نکته را بازتاب می‌دهند که بانک‌ها باید رویکردی آینده‌نگرانه نسبت به عملیات و پروژه‌های فناوری اطلاعات خود داشته باشند. رعایت این موارد از این جهت ضروری است که انتظارات مشتریان به‌شدت در حال افزایش‌ است، سرعت تغییرات هر لحظه درحال شتاب‌گرفتن بیشتر است و رقابت از وضعیت فعلی هم شدیدتر خواهد شد.

 

منبع:

www.ey.com

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.